از مهلکه بیرون میآیید اما کار به همین جا ختم نمیشود، کاربرانی ناشناس به صفحه شما حمله ور شدهاند و هرچه دلشان خواسته پای پستهایتان نوشتهاند! از ترس آبرویتان مجبور میشوید که صفحه شخصیتان را ببندید، عطای خوشیها و جذابیتهای این فضا را به لقای بی در و پیکر بودنش میبخشید.
قصه توهیـــن و ناسزاگویی به صفحات شخصـی بازیگران، فوتبــالیسـتها و آدمهای معروف از کجا آب مـیخورد؟ آیا اکانتهایی که فحاشی مـیکنند، با نام و عکــس جعلی هستند یــا برخی بیپروا با نـام و عکس واقعی خـود، شروع به توهین میکنند؟ دلیل قضاوتهای ناعادلانه و بی احترامی به شخصیتهایی که نه به خاطر معروف بودنشان بلکه به عنوان یک انسان، واجب احترام هستند، چیست؟ چرا فحاشی، توهین و شکستن مرزهای اخلاقی در شبکههای اجتماعی رو به گسترش است؟ برای حل چنین معضلی چه باید کرد؟ دکتر امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات در این باره به خبرنگار ما میگوید: افزایش سواد رسانهای خانوادهها نخستین گام برای رفع این معضل است زیرا رفتارهای ما ابتدا از خانواده تأثیر میپذیرد و شکل میگیرد، سپس در مدرسه و بعد هم در دانشگاه.
برخورد منفی
به باور او، متأسفانه برخورد درستی با فضای مجازی نداشتیم چون با دید منفی به پدیده شبکههای اجتماعی نگاه کردهایم. برخورد منفی ما هم سابقه تاریخی دارد زیرا نخستین تکنولوژیهایی که از غرب وارد کشور ما شد، تکنولوژیهایی بوده که برای ما مشکلآفرین بوده است.
مسعودی خاطرنشان میکند: اولین کاری که باید انجام داد افزایش سطح سواد رسانهای خانوادهها، جوانان و نوجوانان است. بخشی از این سواد رسانهای مربوط به حفظ حریم خصوصی میشود. حریم خصوصی افراد را با نرمافزار و سختافزار نمیتوان رعایت کرد اینجا اخلاق است که حکم بازدارندگی دارد. وی ادامه میدهد:این موضوع بسیار مهمی است که در فضای مجازی، بتوانیم درست وارد شویم و از آن به درستی استفاده کنیم. این را بدانیم که افراد حریمی دارند و نمیتوان بدون اجازه وارد این حریم شد.
همانطور که نمیتوانیم بدون اجازه وارد خانه کسی بشویم و اگر وارد شویم جرمی را مرتکب شدهایم هجمه به صفحات شخصی سلبریتیها نیز چنین است. نظراتی که گذاشته میشود، اگر توهین تلقی شود در مرحله اول بعد اخلاقی آن اهمیت دارد تا اینکه به پلیس سایبری مراجعه شود.
ترویج اخلاق اجتماعی در فضای مجازی
فضای مجازی، فضای جدیدی است که خیلی سریع گسترش پیدا کرد اما برخی مسایل برای کاربران روشن نشد و این همان، تعامل با فضای مجازی بود که تعامل سازندهای نبود. فضای مجازی به کاربرانش القا کرد که در این فضا، آزادی بی حد و حصر دارند. مسعودی در این باره میگوید: حضور در فضای مجازی حد و حدود دارد ولی هنوز ما در کشورمان این را یاد نگرفتهایم. باید حد و حدود قانونی استفاده در فضای مجازی وضع شود اما تأکید بر آموزشهای سواد رسانهای و ترویج اخلاق اجتماعی در این فضاست. مسعودی میگوید: سواد رسانهای مثل سواد سنتی ماست با این تفاوت که فضای مجازی امکان کلاسهای مجازی هم دارد اما مهمترین بخش سواد رسانهای تلفیق آن با فرهنگ ایرانی اسلامی ماست.
به گفته این استاد دانشگاه، ابعاد اخلاقی ماجرا که ارتباط وسیعی با آموزههای دینی ما دارد و اگر مطبوعات و رسانههای دیداری شنیداری در این باره بیشتر کار کنند، میتوان جلوی خسارات بیشتر را در این فضا گرفت.
بحران تعاملی با شبکههای اجتماعی
دکتر حسن بشیر، استاد ارتباطات
بیـن الملل و عضــــو هیـأت علمی دانشگاه امـام صـادق (ع) بــه خبرنگار ما میگویـد: فضای مجازی در ایران دستخوش تحولات زیادی شده است. این تحولات بیش از آنکه مربوط به سخت افزار باشد، نرم افزاری است. به عبارت دیگر فهم بکارگیری شبکهها، چگونگی استفاده کردن از آنها، نحوه تعامل با آنها و بالاخره شیوه نگهداری آنها در سطح مطلوب از نظر ارتباطی دچار چالشهای فراوانی شده است.
