تحولات منطقه

فیلم «ساکن طبقه وسط» ساخته شهاب حسینی را نمی شود به هر کسی توصیه کرد. نگارنده در سینما شاهد بوده که عده ای دقایقی پس از آغاز فیلم سالن سینما را با ترک کرده و ترجیح داده اند از هوای آزاد بیرون استفاده کنند!

 نگاهی به فیلم «ساکن طبقه وسط» ساخته شهاب حسینی / طرفداران سریال «ستایش» این فیلم را نبینند
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

 این افراد کسانی هستند که صرفاً به خاطر اسم «شهاب حسینی» بلیت فیلم را خریداری کرده اند؛ ولی پس از تماشای فیلم فهمیده اند که رو دست خورده اند! چون آن شهاب حسینی که آنها در ذهن دارند با این شهاب حسینی که کارگردانی کرده و سی و چند تا نقش بازی کرده زمین تا آسمان تفاوت دارد.

شهاب حسینی در اولین گامی که برای کارگردان شدن برداشته از دلش فرمان برده و فیلمی دلی ساخته است. او هرگز مخاطبان عام سینمای ایران را در گروه هدفش قرار نداده و بیشتر خواسته توانایی هایش را در مقام کارگردانی و بازیگری به رخ بکشد.

 بسیاری از کارگردان های دیگر نیز در اولین فیلم در پی اثبات خود بوده اند و سپس به فکر ساختن فیلم های متعلق به سینمای بدنه افتاده اند. به هر جهت سینمای ایران باید تماشاگران معترض را جدی بگیرد.

یک نفر باید به درد دل کسانی که وسط فیلم قید دیدن آن را می‌زنند گوش کند. این مخاطبان اگر در ابتدا می‌دانستند با چه اثری مواجه می‌شوند، حتماً در انتخابشان تجدید نظر می‌کردند؛ بنابراین هم خودشان مقصرند که بدون تحقیق وارد سالن  ده اند و هم رسانه های سینمایی مقصرند که به مخاطبان سینما اطلاعات کافی ارایه نکرده اند.

همان طور که در ابتدای این یادداشت گفته شد، فیلم «ساکن طبقه وسط» را به مخاطبان عادی و معمولی نمی شود توصیه کرد، اما این فیلم برای طیف محدودی از مخاطبان می‌تواند جذاب و هیجان انگیز باشد. نخبگان فرهنگی و هنری که از دیدن فیلم های تجاری دختر و پسری و عشق های مثلثی خسته شده اند، می‌توانند به این فیلم پناه بیاورند؛ فیلمی که برای دیدنش نیاز به تفکر عمیق و داشتن پیش زمینه ذهنی دارد، یقیناً این گروه از مخاطبان را راضی خواهد کرد.

با نگاهی کوتاه به مضمون و درونمایه فیلمنامه می‌توان فهمید که نویسنده هیچ تلاشی در جهت پاسخگویی به نیازهای مخاطب عام نداشته است. «ساکن طبقه وسط» زندگی مرد روشنفکری را به تصویر می‌کشد که می‌خواهد به جاودانگی برسد.

 او برای جاودانه شدن خودش را به آب و آتش می‌زند و هر راهی را امتحان می‌کند. خودش را در جایگاه چهره های شرقی(شیخ صنعان، سهروردی، مولانا و سقراط حکیم) وغربی (راجر واترز، کرت کوبین و نیوتن) تصور می‌کند و می‌بیند روح سرگشته اش با این چیزها آرام نمی شود. این روشنفکر بدون نام وقتی می‌فهمد عقیم است و صاحب بچه ای نمی شود، بیش از پیش از موضوع فراموش شدن رنج می‌برد.

مرد که در حرفه نویسندگی و فیلمنامه نویسی مشغول است، در خیالاتش موقعیت های مختلف شخصیتی را ترسیم می‌کند و دست آخر به این نتیجه می‌رسد که هیچ یک از این موقعیت ها نمی توانند مرهم زخم او باشند.

فیلمنامه در لایه دیگرش موقعیت روشنفکری را به تصویر می‌کشد که نمی تواند در کنار مردم عادی زندگی روزانه‌اش را داشته باشد. نمود تصویری این اتفاق را می‌توانیم در سکانس بسیار بجای دوربین مخفی مشاهده کرد.

