به گزارش قدس آنلاین به نقل از دیجیاتو ، حدودا یک قرن پیش، یا به طور دقیق تر در سال 1908، یک شکارچی با تیر و کمان خود شامپانزه ای را هدف گرفت و او را از پای در آورد. وقتی که در حال پاره کردن بدن جانور بود، به ناگاه جراحتی به خودش وارد کرد و خون شامپانزه مستقیما با خون او تماس پیدا کرد و در آن لحظه تاریخی، یک ویروس ناشناخته راه خود را به بدن انسان باز کرد. داستان ایدز از اینجا آغاز شد. داستانی که البته چندان هم معتبر نیست و زاده ذهن و خیال نویسندگان و دانشمندانی است که می خواهند نحوه انتقال ویروس از شامپانزه به انسان و تبدیل شدن اش به HIV را شرح دهند.
خوشبختانه، ما می دانیم که منشا و اصل این اتفاقات به کجا باز می گردد. همانند دیگر ویروس ها، HIV هم مرتبا و با نرخ متناوبی در حال جهش است. با بررسی این نرخ تغییر، دانشمندان می توانند در تاریخ بازگشته و نحوه پیشرفت ویروس را مورد بررسی قرار دهند. به دلیل اینکه HIV شباهت بالایی به ویروس نقص ایمنی شبه میمون ها دارد، پژوهشگران می دانند که ویروس از طریق یک شامپانزه منتقل شده.
طی یک پروسه طولانی و خسته کننده، ضمن جمع آوری نمونه مدفوع شامپانزه ها از سراسر آفریقا و اندازه گیری میزان جهش ویروس موجود در آن ها، دانشمندان موفق شدند تا مکان و زمان انتقال اولین ویروس به انسان را تشخیص دهند: حوالی کامرون کنونی در اوایل قرن بیستم.
داستان نیمه کاره ماند، پس بگذارید باقی ماجرا را هم تعریف کنیم. پس از این اتفاق، شکارچی احتمالا ناحیه زخم شده را باندپیچی کرده و به اولین روستای نزدیک رفته تا شکار خود را بفروشد. در جریان یک ارتباط جنسی وی ویروس را به فرد دیگری منتقل کرده و دیگر ویروس محدود به یک فرد نیست.
تن به تن و فرد به فرد این ویروس به دهکده ها و شهرهای جدید رفته تا اینکه در نهایت به Leopoldville (یا Kinshasa کنونی، پایتخت کنگو) می رسد. جمعیت کینشاسا طی سال های 1920 تا 1960 به یک باره جهش یافت و این مستعمره بلژیکی کمپین های درمانی با سرنگ های چند بار مصرف جهت تزریق را به کار گرفت. این اتفاق، سرعت انتشار ویروس را چندین برابر سرعت بخشید.
در سال 1960، بلژیک به استعمار خود بر کنگو پایان بخشید و اهالی کشور هاییتی که بدنه اصلی حاضرین در کمپین سلامت کنگو را تشکیل می دادند به کشور خود بازگشتند. حداقل، یکی از آن ها HIV را به این کشور بازگرداند (در حقیقت بیشتر از یک نفر). در آن جا، یک کلنیک آمریکایی به کسانی که پلاسمای خون خود را اهدا می کردند پول پرداخت می کرد.
سرنگ های چند بار مصرف آن ها هم حوالی سال 1969، به شیوع بیشتر ویروس در ناحیه Port-au-Prince بیشتر کمک کرد و مقداری از پلاسماهای عفونی به آمریکا فرستاده شدند و در بیمارستان ها و کلنیک ها مورد استفاده قرار گرفت. و دوباره در خاک آمریکا، پروسه انتقال از طریق روابط جنسی به خصوص در میان همجنسگرایان مرد و تزریق از سرنگ های مشترک ادامه یافت.
