به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری مهر، تقریبا یک سال از فاجعه غمناک منا سپری می شود؛ فاجعه ای که به دنبال آن بیش از هفت هزار نفر از حجاج بیت الله الحرام مظلومانه جان باختند. رژیم سعودی به عنوان متولی اصلی تأمین امنیت حجاج تاکنون هیچ پاسخ قانع کننده ای در خصوص علت اصلی وقوع این فاجعه دردناک که ابعاد مختلف آن همچنان غیرقابل هضم است، نداده است. تا کنون که بیش از یک سال از وقوع این فاجعه می گذرد، بسیاری از سؤالات مطرح شده و شبهات موجود در خصوص ریشههای اصلی و اساسی کشتار دسته جمعی زائران خانه خدا بیپاسخ مانده اند.
تعمّدی بودن وقوع این فاجعه از سوی عربستان سعودی و متحدان خارجی آن همچنان مسألهای است که ذهن بسیاری از کارشناسان را به خود مشغول ساخته است. شواهد و قرائن زیادی حاکی از آن هستند که عربستان سعودی از روش «بیوتروریسم» برای قتل عام حجاج بیت الله الحرام در موسم حج سال گذشته بهره برده است.
طبق آنچه که در گزارش پیشین با عنوان «جنگ بیولوژیک؛ حربه آمریکا برای نابودی نسلها از ویتنام تا منا» به آن اشاره شد، استفاده از تسلیحات بیولوژیک، شیوهای است که همواره مورد توجه ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و همچنین عربستان سعودی بوده است. البته باید به این نکته اشاره کرد که وقتی از «بیوتروریسم» سخن به میان می آید، تمامی نگاه ها به «تسلیحات بیولوژیک» معطوف می شوند و این در حالی است که این روش در حال حاضر به اشکال مختلف می تواند پیاده شود.
در شرایط کنونی، فرضیه استفاده عربستان سعودی از گازهای حاوی عوامل بیولوژیک بسیار محتمل به نظر می رسد. احتمال صحت این فرضیه زمانی تقویت می شود که نگاهی به شمار بالای تلفات فاجعه منا بیندازیم؛ فاجعه ای که به دنبال آن بیش از هفت هزار نفر از حجاج جان باختند. عربستان سعودی علت جان باختن حجاج را خفگی ناشی از تراکم زیاد جمعیت و گرمای شدید هوا اعلام کرده است.
این ادعا در حالی مطرح می شود که برخی از کارشناسان و صاحبنظران بر این باورند که تراکم جمعیت و گرمای هوا به تنهایی نمیتواند مقدمه جان سپردن بیش از هفت هزار نفر را فراهم آورد. این کارشناسان معتقدند که اگر تراکم جمعیت، عامل اصلی جان باختن حجاج بود، تلفات فاجعه منا تا این میزان بالا نبود.
این فرضیه زمانی بیش از پیش تقویت می شود که عربستان سعودی پس از وقوع فاجعه منا به هیچ یک از کمیته های امدادرسانی اجازه ندادند برای ارائه خدمات پزشکی ـ درمانی به حجاجی که همچنان در قید حیات بودند، وارد عمل شوند.
طبق اعلام شمار زیادی از شاهدان عینی در منا، زمانی که نیروهای امدادی به ویژه نیروهای امدادی وابسته به جمهوری اسلامی ایران، سراسیمه خود را به محل وقوع فاجعه رساندند، نیروهای امنیتی رژیم سعودی به بهانه های واهی مانع از هرگونه نقش آفرینی آنها برای نجات حجاج شدند.
از سوی دیگر، برخی اخبار نیز حاکی از آن هستند که نیروهای امنیتی سعودی مستقر در صحرای منا از ماسک های ضد گاز شیمیایی استفاده می کردند؛ اقدامی که با توجه به ادعای مقامات سعودی مبنی بر گرمای مُفرَط هوا، غیرمنطقی و غیرقابل توجیه به نظر می رسد.
