تحولات منطقه

۷ بهمن ۱۳۹۰ - ۲۲:۳۶
کد خبر: ۳۰۵۴۱

سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران حضور در جام جهانی را به شکل زنگ تفریح نمی‌خواهد.<BR> <BR>

کی‌روش:مظلومی حواسش را بیشتر جمع کند
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

به گزارش قدس انلاین به نقل از ایسنا: مشروح گفت‌وگوی کارلوس کی‌روش را در ادامه می‌خوانید.


* چطور شد که سرمربی ایران شدید؟

ـ خیلی ساده بود. چیزی که من برای ساختن آینده‌ام به دنبالش بودم، همانی بود که فدراسیون ایران به دنبالش می‌گشت. من می‌خواستم تیم آینده‌ام را به جام جهانی 2014 ببرم و درخواست فدراسیون فوتبال ایران از من هم همین بود.


* پس از گذشت چندین ماه از حضور در ایران، چه میزان از تصوراتتان به واقعیت تبدیل شده است؟

ـ آن چیزهایی که به ساختار فوتبال مربوط می‌شده است بر اساس درخواست‌های من ایجاد شده است و مهم‌تر از آن اینکه بازیکنان من انگیزه بسیار بالایی برای رسیدن به هدف دارند و هماهنگی بسیار خوبی بین فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ و تیم ملی وجود دارد.

* شما با پست سرپرستی تیم فوتبال مخالفید یا با سرپرست سابق تیم ملی و دلیل برکناری ترابیان چه بود؟

ـ من با هیچ کدام مخالفتی ندارم. ما چارت جدیدی را برای تیم ملی طراحی کرده‌ایم که در آن وظایف همه مشخص است. ما قرار است همه زیر نظر رییس فدراسیون فوتبال کار کنیم و مهم این است که هر روز بیشتر از روز قبل پیشرفت کنیم. هر کسی می‌خواهد در تیم ملی کار کند باید بپذیرد که این یک کار تمام وقت است و افرادی که امروز در تیم ملی هستند، این را پذیرفته‌اند.

* قرار بود با حضور در تیم ملی ایران، تیم‌های پایه ما را نیز زیر نظر بگیرید. این کار به کجا رسیده است؟

ـ من در ابتدای حضورم در ایران موافقت کردم که از تیم‌های جوانان و امید ایران حمایت و بر کارهایشان نظارت کنم اما اخیرا کفاشیان و تاج نسبت به تیم ملی نوجوانان هم احساس نگرانی کرده‌اند و از من خواسته‌اند بر این تیم نیز نظارت کنم. من خوشحالم می‌شوم که این کار را انجام دهم چرا که این کار را در تمام دوران حرفه‌ای خودم انجام داده‌ام اما همه چیز باید شفاف باشد. بین اینکه من تجربه خود را در اختیار تیم‌های پایه بگذارم و در تصمیم‌گیری‌ها موثر باشم با اینکه همه کارها را کسان دیگر انجام دهند و فقط از اسم من استفاده شود تفاوت وجود دارد. من آماده همکاری هستم اما نمی‌توانم قبول کنم که از نامم سواستفاده شود. فدراسیون فوتبال از من خواسته است که بر کارها نظارت کنم و در صورت لزوم در تصمیم‌گیری‌های تیم‌های پایه دخالت کنم. بنابراین من با تمام مسئولان این تیم‌ها جلسه‌ای خواهم گذاشت و نظراتم را به آن‌ها انتقال خواهم داد.

* به نظر می‌رسد شما در ایران بیش از مفاد یک قرارداد حرفه‌ای کار می‌کنید و مردم ایران نسبت به شما احساس بسیار خوبی دارند. این احساس برای شما چه تکلیفی ایجاد می‌کند.