مرد نویسنده با نیت خیر به یک انسان نیازمند کمک می‌کند؛ اما کار خیرخواهانه او از طرف سازندگان دوربین مخفی دستمایه شوخی و خنده قرار می‌گیرد و مردم کوچه و بازار هم در این مسخره بازی گروهی شرکت می‌کنند. در سکانسی دیگر می‌بینیم که او در صحنه تئاتر دچار حالت تهوع می‌شود و تماشاچیان صحنه را ترک می‌کنند. کنار هم قرار دادن آگاهانه تهوع و قهر تماشاچی نشاندهنده بر فاصله ای است که بین این هنرمند و عامه مردم ایجاد شده است. 

 او بیشتر از دیگران درک می‌کند و می‌فهمد، اما در سطوح مختلف زندگی اش شکست و ناکامی را تجربه می‌کند. او زندگی خانوادگی موفقی ندارد؛ چون همسرش(ساره بیات) که نمی توانسته او را تحمل کند ترکش کرده است. اوج محبت نویسنده به همسرش این بوده که کتاب هایش را به این زن تقدیم کرده است! مرد نویسنده انسانی تک بعدی است که بیشتر توانش را صرف نوشتن و خلق آثار هنری کرده و دیگر مهارت های زندگی را نیاموخته است.

 معلق بین نفسانیت و معنویت

مخاطب معمولی که با دیدن سریال «ستایش» ذوق زده می‌شود، از تماشای ساخته «شهاب حسینی» لذتی نخواهد برد. سریال ستایش درباره موضوعاتی چون بدجنس بودن خواهر شوهر، خوشحالی خانواده از به دنیا آمدن فرزند پسر، ارث و میراث و کسب ثروت و ....صحبت می‌کند که برای این گروه از مخاطبان دلچسب است.

 برای این افرادخیلی مهم نیست که درباره میل به جاودانگی اطلاعاتی کسب کنند و بدانند یک روشنفکر در سطح جامعه با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند، اما احتمالاً گروهی از مخاطبان که در وضعیت قهرمان داستان به سر می‌برند، از دیدن تک تک پلان های فیلم لذت خواهند برد.

 «ساکن طبقه وسط» علاوه بر ترسیم این موقعیت شخصیت ها و دیالوگ هایی دارد که دوست داشتنی و شنیدنی هستند؛ ضمن این که حضور شهاب حسینی در ۳۸  نقش مجزا و متفاوت کنجکاوی برانگیز است و ما هر لحظه منتظر هستیم ببینیم، این بازیگر در چه نقش جدیدی ظاهری می‌شود.

نقطه قوت فیلم این است که در دام نمادپردازی صرف نمی افتد و بدون تکیه بر نمادهایش هم می‌تواند قصه اش را تعریف کند. نمادهای بصری فیلم که تعدادشان خیلی زیاد است، ذهن مخاطب فعالی را به چالش می‌کشند و او را به فکری عمیق فرو می‌برند. شهاب حسینی در طبقه وسط یک ساختمان زندگی می‌کند که برایش حکم یک برزخ دنیوی را دارد.

 او برای پاسخگویی به نیازهای  غریزی اش می‌تواند به طبقه پایین مراجعه کند و برای رسیدن به احساسی معنوی باید به نوای روحانی طبقه بالا گوش کند. افرادی که در اطراف این شخصیت زندگی می‌کنند هر کدام نمادی بخشی از جنبه‌های زندگی روزانه هستند. مثلاً بابک حمیدیان (ستاره شناس) خودش را با ستاره‌های آسمان سرگرم کرده و کامبیز دیرباز به بذله گویی و خوشگذرانی پناه آورده است، اما مرد نویسنده که هیچ یک از این کارها را بلد نیست، مدام به سؤال های ذهنی اش فکر می‌کند و رنج می‌برد.

شهاب حسینی در اولین گام فیلمنامه ای دشوار را انتخاب کرده و نشان داده که از عهده اجرایش برمی آید؛ البته بهتر بود که این فیلم در گروه «هنر و تجربه» اکران می‌شد. شهاب حسینی الگوهای آشنای روایت و شخصیت پردازی و کشمکش را در فیلمش رعایت نکرده و خواسته سبکی جدید در فیلم سازی را تجربه کند.

 بها ندادن به فیلم های تجربه گرا و اندیشمندانه ای چون «ساکن طبقه وسط» به معنای حذف مخاطبانی است که می‌خواهند تصاویر و حرف های جدیدی را در سینما ببینند و بشنوند.