نکته دیگری که در این زمینه حائز اهمیت به نظر می رسد این است که عربستان سعودی تا ۳ إلی ۴ ساعت پس از وقوع فاجعه، هیچ اقدامی برای انتقال حجاج آسیب دیده به بیمارستانها و مراکز درمانی صورت نداد و همین مسأله این شبهه را به وجود آورده است که سعودیها از بر ملا شدن حقیقتی تلخ در صورت انتقال حجاج به بیمارستان، در هراس بودند. شاهدان عینی اعلام کردند که سعودیها حجاج را در کانتینرهای دربسته قرار داده و به جای انتقال به مراکز درمانی، به گرداندن آنها در خیابان های مکه مکرمه مبادرت نمودند.
اخبار دیگری نیز مبنی بر استفاده نیروهای سعودی مستقر در صحرای منا از ماسک های ضد گازهای شیمیایی وجود دارند که در صورت صحت آن، هیچ توجیهی برای علت اصلی استفاده از آنها، آن هم در گرمای بسیار شدید صحرای منا نمی توان یافت. نکته قابل تأمل اینجاست که سعودی ها همچنان به سکوت خود در قبال این سوال و دهها علامت استفهام دیگر در این زمینه سکوت پیشه کرده اند.
سعودیها همچنان از پاسخ به این سؤال که چرا نظامیان این رژیم در هنگام مشاهده صحنه های دلخراش جان دادن حجاج، با خونسردی کامل تنها به نظاره آنها نشسته و هیچ اقدامی صورت ندادند، طفره می روند.
آیا نظامیان سعودی از نزدیک شدن به حجاج آسیب دیده و آلوده شدن به عوامل بیولوژیک که احتمالا علیه حجاج استفاده شده بود، در هراس بودند؟ آیا انفعال محض آنها برای کمک رسانی به حجاج در پیروی از دستورات مستقیم مقامات ارشد سعودی صورت گرفته است؟ چطور ممکن است، نیروهای امنیتی نه تنها خود از ارائه هرگونه کمک به حجاج سرباز زنند، که از ارائه خدمات پزشکی ـ درمانی توسط کمیته های متخصص نیز جلوگیری کنند؟
اما نکته بعدی نیز به دفن عجولانه شمار بسیار زیادی از حجاج جان باخته در عربستان باز می گردد. پس از وقوع فاجعه منا مقامات سعودی برای دفن حجاج جان باخته، به خود زحمت کسب اجازه از دولت ها و خانواده های آنها را ندادند و با سرعتی غیرقابل تصور اقدام به دفن آنها در خاک خود کردند. همین مسأله نیز شبهات و شائبههایی را در خصوص هراس مقامات سعودی از انجام تحقیقات پزشکی بر پیکره حجاج و مشخص شدن عامل اصلی جان باختن آنها، به وجود آورد.
مسأله بعدی نیز به ممانعت سرسختانه سعودیها از تشکیل یک کمیته حقیقت یاب متشکل از نمایندگان کشورهای اسلامی برای تحقیق درباره علل اصلی وقوع فاجعه منا اختصاص دارد. با وجود فشارهای گسترده از سوی جمهوری اسلامی ایران، مقامات سعودی مانع از تشکیل کمیته حقیقت یاب برای پیگیری علت وقوع این فاجعه شدند؛ مسألهای که باز هم به تعمدی بودن فاجعه منا توسط ریاض دامن زد.
در همین ارتباط، «جعفر قنادباشی» کارشناس مسائل آفریقا و غرب آسیا تصریح می کند: «تصاویری در سایتها منتشر شده که نشان میدهد بدن برخی حجاج جان باخته دچار سوختگی شده و سوختگی نمیتواند به دلیل لگد مال شدن و افتادن افراد روی هم باشد، این سوختگی بیشتر شبیه به اثرات ریخته شدن مواد شیمیایی بر روی بدنهاست، بهگونهای که انگار این اجساد در معرض مواد شیمیایی قرار گرفتهاند، همچنین بسته شدن راهها در عبور و مرور حاجیان، اهمال در کمکرسانی و درمان و رساندن مجروحین به بیمارستانها؛ گمانهزنیها درخصوص عمدی بودن فاجعه منا را بیشتر میکند و لازم است گروههای حقیقت یاب هرچه سریعتر به ابعاد این فاجعه بپردازند تا تردیدها مرتفع شود».