ـ مسئولیتی که به آن اشاره کردید صددرصد درست است. روزی که به ایران آمدم نحوه پذیرایی مردم از من این حس را در من تقویت کرد که اکنون باید دو یا سه برابر بیشتر از آنچه فکر می‌کردم در ایران کار کنم. این تعهدی است که من نسبت به 75 میلیون ایرانی دارم. در واقع سنگینی 75 میلیون نفر را روی شانه چپم و سنگینی رسانه‌ها را بر روی شانه راستم احساس می‌کنم ولی هنوز نمی‌دانم کدام سنگین‌تر است. نکته آخر هم اینکه رسیدن به جام جهانی و موفقیت با تیم ایران، رویایی است که من دارم و این با هیچ چیز دیگر قابل مقایسه نیست.

*‌ پیش از این گفته‌اید که با نشستن نمی‌توان به جام جهانی رفت.

ـ نباید صرف صعود به جام جهانی را اتمام کار بدانیم. ما نمی‌خواهیم در برزیل زنگ تفریح باشیم. اگر ما کوچک‌ترین شانسی برای خوب ظاهر شدن برابر برزیل یا هر تیم دیگر داشته باشیم، باید از اکنون رویش کار کنیم. اگر قرار باشد در جام جهانی برزیل زنگ تفریح دیگر تیم‌ها باشیم، مربیان زیادی هستند که می‌توانند این کار را انجام دهند و بازیکنان زیادی هم هستند که دوست دارند برای تفریح به برزیل سفر کنند. در جام جهانی 2010 دومین بازی ما برابر کره شمالی بود که 7 بر صفر برابر این تیم پیروز شدیم. من در طول آن بازی بارها نیمکت کره را نگاه کردم و به چهره سرمربی این تیم دقت کردم. به محض اینکه بازی تمام شد به سمت نیمکت حریف رفتم و مربی این تیم را در آغوش گرفتم چون می‌دانستم که با این شکست غرور ملتی که پشت این تیم است، خدشه‌دار شده است. من نمی‌خواهم که در جام جهانی برزیل در کسوت سرمربی تیم ملی ایران، احساس مربی کره شمالی را تجربه کنم.

* آیا شما به استفاده از مربیان جوان ایرانی در کنار خود با این هدف که آن‌ها در آینده مربیان باتجربه‌ای شوند اعتقاد دارید؟

ـ قطعا همین گونه است. برخی فکر می‌کنند برای توسعه ورزش‌هایی مثل فوتبال، والیبال یا بسکتبال باید قدم‌های جادویی برداشت در حالی که هیچ جادویی در میان نیست. من سعی می‌کنم بیشتر درباره فوتبال صحبت کنم که تخصص من است. بزرگ‌ترین اشتباهی که در این رشته پیش می‌آید این است که باشگاه‌ها یا فدراسیون فوتبال همه تخم‌مرغ‌هایشان را در یک سبد بگذارند. گاهی باشگاه‌ها فکر می‌کنند که اگر یک مهاجم خوب خارجی بخرند تمام مشکلات‌شان حل می‌شود در حالی که این بزرگ‌ترین دروغی است که می‌توانند به خود بگویند. هیچ پیشرفتی در فوتبال حاصل نمی‌شود مگر اینکه تاثیر عناصر بنیادین را در نظر بگیریم. برای پیشرفت در فوتبال به بازیکنان خوب نیاز هست اما اگر امکانات لازم و مربیان خوب وجود نداشته باشند، تعادل به هم می‌خورد. چرا اینقدر روی مربی یا بازیکن تاکید می‌کنیم؟ به این دلیل که این افراد هستند که می‌توانند فوتبال را از یکنواختی دربیاورند و در روش‌های بازی تغییر ایجاد کنند.

