در این باره نقل شده است که حضرت عیسی (ع) روزی پرستویی را مشاهده نمود که سخت در تلاش برای ساختن خانه برای خود بود. پس آن حضرت شروع به بیان و زمزمه مطلبی با خود نمود که از بیان آن هدفی داشت.
او چنین گفت: پرستو برای خود خانه می سازد و من خانه ندارم!؟
اطرافیان عیسی (ع) گفتند: اگر اجازه دهید برای شما خانه میسازیم.
پس عیسی (ع) یارانش را به کنار دریا برده و گفت: می خواهم وسط این دریا برای من خانه بسازید.
اطرافیان ایشان به یکدیگر نگاه کرده و گفتند: مگر می شود در وسط دریا خانه ساخت؟ چنین چیزی امکان پذیر نیست!
پس حضرت عیسی (ع) فرمود: مگر نمیدانید مَثَلِ این دنیا مانند همین دریاست. هر روز کشتی های بزرگ با سرنشینان زیاد در این دریا غرق می شوند و کشتی به گونه ای خرد می شود که حتی یک تخته پاره از آن در دریا نمی ماند، آنگاه آیا سزاوار است که برای چنین جایگاه و مکانی انسان آنچنان به دنیا عشق بورزد که جایگاه و خانه ابدی خود را فراموش کند؟
منابع:
1- نراقی، معراج السعاده: 202.
2- ناطقی، نقش دین در سلامت جامعه: 72- 71.
نظر شما