علاوه بر تمامی مواردی که ذکر شد، مقامات رژیم سعودی با یک شرکت انگلیسی ـ صهیونیستی به نام شرکت «G۴S» برای تأمین امنیت مراسم حج قرارداد دارند. این قرارداد از سال ۲۰۱۰ با این شرکت منعقد شده است. براساس اطلاعات به دست آمده این شرکت در سال ۲۰۱۰ و با تاسیس شرکت «المجال G۴S» کار خود را در عربستان آغاز کرده و شهر ساحلی جده در ۸۰ کیلومتری مکه را جهت ساخت دفتر اصلی خود برگزید.
در همین ارتباط، پایگاه «اسرار العربیه» مینویسد: «عربستان از ورود غیر مسلمانان به مکه و مدینه جلوگیری میکند اما از سوی دیگر به این شرکت صهیونیستی اجازه فعالیت در این شهرها و تامین امنیت مراسم حج به صورت سالانه و مخفیانه را میدهد».
اکنون این سؤال به ذهن متبادر می شود که چگونه سعودیها مسئولیت تأمین یکی از بزرگترین و مهمترین فرائض الهی را به انگلیسی ها و بالاخص صهیونیستها که به دشمنی با اسلام و مسلمانان شهره هستند، واگذار می کنند؟ آیا این اقدام معنایی جز خوش خدمتی به صهیونیستها و خوش رقصی برای انگلیسی ها دارد؟ آیا افکار عمومی در کشورهای اسلامی باید ادعای سعودیها را مبنی بر اینکه مأموریت این شرکت تنها در تأمین امنیت حجاج خلاصه می شود، باور کنند؟
آیا نمی توان اینگونه استنباط کرد که یک شرکت انگلیسی - صهیونیستی معلوم الحال که سابقه اعطای دهها دستگاه شکنجه گر به نظامیان صهیونیست برای بکارگیری آنها علیه مسلمانان در فلسطین را در کارنامه ننگین خود می بیند، تنها با هدف جنگ با مسلمانان و ضربه زدن با آنها تأمین امنیت مراسم حج را بر عهده گرفته است؟ سعودیها با چه هدفی تمامی اطلاعات مربوط به حجاج را که از قضا شهید «غضنفر رکن آبادی» سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در لبنان نیز در میان آنها حضور داشت، در اختیار این شرکت انگلیسی - صهیونیستی قرار داده اند؟
این واقعیت بر هیچکس پوشیده نیست که شهید «غضنفر رکن آبادی» طی سالهای گذشته به دلیل جایگاه حساس خود به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان، همواره یکی از اهداف ترور رژیم صهیونیستی بوده است. بنابراین، اقدام سعودیها در اعطای اطلاعات مربوط به شهید رکن آبادی به شرکت انگلیسی ـ صهیونیستی «G۴S» بسیار سؤال برانگیز به نظر می رسد.
این نکته زمانی بیش از پیش قابل تأمل به نظر می رسد که سعودیها در اقدامی که دستپاچگی در آن کاملا مشهود بود، وجود شهید رکن آبادی در خاک خود را از بیخ و بُن منکر شدند.
در هر صورت، اصلا بعید به نظر نمی رسد که خاندان سفّاک سعودی با ایدئولوژی وهابیت، با هدف از بین بین بردن حجاج، وظیفه تأمین امنیت مراسم حج را به یک شرکت خارجی وابسته به صهیونیستها - دشمن شماره یک مسلمانان- سپرده باشند.
البته نباید این نکته نیز نادیده گرفته شود که بکارگیری عوامل شیمیایی در «آب زمزم» توسط عربستان سعودی برای انتقال بیماریها به حجاج و به تبع آن گسترش این بیماریها و ویروسها در جوامع مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران، مسبوق به سابقه بوده است.
در همین ارتباط، «علی کرمی» دکتر بیولوژیست می گوید: «آبی که حجاج در مکه و مدینه مینوشند آلوده به آرسنیک است؛ حدود ۳۰ سال بود که این موضوع را میدانستم، اما آن را مطرح نکرده بودم. برخیها میگفتند بیان این مطلب عین سیاهنمایی است و در جلساتی که داشتیم، تحولاتی در این زمینه مطرح شد که تصمیم گرفتیم آن را بیان کنیم».