نویسنده: احسان رحیم زاده

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 21
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حامد صادقی IR ۰۰:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۸
    7 35
    واقعا" فیلم مضخرفی بود. حیف وقت و حیف از بازی شهاب حسینی که به هدررفت
  • حامد صادقی IR ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۸
    6 39
    خلاصه اینکه فیلم افتضاحی بود . واقعا" افتضاح
  • فرشاد IR ۲۱:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۸
    5 34
    من نمیدونم چرا هر چی فیلم بیخوده میگن مخاطب عام نمیفهمه؟
  • حسین میم IR ۱۹:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۹
    8 6
    درود بر همگان. ذائقه ما را راحت طلب کرده اند. از بس چیزهای سطحی دیده ایم دیگر توان دیدن عمق را نداریم و علاقه هم نداریم لحظه ای کوتاه بیاندیشیم. این فیلم را مخاطب عام هم لازم است تا ببیند. مگر مخاطب عام قدرت اندیشه ندارد. فیلم شهاب حسینی نکات زیادی دارد که هر کس به فراخور خود آن را در می یابد. دیگر وقت آن رسیده که فیلم ها نه که حرفی بلکه حرفهایی برای گفتن داشته باشند. بیایید برای وقت خود ارزش قائل باشیم و فیلمی را ببینیم که بتوانیم درباره آن بیاندیشیم و درس زندگی یاد بگیریم. در ضمن چه خوب است که انسانها را دسته بندی نکنیم زیرا بزرگترین قدرت بشر نسبت به دیگر موجودات قدرت اندیشه است که خداوند در وجود ما نهاده است و همه انسانها در این موضوع مانند یکدیگرند. پس سعی کنیم از فکر خود استفاده کرده و به رستگاری بیاندیشیم. در ضمن با یکدیگر مهربان بوده و به عقاید هم احترام بگذاریم. با سپاس.
  • ديبا IR ۲۳:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۹
    11 26
    واقا از خود برتر بينى نويسنده مطلب که ميگ مخاطب عام درک نميکنه و در نتيجه لذت نميبر, من وسط فيلم ب همسرم گفتم اگ بگى زشته ميگن نفهميد, نه جانم من ارشد علوم سياسى دارم و همسرم دانشجو دکترا جامعه شناسى, با ستايش هم سر ذوق نمى يايم معنى فيلم و کار خوب رو هم مى فهميم, شما از برج عاجتون پايين بياين و از خود خواص پندارى دست بردارين حالا شما شدين اهل هنر و فرهنگ و دغدغه هاى روشنفکران و منتقد احتمالى فيلم شده عوام نه جانم اين مطلب شما يک پز روشنفکرانس که به آدم حس تهو ميده مثل حسى ک چند بار به بازيگر شايسته و توانا جناب شهاب حسينى در فيلم دست داد اميدوارم عوام! رو سانسور نکنيد
  • ثنا IR ۰۰:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۳
    16 1
    فیلم محشررررررررررررر بود میلیونها عاشق داره فیلمش. ماکه چندبار دیگه حتما میبینیم.چقدددددددددددددد لذت بردم ایشالا صدسال زنده باشی و بسازی و بازی کنی
  • hesan IR ۲۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۶
    18 1
    فیلم جالبی بود؛ با یکبار دیدن نمیشه نظر داد؛ اما آدم رو به فکر فرو میبره، به هر حال برای اقای حسینی حای امیدواری هست..
  • اتابک IR ۲۳:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
    16 1
    سلام و وقت بخیر به همه دوستانی که لطف کردند و در رابطه با فیلم ساکن طبقه وسط نظر دادند. من همه نظرها رو خوندم و در میان اونها یک نظر بود که بصورت یکطرفه به همه کسایی که معلوم نیست چه کسانی از نظر ایشون هستند، اهانت کرده بود. خواستم به چند مورد در ارتباط با این نویسنده محترم اشاره کنم. سرکار خانم دیبا شما در نوشته کمتر از 6 خطی که ارسال کردید فقط 6 غلط املایی دارید اگر بخوایم نحوه نگارش را هم درش دخیل کنیم تقریبا چیزی از ادبیات باقی نمیمونه. من احساس میکنم اگر سرکار عالی بجای بازدید از سایتهای مختلف و وقت گذاشتن برای اظهار نظر، زمانی را برای تکمیل یادگیری زبان فارسی بگذارید بسیار مثمر ثمر خواهد بود و به اعتقاد بنده کسی از شما به دلیل نظر ندادن، انتقاد نمیکنه اما در حال حاضر با توجه به گفته خودتان که کارشناس ارشد هستید جای بسی تامل و تاسف داره که در نوشتن چند تا جمله خیلی معمولی ناتوانید.
