تحولات منطقه

۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۹
کد خبر: ۴۶۳۷۲۹

انقلاب‌های مردمی و بویژه انقلاب مصر در ابعاد مختلف خطرات متعددی فراروی رژیم اشغالگر قدس ایجاد کرده بود.

خطرات انقلاب مصر برای رژیم صهیونیستی
زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، مرکز مطالعاتی الزیتونه با انتشار کتابی با عنوان سیستم امنیتی اسرائیل و انقلاب‌های عربی نوشته دکتر عدنان عبدالرحمن ابوعامر به بررسی فرصت‌ها و چالش‌های خیزش‌های مردمی در جهان عرب در تعامل با رژیم صهیونیستی پرداخته است. پایگاه مطالعاتی مذکور فصل سوم این کتاب را در معرض مطالعه عموم قرار داده است که آنچه در این مقاله می بینید، ترجمه فصل سوم این کتاب است. 

در این فصل از کتاب آمده است که بعد از انقلاب‌های عربی محافل امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی و این اعتقاد رسیدند که مرحله ای از بی‌ثباتی در خاورمیانه ایجاد خواهد شد. در همین رابطه ارتش اسرائیل که مهم‌ترین خاستگاه رژیم صهیونیستی به شمار می‌رود، در سایه زلزله بزرگی که در جهان عرب به وقوع پیوست ، دچار تزلزل‌های شدیدی شد ، چرا که نمی‌دانست چگونه این خیزش‌های مردمی به پایان خواهد رساند.

دوم: آینده توافق‌های سازش

نگرانی اسرائیلی‌ها از فروپاشی سریع رژیم‌های عربی و سرایت انقلاب‌های مردمی در مناطق مختلف در آغاز خیزش‌های عربی از این رو بود که هشدارهای متوالی در زمینه امکان استفاده اسلام‌گراها از تغییرات کنونی مطرح شده بود، چرا که آنها سازمان‌یافته‌ترین و با تجربه ‌ترین گروه‌ها در ایجاد روابط با جامعه عربی بودند . آنها جمعیت‌ها و بیمارستان‌ها و مراکز مختلف را در دست داشتند و بیشتر نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که آن‌ها بیشترین وزنه را در میان افکار عمومی دارند.

در اینجا یک مشکل امنیتی دیگر نیز وجود داشت ، چرا که دستگاه‌های تبلیغاتی رژیم صهیونیستی این فرضیه را ایجاد کرده بودند که مشکل اسرائیل با دولت‌های عربی این است که ماهیتی دیکتاتوری دارند، اما اختلاف‌های متوالی در کشورهای عربی آنها را نسبت به احتمال آزادی‌خواهی عرب‌ها از این رژیم‌ها نگران تر کرده بود. به این ترتیب اسرائیل شعار [پوشالی] تنها کشور دموکرات موجود در خاورمیانه را نیز از دست داده بود.

به این ترتیب بود که سرویس‌های امنیتی اسرائیل بعد از پیروزی انقلاب مصر خود را برای تغییر حاکمیت در این کشور آماده کرده و از همتایان آمریکایی و غربی خود خواستند که دولت جدید را به احترام کامل به توافق و سازش با اسرائیل مجبور کرده و برای حاکمیت آینده مصر بر ضرورت اجرای این توافق به عنوان پیش شرط پذیرش از سوی غرب تاکید کنند.

در عین حال تماس‌های گسترده‌ای بین سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل و غرب در رابطه با حوادث مصر پس از انقلاب مردمی به وقوع پیوست ، با وجود اینکه محافل امنیتی اسرائیل نظیر موساد و امان اقدام مصر مبنی بر لغو توافق کمپ دیوید را بعید می‌دانستند ، اما تأکید داشتند که احتمالاً دولت آینده از منجی گری برای اسرائیل در تلاش برای خروج از انزوای بین‌المللی دست برداشته و مناسبات خود را به صورت کلی با فلسطینی‌ها از جمله دشمنان رژیم صهیونیستی بهبود بخشد.

عودید عیران سفیر اسبق رژیم صهیونیستی در اروپا بر اهمیت تعهد به توافق‌نامه‌های سازش با عربها تأکید کرد. به اعتقاد وی مصر با تعهد خود به معاهده کمپ دیوید در زمان موشک باران تأسیسات هسته‌ای عراق در سال 1981 و اشغال لبنان در سال 1982 و سپس آغاز انتفاضه سنگ در سال 1988 و انتفاضه الاقصی در سال 2000 و جنگ دوم لبنان در سال 2006 و جنگ غزه در سال 2008 اسرائیل را شگفت‌زده کرده بود. کار به جایی رسید که این کشور به جای اعتراض به رفتار اسرائیل در این مناطق حساس تاریخی ، تلاش داشت محافل عربی را که نسبت به این رفتارها تحریک شده بودند ، آرام کند.

بزرگترین نگرانی صهیونیست ها از انقلاب های عربی

دان الدار یکی از مسئولان سابق موساد و استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه تل‌آویو پا را را از این هم فراتر گذاشته و تأکید می‌کند که فقدان حسنی مبارک در مصر اجازه بروز دشمنی با اسرائیل در افکار عمومی مصری‌ها را خواهد داد. وی بعید ندانست که پیوستن اسلام‌گرایان به روند زندگی سیاسی مصری‌ها و اختلاف آنها با فرماندهان ارتش در روند متوقف کردن معاهده کمپ دیوید تسریع ایجاد کند.

