کجای دنیا بهار با این حجم دربرت می گیرد تا جام از پی جام، واژه های روشن بنوشی. نور بنوشی و اشرف بودن مخلوقاتت را شکر کنی.
جاماندگی هایت را برخیزی و آماده نماز عشق بشوی. آن نمازی که الله اکبرش، دنیا را به یقین برساند.
اینجا مسجد است. در اقلیم مصفّای عبادت، حال خوش مُسری ست. توبه کردن ها، گریه ها و خنده های عاشقانه... ناخوب ها تطهیر می شوند و خوبان حال دیگری دارند. همه مسافران یک سمت و سویند.
آخر کجای جهان اینقدر دلشکستگی ات را بر می دارد و به نبض نامنظم ات قرار می دهد. کجا جز اینجا... اینجا که همه به جواب اَمن یجیب هایشان می رسند.
نظر شما