بسیاری انتظار داشتند باز هم قیمت ارزهای خارجی کاهش بیشتری پیدا کند. مهمترین علت این انتظار، نوعی اشتیاق و استقبال روانی به واسطه اظهارات قبلی دولتمردان بود. آنها همه چیز، از آب و نان، رونق و رکود و حتی هنر و سینما را مرتبط با تحریمها قلمداد کرده بودند. روشن است افکار عمومی با این مقدمه، وقتی سخن از پایان مذاکرات و توافق نهایی به میان آمد، منتظر بودند ورق به طور کامل برگردد.
اکنون چند ماهی از آن تاریخ میگذرد. برجام تهیه و در عالیترین سطوح نظام مصوب شد. اما در کمال حیرت، همزمان اقتصاد کشور گرفتار یکی از سخت و پیچیدهترین رکودهای ممکن شده و بدتر از آن، نرخ ارز، روز به روز در حال افزایش است. پیشتر وقتی سخن از گرانی ارزهای خارجی میشد، حرف عموم دولتمردان این بود که با وجود تحریمها توان کنترل بازار را ندارند. زیرا داراییهای ارزی آنها مسدود است و امکان انتقال آن به داخل برای همگن ساختن بازار وجود ندارد. در هفتههای اولیه تأیید مذاکرات اما چنانکه آمد، موج روانی جامعه به دولت کمک کرد تا نرخ ارز کاهش یابد. تا آنجا که مردان اقتصادی کابینه با خوشبینی از قریب الوقوع بودن تک نرخی شدن ارز سخن میگفتند. مدتی بعد اما مردم هر صبح که از خواب برمیخاستند، چند ده تومانی دلار گرانتر شده بود. چند هفتهای دولت با تزریق مستقیم ارز سعی کرد قیمتها را کنترل کند. گفته میشد کسانی مشهور به عمو بانکی هر غروب صدها هزار دلار را با قیمتی زیر نرخ بازار به فروش میرساندند و این سبب میشد تا مدتها قیمت صبح و شام دلار چند ده تومان متفاوت باشد. اما مدتی است گویا این عمو بانکیها هم ناپدید شده و دولت از اساس بازار ارز را رها کرده است. از آن سو هم کاشف به عمل آمده عمده ارزهای موجود در حسابهای مسدودی، عملاً توسط دولت پیشخور شده است!
نسبت به آن روزها و طی این چند ماه، دلار نزدیک به پانصد تومان گرانتر شده و به سخن ساده، یعنی حدود یک هفتم یا یک هشتم از دارایی همه ایرانیان که ریال در حسابهای خود داشتهاند، به همت سیاستهای اقتصادی دولتمردانشان، دود شده و به آسمان رفته است. در حالی که مردم از این وضع که تورم نرخ ارز در سکوت مسؤولان، چون موریانهای دار و ندار آنها را میجود و نابود میکند، بشدت نگران شدهاند، نایب رئیس کانون صرافان مدعی شده؛ «قیمت واقعی دلار بیش از این ارقامی است که فروخته میشود!» این وضعیت در کنار برخی تصمیمات و سیاستگذاریهای جدید اقتصادی دولت، میتواند به یک هرج و مرج و فاجعه اقتصادی، بویژه در بازار ارز، مانند آنچه در اواخر دولت پیشین شاهد بودیم منجر شود، بنابراین باید از هم اکنون مردان اقتصادی جناب آقای روحانی هر چه سریعتر به فکر کنترل نرخ ارز و پیشگیری از ضرر و زیان میلیونها ایرانی شوند.
مدتی است شاهدیم مسؤولان مربوط مرتب سخن از کاهش نرخ سود بانکی به میان آورده و در چندین نوبت هم سود سپردهها را کاهش دادهاند. آنها مدعیاند این رویه برای رونق تولید و خروج از رکود اقدامی اجتناب ناپذیر است. در کمال حیرت اما از آن سو همه تولیدکنندگان گلایه دارند که نرخ سود وامهای بانکی برای آنان تغییری نکرده است. در این میان و با این وضع فقط سپرده گذاران متضرر میشوند. روشن است در چنین حالتی مردم عادی جذابیتی در سپردهگذاری ندیده و پولهای خود را از بانکها خارج کنند. بیتردید با وجود رکود موجود این پولها سر از حوزه تولید در نمیآورند. نظر به افزایش روزافزون نرخ ارز، جذابترین بازار برای اینها بازار طلا و ارز خواهد بود. اگر چنین شود- که کما بیش این حرکت خطرناک آغاز هم شده است- میتوانید تصور کنید چه فاجعهای رخ خواهد داد؟ با کمال تأسف هر بار که علت گرانی دلار از دولتمردان سؤال میشود، آن ها در تابستان علت را افزایش تقاضا به خاطر سفرهای خارجی، بعد از آن سفر حجاج، تعطیلات ژانویه و سفر زائران عتبات و غیره بیان میکنند. اما بیشک خود این عزیزان خوب میدانند که با اشتباهات آنها، آتشی زیر خاکستر در حال شکل گرفتن است. آنها باید هر چه زودتر هر آنچه در چنته دارند را رو کنند. اگر نه با وجود برجام، مردم در کنار رکود سنگین موجود، موجی غیرقابل کنترل از گرانی و تورم افسار گسیخته را همزمان با بالا رفتن شدید نرخ ارزها شاهد خواهند بود.
نظر شما