این عامل که بعدها به ویروس خود ایمنی انسان (HIV) تغییر نام داد، سبب بیماری ایدز یا نشانگان اکتسابی کمبود ایمنی، یکی از بدترین بیماری های همه گیری که جهان به خود دیده می شود. تا سال 2015، تقریبا 34 میلیون نفر به دلیل اثراتی که ایدز روی بدن شان گذاشت از بین رفتند. با این حال، به لطف پیشرفت در انواع درمان ها و راه های پیش گیری، تعداد مبتلا شدن و مرگ و میر کاهش یافته و از سال 2005 که در اوج خود بود، هر ساله کم و کمتر شده است.
ویروسی غیر معمول
ایدز موفق شده تا میلیون ها نفر را به سبب نحوه تاثیرگذاری اش از پای درآورده و بکشد. HIV از طریق رابطه نزدیک با یک شخص مبتلا، منتقل می شود. رابطه جنسی مهم ترین عامل انتقال به شمار می رود و پس از آن، انتقال خونی عاملی دیگر است. به هر طریقی که خون فرد مبتلا وارد سیستم گردش خون فرد سالم شود، ویروس وارد بدن او خواهد شد. با در نظر گرفتن اینکه بسیاری از ویروس ها از طریق آب یا هوا وارد بدن می شوند، شیوه انتقال HIV فاکتوری محدود کننده به حساب می آید.
با این حال، یک فرد ممکن است سال ها پیش از آنکه متوجه شود ناقل HIV است، آن را به افراد دیگری نیز انتقال دهد. در طول یک دهه، فرد می تواند ده ها نفر را به ویروس مبتلا ساخته و آن تعداد نیز به تقابل می توانند ده ها نفر دیگر را آلوده سازند؛ چه از طریق روابط جنسی و چه از طریق سرنگ های آلوده. به همین دلیل، درصد احتمال ابتلا به ویروس در افرادی که روابط آزاد و یا سوابق اعتیاد در گذشته داشته اند بیشتر است.
HIV به سلول های سیستم ایمنی ما آسیب وارد کرده و آن ها را به کارخانه های تولید HIV تبدیل می کند. به آرامی، تعداد سلول های ایمنی در بدن کاهش یافته و ایدز پدید می آید. زمانی که ایدز آشکار می شود، فرد به چندین بیماری مختلف دچار شده، چون سیستم ایمنی فرد به قدری ضعیف شده که توانایی مقابله با عوامل بیگانه را ندارد. جالب اینجاست که فرد مبتلا به ویروس HIV ممکن است از طریق یک بیماری باکتریایی جان خود را از دست دهد و ویروس هیچ نقشی در کشتن فرد نداشته باشد.
در حقیقت HIV فقط حکم تخریب کننده دیوارهای دفاعی اصلی بدن را دارد. اگر شهری بدون دفاع باشد، هر ارتش کوچک و ناتوانی می تواند وارد آن شده و کنترل را به عهده بگیرد. اما این مسئله را باید توجه داشت که ایدز به تنهایی قادر نیست فردی را بکشد.
همانند تمامی ویروس ها، HIV به راحتی جهش می یابد و تغییر می کند، به همین دلیل، کسی هنوز نتوانسته دارویی برای ریشه کن کردن آن پدید آورد، درست مثل سرماخوردگی.
HIV چگونه منتقل می شود
وقتی که ایدز در دهه 80 میلادی توجه مردم را به خود جلب کرد، تفکرات نادرست بسیاری پیرامون آن شکل گرفت که به لطف شفاف سازی و آگاه سازی مردم در طول سالیان اخیر، مردم عاقلانه تر با مبتلایان به این بیماری و ویروس برخورد می کنند.
HIV فقط از طریق مایعات جنسی خارج شده از آلت تناسلی مرد و زن، مایعات ترشحی مقعد، شیر سینه و خون منتقل می شود و برای اینکه روی بدن فرد دیگری تاثیر بگذارد، باید حتما در تماس با سطح زخمی و آسیب دیده یا سطح موکوسی فرد قرار بگیرد یا مستقیما وارد خون شود.
