برخی محققان، ریشه ی این نوع اباحه گری را تفکر فرقه ی «مُرجئه» دانسته اند که در قرن اول هجری و در دوران خلافت معاویه شکل گرفته است.[1] برخی نیز ریشه مرجئه را به عصر حضرت موسی (علیه السلام) نسبت داده اند.[2] اما به نظر می رسد، از زمانی که شریعتی بوده است و تکلیفی و شیطانی و نفس هایی راحت طلب، این تفکر نیز بوده است.
خداوند در قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام در سخنان گران بهایشان، با این تفکر به مبارزه برخواسته اند و چنین انگاره ای را غلط دانسته اند. در قرآن کریم در نود و شش مورد، «ایمان» و «عمل صالح» در کنار هم ذکر شده اند،[3] که در بیش از پنجاه مورد آن، عباراتی شبیه «الذين آمنوا و عملوا الصالحات» تکرار شده است.[4]
به عنوان مثال:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبرِ»[5]
«به نام خداوند بخشنده مهربان * به عصر سوگند، * كه انسانها همه در زيانند * مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و يكديگر را به حق سفارش كرده و يكديگر را به شكيبايى و استقامت توصيه نمودهاند!»[6]
در میان احادیث نیز این مضمون بسیار تکرار شده است. شیخ صدوق، در کتاب «عیون أخبار الرضا علیه السلام»، بابی را به احادیث امام رضا (علیه السلام) در این موضوع اختصاص داده است. برای نمونه به یکی از این احادیث اشاره می گردد؛
...عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الْهَرَوِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ ع:
«الْإِيمَانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ لَفْظٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْجَوَارِحِ لَا يَكُونُ الْإِيمَانُ إِلَّا هَكَذَا.»[7]
از ابوصلت هَرَوی[8] نقل شده است که گفت: از امام رضا (علیه السلام) درباره ایمان سؤال کردم. حضرت فرمودند:
«ایمان، عبارت است از "پیوند با دل" و "بیان با زبان" و "عمل با اعضای بدن" و ایمان، چیزی جز این نیست.»
چنان چه مشاهده می شود، رسوخ ایمان در دل کافی نیست، بلکه این ایمان باید بر زبان مؤمن جاری گردد و در رفتار او بروز نماید. اصولاً آیا ممکن است ایمان در دلی رسوخ کرده و با آن پیوند خورده باشد، اما در گفتار و رفتار صاحبِ آن دل جلوه نکند؟! مگر نه اینکه «از کوزه همان برون تراود که در اوست»؟
[1] ر.ک: عبدالکریم شهرستانی، «ملل و نحل»، ترجمه محمد خالق داد هاشمی، ص 179.
[2] رضا رضازاده لنگرودی، «برخورد اندیشه های سیاسی در اسلام، پژوهشی درباره مرجئه»، ص138.
[3] حبیب رضا ارزانی، مقاله «ایمان و عمل صالح در قرآن از منظر علامه طباطبایی».
[4] کامران ايزدي مبارکه، مقاله «عمل صالح از منظر قرآن کريم».
[5] قرآن کریم، سوره عصر.
[6] ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.
[7] عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص227 (باب ما جاء عن الرضا ع في الإيمان و أنه معرفة بالجنان و إقرار باللسان و عمل بالأركان).
[8] عبدالسلام بن صالح معروف به ابوصلت هروی، شاگرد خاص امام رضا (علیه السلام) و از محدثان و مؤلفان برجسته شیعه بوده است. مرحوم نجاشی، رجال شناسِ بزرگ شیعه، ضمن ستایش او به عنوان شخصی موثق و مورد اعتماد، «وفاة الرضا علیه السلام» را از آثار او ذکر کرده است. (رجال النجاشی، ص245) شیخ صدوق بابی خاص را در کتاب «عیون أخبار الرضا علیه السلام» به روایات ابوصلت درباره وفات امام رضا علیه السلام اختصاص داده که یقینا از همین کتاب گرفته شده است. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص242 الی 245) آرامگاه وی که به «خواجه اباصلت» مشهور است، در چهارده کیلومتری جنوب شرقی مشهد واقع است.
نظر شما