تولید بیش از ششصد دقیقه برنامه تلویزیونی در شبکههای یک، دو، چهار، مستند و پرس با موضوع «جنگ و معلولیت» و «گردشگری و صلح» در سمت کارگردان و مجری طرح، ساخت پنج فیلم مستند با موضوعهای مختلف اجتماعی در سمت کارگردان و تهیهکننده بخشی از حضور او در عرصه فیلمسازی است.
حضور فیلمسازان جوان خراسانی و درخشش آنها در جشنوارههای داخلی و خارجی نشان از آن دارد که این خطه دارای ظرفیت و بضاعتهای لازم هست، اما چرا به رغم همه این بضاعتها، هنوز در این هنر آنگونه که باید و شاید یک برنامهریزی دقیق از طرف مسؤولان را شاهد نیستیم، پرسشی است که ذهن بسیاری از هنرمندان خراسانی را به خود مشغول کرده است، همه آنهایی که مهاجرت را پذیرفتند یا آنهایی که هنوز بین ماندن و نماندن ماندهاند. او این هفته مهمان کافه هنر است و با هم گفتوگو با او را میخوانیم.
* آقای فرهمند، کمی درباره کارهایی که تاکنون ساختهاید و حضورتان در جشنوارههای مختلف برایمان بگویید.
**خیابان خانه من است، شیر+ زاد، اتاق صعود، بیقراری، تجریش، لطفاً بوق بزنید، پرسوک، دیالوگ سه نفره و... از کارهای من است. من توانستم عناوین بهترین فیلم نیمه بلند از جشنواره فیلم فجر (سیمرغ بلورین)، بهترین فیلم مستند از جشنواره بینالمللی فیلم رشد، بهترین فیلم مستند از جشنواره بینالمللی فیلمهای ورزشی، بهترین فیلم مستند از جشنواره پروین اعتصامی، بهترین فیلم تجربی از جشنواره سینه وست استرالیا، بهترین فیلم مستند از نگاه منتقدان و نویسندگان سینمای ایران از جشنواره آوینی، بهترین فیلم مستند از جشنواره موج کیش، سومین فیلم مستند از جشنواره بینالمللی رشد، بهترین فیلم مستند نیمه بلند از جشنواره بینالمللی حقیقت، بهترین فیلم آیینی از جشنواره بینالمللی حقیقت، منتخب جشنواره 22 فیلم و عنوان و نامزد بهترین تصویربرداری را به دست آورم.
* کمی درخصوص کارهایی که در حال ساخت دارید، توضیح دهید.
** در حال حاضر در حال ساخت مستندهایی با موضوع «محیطبانان محکوم به اعدام»، «صلح» و «مهاجرت پرندگان از سیبری به ایران و کشتار بیرویه آنها در فریدون کنار» هستم.
* آقای فرهمند! چطور پا به عرصه هنر فیلمسازی گذاشتید و بیشتر چه مسایلی ذهن شما را برای ساخت فیلم درگیر میکند؟
** در حقیقت آشنایی من با انجمن سینمای جوان بیرجند منجر به ورودم به عرصه فیلم شد، اما آنچه بیش از هر موضوعی در طول سالهای اخیر وقت مرا به خود جلب کرده است، موضوع زنان با پیوستهای متفاوت و البته وسیع خود بوده است، اما به هر صورت در طول این سالها به خوبی آموختهام که فیلمساز باید شبیه نسیمی باشد که نه رنگ دارد و نه حجم، او باید همه جا را ببیند و همه چیز را احساس کند، به عنوان مثال من تقریباً همیشه از موضوعهای محیط زیستی فراری بودهام، اما امسال به طرز بسیار اتفاقی در این موضوعها غوطهور شدم و دو فیلم با موضوع محیط زیست ساختم، البته احساس میکنم فیلمهای موفقی نیز خواهند بود، بنابراین کاملاً این موضوع برایم اثبات شده که فیلمساز باید مثل نسیمی بیرنگ و حجم باشد، بخصوص مستندساز باید چشمهایی داشته باشد که بیهیچ سوگیری برای بهترین نشان دادن اتفاقات جامعه به دیگران از آن بهره ببریم.
همان طور که گفتم مستندهایی با موضوع کشتار بیرویه پرندگان در فریدونکنار و محیط بانان و اتفاقاتی که در مواجهه آنها با شکارچیان رخ میدهد، در مراحل پایانی تدوین است، اما پروژه آخری که هنوز در مرحله تصویر برداری است، مربوط به موضوع صلح است. داستان کوتاه این فیلم مربوط به تکه کاغذی میشود که در سواحل یکی از جزایر ژاپن یافت شده است. در این نامه یک زنجیره انسانی کشیده شده است که دستان خود را به هم گره کردهاند و در بالای آن یک اسم وجود دارد که اسم یک فرد ایرانی است و از شهر اهواز ارسال شده است و یک دوچرخه سوار ژاپنی به دنبال صاحب نامه به ایران میآید و... .