در برخی از مواقع، این تعامل غیرسازنده، به یک «بحران تعاملی» تبدیل میشود که نمود آن در «رفتارهای اخلاقی» و «محتواهای غیر اصولی» مشهود است.
سواد رسانهای
آیا فرهنگ و سواد استفاده از شبکههای مجازی در میان کاربران ما وجود دارد؟ به باور بشیر متأسفانه نوعی از عدم شناخت رسانهای و به عبارت دیگر، نبود «سواد رسانهای» و «فرهنگ بکارگیری شبکههای اجتماعی» در میان کاربران ما وجود دارد. او تأکید میکند: شبکههای اجتماعی، یک ساحت عمومی است همچون «عرصه عمومی» فیزیکی، اما این عرصه در فضای مجازی شکل میگیرد.
در این عرصه عمومی مجازی، باید ادبیات و آداب رفتاری مشخصی بر آن حاکم باشد که ناشی از فرهنگ دینی، فرهنگ عمومیو فرهنگ اخلاقی باشد. این سه رویکرد، دینی، عمومی و اخلاقی حوزهای را از نظر رفتاری تعریف میکنند که کاربر باید در آن حوزه، هم خود را تعریف کند و هم رفتار خود را با دیگران ترسیم نماید ضمن اینکه مهمتر از همه با معیارهای حاکم بر این رویکردها رفتار خود را تنظیم کند.
بشیر هشدار میدهد که در این زمینه با مشکلات جدی روبهرو هستیم به همین دلیل کاربران ما هنوز متوجه این مسأله نیستند که فضای مجازی دقیقاً همچون فضای واقعی، یک فضای عمومی است و از واقعیت خاصی برخوردار است که باید بکارگیری آن تابع همان شرایط و مسؤولیتهای بیرونی باشد.
دو روی سکه
گاهی نظراتی در صفحات شخصی سلبریتیها از بازیگران گرفته تا فوتبالیستها منتشر میشود که با اصول اخلاقی و اسلامی سازگاری ندارد، دلیل فحاشی و قضاوتهای غیرمنصفانهای که در این فضا دیده میشود چیست؟ بشیر این را همان چیزی میداند که از آن به عنوان «بحران تعاملی» یاد کرده بود. این استاد دانشگاه معتقد است: عدم فهم ابزارهای ارتباطی و چگونگی بکارگیری آنها از یک سو، و از سوی دیگر نداشتن ارزیابی کامل از اینکه این دو فضای واقعی و مجازی در حقیقت یک سکه را با دو وجه نشان میدهد که یک وجه آن واقعی است و دیگری مجازی، که از همان واقعیت خارجی نیز برخوردار است. عدم فهم کافی در این زمینه، کاربر را متوجه این مسأله نمیکند که آنچه که در این فضا میگوید، یک امر شخصی و عادی نیست، بلکه یک امر عمومیو اجتماعی است و باید از اصول عمومی و کلی حاکم بر جامعه برخوردار باشد. برای همین میبینیم که مثلاً فرد با دوستانش یا در خانه دعوا میکند و یا احتمالاً سخنان ناروا به زبان میآورد، در این فضا نیز میتواند چنین مطالبی را بنویسد و آنها را با دیگران به اشتراک بگذارد. در حالیکه، فراتر از آن باید بداند اگر مثلاً در یک میدان عمومی حضور داشته باشد، شاید به هیچ وجه اینطور سخن نگوید.
به گفته او اگر افراد بدانند که این فضای مجازی فراتر از یک میدان عمومی، یک صحنه جهانی است، حتماً در مورد سخنان خود دقت بیشتری میکنند. این خود ناشی از نبود «سواد و فهم رسانهای» است.
گسست اخلاق عمومی
هجمهای که برخی کاربران با نام و زبان ایرانی بعد از بازی ایران- آرژانتین، به صفحه شخصی لیونل مسی داشتند، هیچگاه فراموش نمیشود، اتفاقی که به مخدوش شدن چهره ایرانیها در ابعاد گستردهتر جهانی منجر شد. استاد ارتباطات دانشگاه
امام صادق (ع) میگوید: متأسفانه اینگونه رفتارها، اخلاق اسلامی و ایرانی جامعه ما را با یک تصویر منفی و سیاه به جهانیان معرفی میکند. اینگونه رفتارها، بیانگر گسترش
«گسست اخلاق عمومی» در میان برخی از کاربران ماست. اگر کاربران متوجه این باشند که فضای مجازی در همه جهان دیده میشود و این یعنی «بازنمایی عمومی جامعه ایرانی» یا بخشی از جامعه ایرانی است، حتماً در رفتارهای خودشان تجدید نظر میکنند. جامعه ما، یک جامعه اخلاقی است، یک جامعه اسلامی با فرهنگ عمیق ایرانی و این خود تضمین کننده عقلانیت و درایت اجتماعی رفتارهای عمومی است. بدیهی است، با آموزشهای کافی در مورد سواد رسانهای، فرهنگ ارتباطی و بالاخره چگونگی بکارگیری ابزارهای نوین میتوان این رفتارها را به سوی عقلانیت سوق داد.
نظر شما