تحولات لبنان و فلسطین

۲ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۷
کد خبر: 304509

سلام امام رضا اسم من معصومه است. مامان میگه تو نذر امام رضا هستی چون وقتی همه¬ی دکترها نتونستن برای ما کاری انجام بدهند از امام رضا خواستم اگر دختردار شدیم اسمش را معصومه بذاریم و خادم امام باشد.

من نذر امام رضا هستم

امام جون دعاهای مامانم را گوش دادی و من دختر مامان سمیه و بابا رضا شدم. وقتی پنج ساله شدم مریض شدم و دکترها گفتند باید موهای بلندم را خیلی کوتاه کنم خیلی گریه کردم و نمی­خواستم ولی خاله مریم موهای بلند من را کوتاه کرد و گفت :«تو که نذر امام رضا هستی با امام رضا حرف بزن زود خوب می­شی و موهایت دوباره بلند می­شود». من خیلی دعا کردم و آمدیم مشهد و مامان النگوی من را توی حرم شما انداخت تا شما به آن­هایی بدهید که مریض هستند و نمی­توانند دارو بخرند.

حالا من ۸ ساله شدم حالم خوب شد و موهایم هم نذر شماست. من و شما باهم دوست شدیم. امام رضا جون دعا می­کنم خاله مریم هم بچه­دار شود. خیلی ناراحته و دکتر میره، من به مریم قول دادم که امام رضا دوست من است به حرف من گوش می­دهد و یک دختر قشنگ با موهای بلند مال اون می­شود. امام رضا جون دعای من را گوش دادید؟ من قول می‌دهم درسم را خوب بخوانم تا بزرگ شوم و نذر مامان و بابا را انجام بدهم و خادم شما بشوم.

خبرنگار: معصومه میردار درویش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • زهرا ۱۸:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۷
    0 0
    سلام امام رضا کمکم کن رضایت بده.دلم گیره.یاامام رضاگره ازکارم بگشا.