* بین تیم‌های باشگاهی ایران، نحوه بازی کدام‌یک را بیشتر می‌پسندید؟

ـ پاسخی که من به این سوال خواهم داد نباید بد برداشت شود. حرفی که من می‌زنم بر اساس میل شخصی‌ام نیست بلکه تجربه‌ای است که از فوتبال دارم. من در تیم‌های ایرانی برخی فراز و فرودها را می‌بینم ولی با این حال از همه مربیان ایرانی حمایت می‌کنم و می‌گویم که با کیفیت بد زمین‌های فوتبال، این رشته در ایران به جایی نمی‌رسد. کیفیت زمین‌ها در ایران بسیار پایین است و این مسئله سطح بازی‌ها را پایین می‌آورد. فوتبال ایران بازیکنان تکنیکی زیادی دارد که به عنوان مثال در تیم‌های ملوان یا حتی استقلال و پرسپولیس بازی می‌کنند اما نمی‌توانند در زمین‌های بد کاری از پیش ببرند. در واقع نه تنها زمین‌های بازی باید باکیفیت باشند بلکه زمین‌های تمرین نیز باید از استانداردهای بالا برخوردار باشند. ما اکنون نمی‌توانیم برنامه‌های تاکتیکی خود را به طور کامل در این زمین‌ها اجرا کنیم. در هنگام تمرین توپ آنقدر بالا و پایین می‌پرد که گویی به آن برق وصل کرده‌اند. سوال من این است که چه دلیلی دارد که باشگاه‌های ایرانی یک بازیکن برزیلی را به استخدام درمی‌آورند در حالی که این بازیکن نمی‌تواند در زمین‌های بد بازی کند؟ به عقیده من باشگاه‌ها باید نیمی از پولی را که می‌خواهند صرف خرید بازیکن کنند، برای ایجاد استانداردها و بالا بردن کیفیت زمین‌ها خرج کنند. به عنوان مثال اگر تیم ملی هاکی دارای یک مربی بسیار تحصیل‌کرده و حرفه‌ای باشد اما به جای چوب هاکی از جاروی آشپزخانه استفاده کند آیا موفق می‌شود؟

* شما از مربیان ایرانی حمایت کردید اما در میان این مربیان کسانی نیز هستند که از شما انتقاد می‌کنند. به عنوان مثال پرویز مظلومی گفته است که شما در تیم ملی ایران اختیارات بی‌شماری دارید و حتی سرپرست تیم ملی را برکنار کرده‌اید. وی همچنین از خوزه مورینیو نقل قول کرده است که "وقتی تیمی می‌برد پدران زیادی پیدا می‌کند اما در زمان باخت یتیم می‌شود" و با این گفته قصد داشته است بگوید که تیم ملی مقصر شکست‌های احتمالی تیمش خواهد بود.

ـ اکنون زمانی نیست که بخواهم درباره این مسائل حرف بزنم. من به موقع در نشست‌های خبری در این باره حرف خواهم زد اما وقتی یک مربی حرفه‌ای حرفی را می‌زند باید مسئولیتش را بپذیرد. مظلومی گفته است که من سرپرست را از چارت تیم ملی حذف کرده‌ام در حالی که او در اشتباه است و اصلا در این باره اطلاعات ندارم. او باید حواسش را درباره حرف‌هایی که درباره مربیان دیگر می‌زند بیشترجمع کند. من آنقدر در تیم ملی اختیار ندارم که بخواهم سرپرست را تغییر دهم. رییس فدراسیون فوتبال می‌تواند شهادت دهد که عباس ترابیان خودش استعفا کرد. کفاشیان همچنین به من واضح گفته است که ارتباط تیم ملی و فدراسیون باید مستقیم باشد. ضمنا کفاشیان برای تیم ملی سرپرست جدیدی انتخاب نکرد، و ما اکنون یک مدیر اجرایی و یک مدیر تیم جدید داریم. نکته دیگر اینکه مظلومی گفته است همه مسئولیت تیم با من است و یک جمله از مورینیو نقل کرد. او حالا می‌تواند یک جمله هم از من بشنود. وقتی تیم من می‌بازد، مطمئن باشد که من پدر هستم و مسئولیتش را بر عهده می‌گیرم.