* هر هنرمندی طی گذر سالها تجربه از استادانی بهره میبرد یا نقطه عطفی در همه کارهایش مشترک است و حضور و رد پای آن دیده میشود، در این باره توضیح دهید.
** باید بگویم که مهمترین استاد یک مستندساز، آسمان است و تنها اوست که در کنار یک مستندساز میایستد و به او زاویههای مورد نیاز را نشان میدهد و این یک تعارف نیست، زیرا به قطعیت میتوانم ادعا کنم فیلمهای من اگر خوب و اگر بد، بدون آسمان نمی تواند شکل بگیرد، گاهی وقتها فیلم جدیدی را که شروع میکنم، دچار ترس میشوم از اینکه مبادا تنها بمانم و در حقیقت همان موقع است که حضور شخصی خودم را حس میکنم که در برابر آسمان تعظیم میکند، در مییابم که اتفاقات خوبی میافتد و من بدون آسمان در حقیقت هیچ هستم.
اما به هر صورت در طول سالهای گذشته یک بار فرصت دستیاری آقای محمود کلاری در پروژه فیلم بابا عزیز رخ داد که صد البته من را تحت تأثیر شخصیت اخلاقی و حرفهای او قرار داده است. و استادی است حرفهای و با اخلاق که همچنان رفتار ایشان برایم قابل احترام و تقدیر است.
* به اعتقاد شما چرا با وجود ظرفیتهای موجود در خراسان، هنوز جایگاه هنر فیلمسازی در این استان مشخص نیست؟
** در این مورد باید به یک معضل کلی اشاره کنم و آن جایگاه هنر و فرهنگ در جامعه ماست، قصه فرهنگ و ادبیات و سینما این است که اصلاً در کجای معادلات جدی جامعه حضور دارد و در واقع در یک مرور سریع ما کی به موضوع هنر در معادلات اجتماعی میرسیم، به نظر من بسیار دیر به این باور میرسیم.
* عرصه هنر آن هم در جامعهای با قدمت فرهنگی هزاران ساله در یک عرصه کاملاً حرفهای و جدی است. مثل حوزه نفت در اقتصاد، اما آیا در حقیقت بروز هنر در جامعه ایران به هماناندازه مهم است؟
** به نظرم نیست، هرگاه جشنوارهای در حال وقوع است، به فکر هنر میافتیم و همین، در واقع نقش جامعه هنری در هدایت جامعه متأسفانه بسیار کمرنگ است و جامعه هنرمند، جامعهای است که درگیر پایینترین سطح نیازهای اجتماعی است و از همهسو دچار تهاجم است، هنرمند در ایران دچار سوءتفاهم با خود و جایگاه خود در جامعه است، متأسفم اگر بگویم، ما هنوز دچار هویتی یگانه از خود به عنوان هنرمند نیستیم. شاید در طول روز هزاران بار از خود میپرسیم که در حقیقت ما که هستیم؟ و آیا این چهره هنرمندی است که جامعه میباید با کمک نگاه و افکار او رشد و هدایت شود؟ و حال در یک چنین فضایی هنرمند خراسانی برای زنده ماندن خود چه باید بکند، جز مهاجرت به جایی که شاید امید حیات چندی بیشتر برایش باشد.
البته پاسخ این پرسش بسیار بدیهی است، استان خراسان، اقلیمی است که شاید بیش از دهها خرده فرهنگ را در خود جای داده است و مردمی تلاشگر و خستگیناپذیر دارد، بنابراین یک چنین بومی بودن، معدن خلق هنر است، بنابرایناندک توجه مستمر و ادامهدار میتواند نتایج خارقالعادهای را ایجاد کند، اما مهمترین مسأله توجه مستمر و ادامه دار است، توجهی که بااندک زمانی از صبر همه چیز را به ما نشان میدهد.
اول اینکه توجه به هنر به طور کلی در سراسر کشور چندان جدی و مستمر نیست، چه برسد به استان خراسان، دوم اینکه در یک چنین بستری ما با هنری مواجه هستیم که هزینهبردار و مستلزم صبر است و البته این موضوع با مدیریتهای کوتاه و نداشتن یک برنامه ثابت و ادامهدار، قطعاً بیفایده است بنابراین بسیار عجیب خواهد بود اگر منتظر اتفاق خاصی بود، اما به هر صورت میبینیم که با وجود همه نارساییها، باز اتفاقاتی رخ میدهد که این اتفاقات حاصل غیرت و بردباری و ایستادگی همکاران فیلمساز بنده است.
نظر شما