  • مبینا IR ۲۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
    8 1
    فیلم محشر بوود تبریک میگم به اقای حسینی هم بخاطر بازی خوبشون هم فیلم عالیشون من به شخصه عاشق فیلم شدم
  • ماهی IR ۰۳:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۱
    14 1
    فیلم عالی بود، لهجه ی تصویری سلیس و روان داشت و دارای سمبل هایی که بدون هیچ پیچیدگی منظور رو می رسوندند. اینکه مخاطب عام این فیلم رو نخواهد پسندید خیلی جمله ی جالبی نیست، بهتر هست بگیم کسی که حوصله ی فکر و تعمق نداره دیدن فیلم رو تاب نمیاره. در واقعیت این فیلم می تونه از بهترین نمونه فیلم های روشن فکر گرایانه در سینمای ایران باشه، روشن فکر بودن صرفا پرداختن به نماهای خاص و افکت ها و زاویه های خاص بصری نیست، که عده ای انسان درون پوچ، که خودشون رو زیر نقابی از حماقت به نام روشن فکری پنهان کردن، به تحسین اون بپردازند. روشنی و شفافیت یعنی مسئله به همین راحتی بیان میشه، حال ما کجای کاریم؟ چقدر از اون رو تونستیم حل کنیم؟ "یک پذیرایی ساده" مانی حقیقی، نمونه ی فیلم سینمایی هست که می تونه در مقایسه با این فیلم تفاوت فاحش نقاب روشن فکری و تعمق در مسئله به ظاهر ساده و در عین حال پیچیده رو بیان کنه.
  • مخهغغهغ77ف6قغفقغ IR ۱۶:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۴
    8 2
    عالی بود
  • صادق زمانی دستگردی IR ۰۴:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۶
    9 0
    از بس فیلم ساختن که یه پسر عاشق یه دختر میشه و بعد با هم ازدواج میکنن و اینا خسته شدیم یکی هم که ادم حسابمون کرده و یه فیلم بافهم وشعور ساخته حالا هیییییییییییییییییی اذیتش کنید
  • پرویز،برانچی فورته IR ۰۰:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
    2 1
    یعنی فیلمم میگن به این میگن،همه چیش عالی بود!دم شهاب جون گرم
  • نسیم IR ۰۲:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۸
    3 1
    نقد بسیار عالی بود
  • sima IR ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۸
    0 0
    سانازصالحی تواین فیلم بازی کرده؟؟؟
  • رضا IR ۱۷:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
    0 0
    سلام این حرف شما که میگید"او هرگزمخاطبان عام سینمای ایران رادرگروه هدفش قرارنداده"روکاملاقبول دارم،هدف آقای حسینی مخاطبین خاص بودگروهی ازهموطنان که هنوزساکن طبقه وسطن!وبسیارخوب ساکنین این طبقه رو نمایش دادومعرفی کرد و مهم تر اینکه بسیار خوب ساکنین این طبقه رو راهنمایی کرد ولی اینکه میگیدهدفش فقط به رخ کشیدن کارگردانی خودش بوده روقبول ندارم البته هرکسی اثری به این زیبایی وعمیقی تولیدمیکنه میتونه به خودش بباله واون اثرشوبه رخ بکشه ولی هدف فقط این نبوده این فیلم برای کسایی نیست که میخوان تخمه بشکونن وبخندن برای اونایی نیست که میخوان یه داستان بیهدف دنبال کنن وقتشونو تلف کن ودقیقا همینطور که گفتید برای ستایش پسندان نیست! این فیلم مخاطب خاص وهدف خاص داره به نظرمن نقطه عطف این فیلم تیتراژ پایانی فیلم هست جایی که بایددر آرامش موسیقی وژرفای اندیشه سرکنی وب این فکرکنی که ساکن کدامین طبقه هستی سپاس
  • رضا IR ۱۷:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
    0 0
    با نظر آقای حسین میم بسیار موافقم
  • الی IR ۱۷:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۸
    0 1
    فیلم خیلی خوبی بود، واقعا تامل برانگیز بود. بنظرم یکبار دیدن، کافی نیست
  • ۱۴:۰۵ - ۱۳۹۸/۰۸/۲۳
    0 0
    عالي بود ، كاش زودتر ديده بودمش
  • ج.ج ۱۷:۵۵ - ۱۳۹۸/۱۲/۱۶
    0 0
    فیلم بی نظیری بود واقعا.خیلییییی قشنگ بود.
  • Sahar ۰۷:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۵
    0 0
    فیلم بسیار پر محتوا و پر مایه ای بود و به موضوعی پرداخته بود که کمتر به اون پرداخته میشه،البته که ارتباط با فیلم اسان نبود،من خودم امروز بعد از پنج سال دوباره فیلم رو دیدم و متوجه شدم که امروز درک متفاوتی از فیلم دارم،به شما هم این کارو پیشنهاد میکنم