به گزارش خط قرمز، نوعروس جوان پس از یک جر و بحث مفصل با همسر خود از خانه بیرون زد. او به سراغ یکی از دوستان دوران مدرسهاش رفت. زن جوان نمیدانست این خانه به خاطر رفت و آمد مردان نامحرم تحت نظر پلیس است و تا دقایقی دیگر دستگیر خواهد شد. شیرین و دوستش به کلانتری انتقال یافتند.
زن جوان که شوکه شده بود با گریه و زاری میگفت از اوضاع و احوال خانهای که در آن دستگیر شده و خطاکاریهای دوستش بی خبر بوده است.
شوهر این زن با حضور در کلانتری گفتههای همسر خود را تأیید کرد و گفت:ما با هم دعوا کردیم و همسرم از خانه بیرون زد. او با دوستش هیچ ارتباطی ندارد و شیرین راست میگوید.
متهم اصلی پرونده نیز در اظهارات خود گفتههای شیرین را درست خواند گفت: شاید بیشتر از دو سال است که ما با هم هیچ تماس و مراودهای نداشتهایم و امروز یک دفعه به دیدنم آمد.
پس از این اظهارات شیرین و شوهرش به اتاق مشاوره کلانتری رفتند. مرد جوان گفت: من در شبکههای اجتماعی با پسرعموهایم گروهی تشکل داده بودیم. یکی از آنها بیش از حد شوخ است و گاهی کارهای احمقانهای انجام میدهد. یک روز برایش عکسی از خودم گذاشتم. پسرعمویم عکس مرا در کنار عکس دختر خانمی مونتاژ میکند و برای اعضای گروه میفرستد. مرد جوان افزود: باجناقم که عضو این گروه است عکس را دیده بود. او با تعجب به من زنگ زد و گفت این چه عکسی است که از خودت گذاشتهای؟
من هنوز نمیدانستم اوضاع از چه قرار است. اما خواهرزنم که عکس را دیده بود موضوع را به شیرین اطلاع میدهد.
چشمتان روز بد نبیند. درگیری مفصلی بین من و همسرم که تازه با هم ازدواج کردهایم به وجود آمد. حتی پسرعمویم آمد و گفت که عکس لعنتی را او از روی یک شوخی احمقانه مونتاژ کرده است.
همسرم میدانست من ریگی به کفش ندارم اما احساس میکرد شخصیتش با این شوخی خرد شده است.
دعوا و بگومگوی ما چند روز ادامه داشت. تا این که شیرین قهر کرد و از خانه بیرون زد.
او بدون آن که شناختی از همکلاسی قدیمیاش داشته باشد یاد دوستش میکند و پا به آن خانه میگذارد.
من و همسرم چوب اشتباههای دیگران را خوردیم. مرده شور این شبکههای اجتماعی و شوخیهای بیمزه که از سر بی عقلی انجام میشود را ببرند.
مرد جوان در پایان گفت: البته خودم هم مقصرم. وقتی آدم برای خودش شأن و احترام قایل نباشد و به دیگران اجازه بدهد هر طوری دلشان میخواهد رفتار کنند و وارد حریم خصوصیاش بشوند از این بهتر نمیشود. خوشحالم که با خانم مشاور کلانتری بانوان صحبت کردم. امیدوارم برای حفظ زندگی قشنگمان زرنگتر از این حرفها باشیم.
نظر شما