به گزارش قدس آنلاین، وینگرها و هافبکهای تهاجمی چون یاسر آسانی، منیرالحدادی و مهدی کوشکی، همچون شمشیرهای تیز و برنده، گلها را یکی پس از دیگری از غلاف بیرون کشیده و ناجی تیم شدهاند. اما مهاجمان تخصصی – آن غولهای گرانقیمتی که با هزینههای گزاف چون گنجینهای خریداری شدهاند – همچون شمشیرهای زنگزده در غلاف ماندهاند؛ نازون و جنپو حتی یک بار هم تیغهشان را به دشمن نزدهاند و سعید سحرخیزان هم با تیغهای نیمهتیز، نتوانسته کاروان را به مقصد برساند.
این عدم توازن، استقلال را چون درختی تنومند اما با ریشههای ضعیف کرده که بیش از حد به چند شاخه قوی وابسته است؛ اگر باد مخالف (رقبا) آن شاخهها را مهار کند، کل درخت به لرزه درمیآید.زنگ خطر همچون طبل جنگ در خط آتش استقلال به صدا درآمده است. مهاجمان گرانقیمت که همچون فیلهای جنگی با هزینه سنگین به اردوگاه آورده شدهاند، به جای ویران کردن دروازه حریفان، در گوشهای بیکار ایستادهاند و وینگرها مجبورند همچون سواران چابک، تمام بار نبرد را به دوش بکشند.
این وضعیت برای تیمی که پرچم قهرمانی بر دوش دارد، همچون زخمی عمیق است که اگر درمان نشود، خونریزیاش کاروان را از مسیر خارج میکند.دیدار پیشرو مقابل خیبر خرمآباد، همچون گذر از گردنهای خطرناک است.
خیبر این فصل چون شیر زاگرس غولکش شده و یقه مدعیان را گرفته؛ اگر آبیها در این گردنه هم تیغههایشان (گلزنی) کُند بماند و توقف کنند، کار ساپینتو همچون فرماندهای که در باتلاق گیر افتاده، سخت خواهد شد. صدای غرش هواداران (اعتراض) بلند خواهد شد و فشار همچون طوفان شن بر اردوگاه خواهد وزید. در پایان نیمفصل، فاصله با قله (صدرنشین) ممکن است چون درهای عمیق شود که پر کردنش ناممکن به نظر برسد.



نظر شما