گفته می شود که عربستان سعودی در آب زمزم از ویروس «فان وَکس» استفاده می کند. «فان وکس» یا Fun vax مخفف یک عبارت انگلیسی به معنای «ویروسِ علیه بنیادگرایی مذهبی» نام پروژه مخفی پنتاگون علیه مسلمانان است.
بر اساس مستندات اعلامی رسانه های آمریکایی از پروژه پنتاگون درباره فان وکس، ویروسی خاص ساخته شده پس از ورود به بدن قربانی که در واقع میتواند هر یک از مسلمانان در کشورهای مختلف باشند، بر روی ژن «VMAT۲» این افراد تاثیراتی میگذارد و سبب میشود یک فرد مسلمان با عقاید مذهبی به یک فرد عادی یعنی غیرمذهبی تبدیل شود و یا به عبارت سادهتر، سطح اعتقادات این افراد دستخوش تغییرات ملموس شده و ریشه برخی باورهای دینی در فرد قربانی، خشکانده شود.
طبق برخی از اخبار، به دلیل آلودگی آب زمزم به این ویروس، نیروهای امنیتی رژیم سعودی هیچگاه از این آب نمی نوشند، بلکه از بطری های آب مخصوصی که همواره با خود به همراه دارند، استفاده می کنند.
در همین ارتباط، «نادر طالب زاده» می گوید: «چندین سال پیش کشور انگلیس نیز در بیانیهای اعلام کرده بود که آب زمزم آب آلودهای است. فانوکس همان میکروبی است که توسط پنتاگون و اسرائیل طراحی شده است».
بر همین اساس، می توان گفت رژیمی که از آلوده کردن آب زمزم برای انحراف مسلمانان از عقاید اسلامی ابایی ندارد، از کشتار و قتل عام تعمدی آنها نیز هیچ ابایی نخواهد داشت. فرضیه تعمدی بودن فاجعه منا به دست رژیم سعودی، فرضیه ای است که تا زمان اثبات به قوت خود باقی خواهد ماند. تا زمانی که رژیم سعودی دهها شبهه و شائبه در خصوص علل وقوع فاجعه منا را با ارائه دلایل متقن و پاسخهای منطقی و مستدل رد نکند، تعمدی بودن وقوع فاجعه منا، محتمل ترین علت این فاجعه، ارزیابی خواهد شد.
از سوی دیگر، مسأله ای که باید به آن اشاره کرد، این است که با وجود گذشت یک سال از فاجعه منا، وزارت خارجه جمهوری اسلامی، سازمان حج و زیارت و همچنین معاونت حقوقی ریاست جمهوری اقدامات قاطعانه ای را در عرصه بین المللی جهت آشکار شدن علل اصلی وقوع فاجعه منا و جان باختن بیش از ۴۰۰ حاجی ایرانی صورت ندادند.
علاوه بر این، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران هیچگونه اقدامی در راستای علت اصلی شهادت «غضنفر رکن آبادی» صورت نداده است و یا اگر اقدامی را هم انجام داده، کافی نبوده است. این در حالی است که برخی اعلام کردند که این شهید بزرگوار را پس از فاجعه، در حالی که در قید حیات و در آمبولانس بوده است، دیده اند.
اگر وزارت خارجه، سازمان حج و زیارت و معاونت حقوقی ریاست جمهوری، فاجعه منا را به صورت جدی در مجامع بین المللی به صورت قاطعانه و بدون توجه به مسائل سیاسی دنبال می کردند، حداقل تأثیر آن زنده نگاه داشته شدن چهره کَریه سعودیها نزد افکار عمومی منطقه و جهان پس از ارتکاب این جنایت بود.
علاوه بر این، سازمان حج و زیارت جمهوری اسلامی ایران پیش از این به هشدارها در خصوص آلودگی آب زمزم توجهی نداشته و هیچگاه به پیگیری این مسأله مهم در مراجع ذیربط نپرداخته است.
در هر صورت، تعمدی بودن فاجعه منا، امروز بیش از پیش به چشم می آید. همانگونه که انفعال وزارت خارجه، سازمان حج و زیارت و معاونت حقوقی ریاست جمهوری در پیگیری این مسأله نیز بیش از پیش آشکار شده است.
نظر شما