پس از چند ماه آرامش نسبی، شهرهای مختلف بنگلاش و به ویژه «داکا» در روزهای اخیر یک بار دیگر آشوبهایی را تجربه کرد که وضعیت این کشور در روزهای قیام بر علیه دولت شیخ حسینه را یادآوری میکرد. جرقه ناآرامیهای جدید با ترور عثمان هادی، از رهبران قیام بر علیه دولت شیخ حسینه و یکی از نامزدهای برجسته انتخابات پیش رو (بهمن ماه)، روشن شد. در حالیکه معترضان به این ترور سیاسی به برخی مراکز از جمله دفتر دو روزنامه مهم این کشور حمله کرده و آتش به پا کردند، در این بین ارتش و نیروهای امنیتی ترجیح دادند که مداخله نکنند و دولت موقت به رهبری یونس نیز با اعلام عزای عمومی و وعده مجازات قاتلان، برای آرام ساختن فضا تلاش کرد.
با این حال این رخداد از دو جهت میتواند بازتاب دهنده پیچیدگی اوضاع در این کشور مسلمان و بسیار پرجمعیت جنوب آسیا باشد؛
در وهله نخست این رخداد در بُعد داخلی، شرایط بسیار شکننده و حتی بیثبات این کشور در دوران بعد از دولت حسینه را نشان میدهد. دولت موقت به رهبری یونس در بیش از یکسال گذشته، تلاشهای زیادی برای تثبیت اوضاع و مهیاسازی شرایط برای برگزاری هر چه سریعتر انتخابات سراسری به عمل آورده است. با این حال ساختار نامشخص دولت کنونی به لحاظ قانونی، برخی اقدامهای افراطگرایانه سیاسی و حتی مذهبی و در نهایت انتقاد برخی معترضان به عملکرد کُند دولت برای انجام اصلاحات، نارضایتیهایی را در پی داشته است. اکنون این رخداد نشان داد که بنگلادش در انتخابات پیش رو با چالشهای فراوانی در حوزه ثبات و امنیت، برگزاری سالم انتخابات و پذیرش آن از سوی جناحهای مختلف مواجه خواهد بود.
اما در بُعدی شاید مهمتر، این رخداد یکبار دیگر بحث مداخلات خارجی، به ویژه از جانب هند را به میان کشیده است. بر این اساس بسیاری ترور عثمان هادی را که از منتقدان جدی هند به شمار میآمد، به دهلی نو و یا به حامیان حسینه که اکنون در مکانی نامعلوم در هند پنهان شده است، نسبت دادهاند. در کنار آن اخباری هم در مورد فرار مظنونین به هند منتشر شد که بیش از پیش خشم عمومی را برانگیخت. حوادث اخیر در شرایطی رخ میدهد که هم دولت موقت بنگلادش و هم دولت مودی، در ماههای گذشته برای حفظ سطح مناسبی از روابط دو جانبه کوشش به عمل آوردهاند. وابستگی اقتصادی و حتی زیرساختی چند دههای داکا به هند، وجود اقلیت قدرتمند هندو، حضور هستهای قدرتمندی از حامیان هند در حوزه فعالان اقتصادی و سرانجام برخی اشتراکات مهم فرهنگی و زبانی، باعث میشود تا هر دولتی مستقر در داکا نتواند خود را به راحتی از هند دور نگاه دارد. اما در سمت مقابل، حفظ نفوذ در بنگلادش نیز برای هند بسیار حیاتی تلقی میشود؛ اهمیت مراودات اقتصادی و دسترسی به کریدورهای تجاری از طریق این کشور، موقعیت منحصر به فرد بنگلادش برای دسترسی دهلی نو به نواحی دور افتاده و جدامانده شمال شرقی هند، نگرانی از گسترش بیثباتی و افراطگرایی در نواحی مرزی شمال شرق، رقابت با چین و شاید از همه مهتر تقابل ژئوپلتیکی و سیاسی با پاکستان.
با توجه به این عوامل و در شرایطی که هند نمیتواند کاهش شدید اثرگذاری بر تحولات بنگلادش را تحمل کند، بدبینیها نسبت به این کشور در داخل بنگلادش به شدت رو به افزایش است. در حالی که هنوز مدرکی از مداخله دهلینو در این ترور اخیر ارائه نشده است، انگشت اتهام به سوی این کشور نشانه رفته است. اما بالا گرفتن تنش و تیرهگی هر چه بیشتر روابط داکا و دهلینو، خواه ناخواه میتواند هند را نیز در راستای حفظ منافع، به سوی مداخله بیشتر و حتی بیثبات سازی دولتهای آینده بنگلادش ترغیب ک



نظر شما