سطوح موکوسی شامل محیط داخلی دهان، مقعد، روده، گردنه رحم، واژن و سطح داخلی آلت تناسلی مردانه و مجرای ادراری می شود. بنابراین روابط جنسی دهانی هم قطعا در انتقال ویروس موثر خواهد بود و سطوح داخلی دهان را در تماس با مایعات ترشحی جنسی قرار می دهد.
در زیر راه های انتقال ویروس به طور کلی دسته بندی شده است:
- از طریق رابطه جنسی
- از طریق به اشتراک گذاری سرنگ ها
- از مادر مبتلا به فرزند در طول بارداری و زایمان
- طی پروسه انتقال خون
ریسک انتقال HIV از طریق شیر سینه مادر به قدری اندک است که سازمان بهداشت جهانی به مادران HIV مثبت توصیه می کند به کودکان خود از سینه خودشان شیر بدهند، چون این شیر حاوی مواد مغذی بسیاری است که فوق العاده به سلامت کودک کمک می کند. با این حال توصیه شده که مادر و فرزند درمان ضد رتروویروسی را هم انجام دهند تا ریسک ابتلا به HIV کاهش یابد.
دو راه بوسیدن و گاز گرفتن نیز به ندرت گزارش شده اند. چندین پرونده HIV مثبت طی چند سال گذشته به انتقال مایع دهانی در زمان بوسیدن مرتبط بوده. در سال 1997 بود که برای اولین بار انتقال ویروس از طریق یک آدامس مشترک توسط دو نفر به ثبت رسید. بنابراین انتقال بزاقی نیز دور از ذهن نبوده ولی بسیار نادر است.
قطعا شنیده اید که می گویند ویروس ها موجوداتی زنده نیستند و به محض پیدا کردن سلول زنده می توانند از آن سلول برای منافع خود بهره بگیرند. سیستم زندگی آن ها در خارج از سلول های زنده به این گونه است که درون پوشش های پروتئینی مخصوصی باقی می مانند و در حالتی غیر زنده، روی هر سطحی می نشیند. در یک تماس ساده، موجود زنده می تواند ویروس را به طریقی وارد بدن خود کرده و به آن قدرت رشد دهد. اما HIV اینطور نیست و به محض اینکه وارد محیط خارجی بدن شود از هم شکسته شده و از بین می رود. به همین دلیل انتقال از طریق نفس کشیدن یا به شیوه های تماس با پوست انجام نمی پذیرد.
ویروس از طرق زیر به فرد منتقل نخواهد شد:
- بزاق، اشک و عرق: بزاق و اشک حاوی مقدار بسیار اندکی از ویروس هستند اما دانشمندان تاکنون ویروس را در عرق فرد زنده پیدا نکرده اند.
- حشرات: HIV مثل زیکا نیست. حشراتی که خون یک فرد مبتلا به HIV را می مکند، ویروس را به فرد دیگری منتقل نخواهند کرد.
- شنا کردن در یک استخر با یکدیگر
- لمس، در آغوش گرفتن یا دست دادن
- غذا خوردن با یکدیگر
- نشستن در کنار فرد
ویرس HIV چه می کند
وقتی که HIV وارد بدن انسان می شود، یک راست به سراغ بافت های لنفاوی می رود، جایی که لنفوسیت T کمک کننده در آن قرار گرفته است. به ترتیب می بینیم که HIV چگونه این سلول ها که به نوعی سرباز بدن به حساب می آیند را از پای در می آورند:
- اتصال: اول از همه، HIV از طریق پروتئین های سطحی به سلول T می چسبد و هسته ویروسی اش را وارد سلول خونی انسان می کند.
- عکس رونویسی: آنزیم های ویروسی، فرآیند رونویسی را برعکس کرده و RNA را به DNA تبدیل می کنند.
- ادغام: DNA تازه ساخته شده، به وسیله آنزیم ها وارد هسته سلول می شود و DNA آن با DNA سلول ادغام می شود.
