به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم ، در متون دینی، از «کرامت» با عنوان اعمال خارقالعادهای یاد شده که از وجود بعضی از بندگان خداوند متعال جهت تأیید وی در بین مردم ظاهر میشود. هرچند گاه «کرامت» همردیف «معجزه» فرض و با آن یکی دانسته شده است، اما تفاوتهایی بین این دو وجود دارد که از جمله آنها میتوان به این اشاره کرد که کرامت مخصوص اولیاء الله است و معجزه از سوی انبیاء الله. این حدیث از امام صادق(ع)، به خوبی روشنکننده تفاوت این دو مقوله است: «و المعجزه علامهٌ لله لا یعطیها إلا انبیاءهُ و رُسُلَهُ و حججه لیعرف به صدق الصادق من کذب الکاذب؛ «معجزه» نشانهای از خداوند است که آن را جز به پیامبران و فرستادگان و حجتهای خود نمیدهد تا به وسیلۀ آن، راستگویی (مدعیان ارتباط با خدا) از دروغگویی (مدعیان دروغین) شناخته شود. (بحارالانوار، ج11، ص71)
در منابع مختلف از ائمه اطهار(ع) نیز کرامات متعددی نقل شده است. مطلب ذیل به عنوان یکی از کرامات امام علی(ع) است:
روزی امیرالمؤمنین(ع) بالای منبر در کوفه خطبه میخواند که ناگاه اژدهائی از یک سوی منبر نمودار شد و شروع کرد ببالا رفتن از منبر تا اینکه به نزدیکی امیرالمؤمنین(ع) رسید، مردم ترسیدند و خواستند او را از آن جناب دفع کنند، حضرت به ایشان اشاره کرد که دست از آن بدارند و متعرضش نشوند، چون به آن پله آخرین که امیرالمؤمنین(ع) بر آن ایستاده بود رسید، آن جناب به طرف اژدها خم شد و اژدها گردن خود را دراز کرد تا اینکه گوش حضرت را در دهان گرفت، مردم خاموش شده و از این جریان بحیرت فرو رفتند، پس آن اژدها صدایی کرد که بیشتر مردم شنیدند، سپس از جایش پایین آمده و امیرالمؤمنین(ع) لبان مبارک را به هم میزد و اژدها گوش میداد، آنگاه به شتاب به زیر آمده و گویا زمین او را به خود فرو برد و امیرالمؤمنین(ع) به سخن خود بازگشته و خطبه را به پایان برد، چون از خطبه فارغ شد و از منبر به زیر آمد، مردم در گِردش جمع شده و از سرگذشت اژدها و این جریان حیرت انگیز پرسش کردند؟ فرمود: اینگونه نبود که شما پنداشتید، بلکه این اژدها حکمرانی از حکمرانان جنیان بود که قضاوت و حکمرانی در کاری بر او مشتبه و مشکل شده بود، پس به نزد من آمد و جویای حکم آن قضیه شد و من به او فهماندم (که چه باید بکند) پس مرا دعای خیر کرده و بازگشت.
متن حدیث به شرح ذیل است:
أَنَّ امیر المؤمنین ع کَانَ ذَاتَ یَوْمٍ یَخْطُبُ عَلَی مِنْبَرِ الْکُوفَةِ إِذْ ظَهَرَ ثُعْبَانٌ مِنْ جَانِبِ الْمِنْبَرِ فَجَعَلَ یَرْقَی حَتَّی دَنَا مِنْ امیر المؤمنین ع فَارْتَاعَ النَّاسُ لِذَلِکَ وَ هَمُّوا بِقَصْدِهِ وَ دَفْعِهِ عَنْ امیر المؤمنین فَأَوْمَأَ إِلَیْهِمْ بِالْکَفِّ عَنْهُ فَلَمَّا صَارَ عَلَی الْمِرْقَاةِ الَّتِی عَلَیْهَا امیر المؤمنین قَائِمٌ انْحَنَی إِلَی الثُّعْبَانِ وَ تَطَاوَلَ الثُّعْبَانُ إِلَیْهِ حَتَّی الْتَقَمَ أُذُنَهُ وَ سَکَتَ النَّاسُ وَ تَحَیَّرُوا لِذَلِکَ فَنَقَّ نَقِیقاً سَمِعَهُ کَثِیرٌ مِنْهُمْ ثُمَّ إِنَّهُ زَالَ عَنْ مَکَانِهِ وَ امیر المؤمنین ع یُحَرِّکُ شَفَتَیْهِ وَ الثُّعْبَانُ کَالْمُصْغِی إِلَیْهِ ثُمَّ انْسَابَ فَکَأَنَ الْأَرْضَ ابْتَلَعَتْهُ وَ عَادَ امیر المؤمنین ع إِلَی خُطْبَتِهِ فَتَمَّمَهَا فَلَمَّا فَرَغَ مِنْهَا وَ نَزَلَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِ النَّاسُ یَسْأَلُونَهُ عَنْ حَالِ الثُّعْبَانِ وَ الْأُعْجُوبَةِ فِیهِ فَقَالَ لَهُمْ لَیْسَ ذَلِکَ کَمَا ظَنَنْتُمْ وَ إِنَّمَا هُوَ حَاکِمٌ مِنْ حُکَّامِ الْجِنِّ الْتَبَسَتْ عَلَیْهِ قَضِیَّةٌ فَصَارَ إِلَیَّ یَسْتَفْهِمُنِی عَنْهَا فَأَفْهَمْتُهُ إِیَّاهَا وَ دَعَا لِی بِخَیْرٍ وَ انْصَرَفَ.
(الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص: 348/ ذکر نحوه الصفار فی بصائر الدرجات: 117/ 7، و المسعودی فی اثبات الوصیة: 129، و ابن شاذان فی الفضائل: 71، و انظر إحقاق الحقّ 8: 732 نقله عن ابن حسنویه فی در بحر المناقب المخطوط: 121، و القوشجی فی شرح تجرید العقائد: 370، و نقله العلامة المجلسی فی البحار 39: 178/ 20)
نظر شما