* و درباره صعود به جام جهانی چه حرفی دارید؟

ـ برخی افراد نمی‌دانند که صعود به جام جهانی صورت می‌گیرد. آن‌ها فکر می‌کنند که صعود به جام جهانی در سال 2014 رخ می‌دهد در حالی که این مسئله در بهار 2012 اتفاق خواهد افتاد. اکنون با توجه به فشردگی مسابقه‌های لیگ نمی‌توانیم ماهی یک بار برای تیم ملی اردو بگذاریم اما فعلا برای رویارویی با قطر اردویی را در امارات برگزار می‌کنیم و در آنجا با اردن هم یک بازی تدارکاتی انجام خواهیم داد. جام جهانی، رویا و ماموریت ماست.

* شما سال‌ها با مربیان بزرگی از جمله آلکس فرگوسن کار کرده‌اید. درباره این مربی چه نظری دارید؟

ـ فرگوسن شخصیت بسیار بالایی دارد و از دوستان بسیار نزدیک من است. آنچه بیشتر مردم درباره این مربی نمی‌دانند این است که او بسیار شوخ‌طبع است و این شوخ‌طبعی بهترین دارو در فوتبال است.

* فکر می‌کنید فرگوسن چند سال دیگر در فوتبال باقی بماند؟

ـ اگر شما به من بگویید که چند سال تا بی‌نهایت باقی مانده است من هم به شما خواهم گفت که او چند سال در فوتبال باقی خواهد ماند.

* نظرتان درباره ژوزه مورینیو چیست؟

ـ او یک مربی پرتغالی است که من از موفقیت‌های او خوشحال می‌شوم. او شخصیت خاصی دارد که باید از او متنفر باشید یا دوستش داشته باشید. خوزه ادبیات خاص خودش را دارد که بیشتر مربیان ادبیات او را متوجه نمی‌شوند و البته او هم ادبیات سایرین را درک نمی‌کند.

* رئال مادرید چندین بازی پیاپی است که نمی‌تواند بارسلونا را شکست دهد. شما مدتی را به عنوان سرمربی این تیم مادریدی کار کرده‌اید. نظرتان درباره عملکرد این تیم و عملکرد رقیب دیرینه‌اش چیست؟

ـ شکی نیست که در موفقیت بارسلونا هم گواردیولا و هم بازیکنان این تیم نقش دارند اما این تیم فوق‌العاده‌ای را که می‌بینید و فرهنگ خاصی که این تیم به فوتبال وارد کرده است، حاصل کار یک یا دو سال گذشته نیست. برخی از بازیکنان این تیم از 9 ، 10 و یا 14 سالگی وارد این تیم شده‌اند و به همراه آن رشد کرده‌اند. مثال‌هایی که از تیم‌هایی مثل بارسلونا و منچستر مطرح می‌شود حاصل سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی‌های طولانی مدت آن‌هاست. من نباید فقط به فکر امروز باشیم. در فوتبال دو نوع مربی و مسئول وجود دارد. یکی کسانی که دوست دارند بازی امروز‌شان را ببرند و به گذشته و آینده کاری ندارند و دیگر کسانی که مانند من فکر می‌کنند. من زمانی که به ایران آمدم با خود گفتم که باید میراثی از خود به جای بگذارم که مربی بعدی حس کند که تغییری در تیم صورت گرفته است. وقتی سرمربی رئال بودم قضیه برعکس این بود. زمان من شکست دادن بارسلونا آسان نبود اما آن زمان ما این تیم را شکست می‌دادیم. بعد از چند وقت کار به جایی رسیده بود که بازیکنان بارسلونا مجبور می‌شدند بازیکنان ما را بزنند ولی امروز شرایط برعکس شده است و رئال به راحتی می‌بازد.

کی‌روش در پایان حضورش در برنامه‌ی ورزش و مردم حضور در جام جهانی را رویا و مامویت خود دانست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.