- رونویسی: DNA ویروسی از هسته جدا شده و mRNA ها را می سازد، آن هم با کمک آنزیم های خود سلول. mRNA حاوی پیام و نقشه ساخت پروتئین های جدید ویروسی است.
- ترجمه: mRNA توسط آنزیم ها از هسته خارج شده و سپس اجزای سلول این پیام را دریافت می کنند که حالا پروتئین ها و آنزیم های ویروسی را بسازند.
- اتصال قطعات به هم: RNA و آنزیم های ویروسی در گوشه سلول به یکدیگر می پیوندند و یک آنزیم به نام پروتئاز، پلی پپتید ها را به تکه های کوچک پروتئین ویروسی تبدیل می کند.
- جوانه زدن: ویروس جدید HIV که حالا در نزدیکی غشا شکل گرفته، دیواره سلول را سوراخ می کند و بیرون می آید. پروسه فوق آنقدر ادامه پیدا می کند تا سلول به طور کل از هم بپاشد و تمام اجزای آن مورد استفاده ویروس قرار گیرد.
اگر میزان سلول T کمک کننده در هر فرد پایین تر از 200 عدد در هر میلی متر مکعب خون باشد، وی را مبتلا به ایدز می دانند و انتظار عمری سه ساله برای این فرد می رود.
اثرات جهانی ایدز
در سال های آتی پس از پیدایش این ویروس و بیماری، ایدز به یک عامل کشنده بزرگ در جهان تبدیل شد. سیستم درمان ضد رتروویرسی (ART) اواسط دهه 90 میلادی توسعه یافت و اگرچه نمی تواند ایدز را درمان کند اما سرعت همانند سازی را کاهش داده و جلوی تضعیف سیستم ایمنی را می گیرد.
به لطف این داروها، اگر فردی HIV مثبت به درستی تحت درمان قرار بگیرد، می تواند به اندازه یک فرد معمولی به زندگی خود ادامه دهد و نگرانی از تضعیف سیستم ایمنی اش به حدی کشنده نداشته باشد.
در سال 2005 که اوج مرگ و میر توسط ویروس HIV بود، سه میلیون نفر از بین رفتند. اما ده سال بعد و در سال 2005، این رقم به 1.2 میلیون نفر کاهش یافت اما هنوز 37 میلیون نفر با این وروس زندگی می کنند. در همین بازه زمانی که ذکر شد، میزان ابتلا از 4.9 میلیون به 2 میلیون نفر در سال کاهش یافته است.
بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت، 37 میلیون نفر در سال 2015 با HIV زندگی می کنند که صرفا 15 میلیون نفر از آن ها درمان ضد رتروویروسی را دریافت می کنند. دلیل اصلی این اتفاق، آن است که طبق پژوهش های اخیر، فقط 51 درصد افراد HIV مثبت از این مسئله باخبر هستند و می دانند که HIV دارند.
با توجه به پیشرفت های پزشکی طی سال های اخیر، انتظار می رود که راه های بهتری برای جلوگیری از پیشرفت و حتی توقف کامل ویروس و از بین بردن آن پیدا شود. هنوز در کشورهای کمتر توسعه یافته، نرخ ابتلا بالاست و مردم درک درستی از نحوه انتقال بیماری ندارند.
نوع برخورد مردم با بیماران و افراد HIV مثبت، هنوز در بسیاری کشورهای دنیا، از جمله ایران چندان مناسب نیست و همین عامل سبب می شود تا این دسته از بیماران خود را جدایی از بدنه اصلی جامعه ببینند در صورتی که فعالیت های عادی این فرد در جامعه به هیچ وجه سبب انتقال ویروس نمی شود و رفتارهای نادرست صرفا سبب در هم شکستن روحیه بیمار می شود.
در سپتامبر سال 2015، بنیاد بیل و ملیندا گیتس، به یک موسسه تحقیقاتی مبلغ 6 میلیون دلار اهدا کرد تا کار روی واکسن HIV را آغاز کنند.
نظر شما