این اظهارات و موارد مشابه آن نشان می‌دهد که ارزیابی اسرائیلی‌ها این است که حاکمیت آینده مصر معاهده کمپ دیوید را لغو نخواهد کرد تا مشروعیت بین‌المللی خود را از دست ندهد ، اما در عین حال نسبت به تضعیف آن تلاش خواهد کرد تا بتواند مسئولیت لغو این معاهده را به دوش اسرائیل بیندازد. این موضوع باعث شده بود که اسرائیل در حالتی از آماده‌باش کامل و نگرانی روزافزون قرار بگیرد. چیزی که مشخص بود این بود که پیش بینی وجهه آینده منطقه خاورمیانه بعد از حوادثی که آغاز شده بود، ناممکن بود. 

طبیعی بود که تنش های ایجاد شده در منطقه به اسرائیل نیز سرایت کند ، البته هیچ کس نمی‌دانست که ماهیت و شکل حوادث چگونه خواهد بود . به این ترتیب لازم بود صهیونیست‌ها اقداماتی را در تهیه طرحی برای تعامل با این تنش‌ها در دستور کار قرار داده و اقدامات پیش دستانه ای را برای جلوگیری از وقوع این حوادث انجام دهند. به‌ ویژه که عدم وجود طرح سیاسی اسرائیلی باعث تضعیف موقعیت آن در جهان شده بود ، اما با این وجود توافق‌نامه‌های سازش با عرب‌ها و فلسطینی‌ها حاشیه مانور گسترده‌ای را برای تحرکات بین‌المللی این رژیم فراهم کرده بود.

محافل نزدیک به مذاکرات اسرائیلی‌ها دو سناریو را برای تغییر اوضاع موجود در عرصه روند سیاسی هم‌زمان با اعلام این انقلاب‌های مردمی عربی مطرح کردند. شاول موفاز رئیس کمیسیون خارجی و امنیت رژیم صهیونیستی این دو سناریو را به صورت زیر تشریح کرد:

الف: توافق جزئی: به شکلی که شریک فلسطینی در آن وجود نداشته باشد و اسرائیل به صورت یک‌جانبه به آن پناه برد. البته این موضوع نتایج منفی نیز برای اسرائیل داشت.
ب: مجموعه اقدامات: این اقدامات می‌توانست در آینده به روند سیاسی واقعی تبدیل شده و برای بار دیگر روند سازش فراگیر با قدرت‌های جدید در خاورمیانه را آغاز کند. در این چارچوب آمریکا می‌بایست مجموعه ای از سفرهای دوره‌ای را برای مشخص کردن مقیاس‌های این عملیات انجام دهد.

انقلاب های مردمی شوکی تاریخی بر اسرائیل بود

بنا به این دلایل ، اسرائیل ترجیح داد تعامل احتیاط‌آمیز با تحولات منطقه داشته باشد و اقدامات خطرناک را در دستور کار قرار نداده و منتظر حوادث آینده باشد ، چرا که وجهه کلی منطقه‌ای هنوز به صورت نهایی شکل نگرفته بود. این موضوع نشان می‌دهد که اسرائیل در نتیجه خیزش‌های مردمی جهان عرب متضرر شده بود، علاوه بر اینکه موقعیت منطقه‌ای این رژیم نیز فروکش کرده و رژیم‌های حامی اسرائیل ساقط ‌شده بودند. این موضوع را می‌توان یک شوک تاریخی برای اسرائیل به شمار آورد. خاورمیانه شاهد یک زلزله و تحول تاریخی بود که سایه‌های ویرانگر آن برای معاهدات سازش با رژیم صهیونیستی گسترده شده بود.

این تحولات نشان می‌دهد که احساس نفرت نسبت به اسرائیلی‌ها هم‌زمان با استمرار انقلاب‌های عربی در میان افکار عمومی و رهبران خیزش‌های مردمی و عناصر فرهنگی و رسانه‌های جمعی گسترش پیدا می‌کند، این روند می‌توانست سال‌های سختی را برای آینده مناسبات عربی و اسرائیلی در پیش رو داشته باشد. همچنین انتظار می‌رفت که روند حضور جریان اخوان المسلمین در نظام سیاسی عربی سطح تنش ها در روابط با اسرائیل را افزایش دهد و تا حد لغو توافق کمپ دیوید برسد. این تحولات ناشی از آن بود که بخشی از این گروه‌ها اسرائیل را مهم‌ترین تهدید رژیم‌های عربی به شمار می‌آوردند.

نگرانی اسرائیل از تأثیرگذاری انقلاب‌هایی عربی ناشی از این موضوع بود که تضاد دو روند سازش می‌تواند عامل مشوق برای خلأ مشروعیت از رژیم صهیونیستی در فضای غربی باشد. به این ترتیب انزوای اسرائیل درعرصه بین‌الملل افزایش پیدا خواهد کرد. تلاش‌های مقامات تل‌آویو برای توسعه دامنه از سرگیری روند سازش در برخی مراحل زمانی برای دور زدن این دیدگاه یا کاستن از آثار و پیامدهای منفی مترتب بر آن بود.

نخبگان سیاسی رژیم صهیونیستی همچنین از این موضوع می‌ترسیدند که اسرائیل به عنوان یکی از عوامل بی‌ثباتی در منطقه به شمار می‌رود ، چرا که با تشکیلات خودگردان فلسطین به سازش نمی‌رسید. این موضوعی بود که زیپی لیونی در جریان سخنرانی خود در کنفرانس هرتصلیا در سال 2011 مطرح کرد.

در سایه فقدان روند سازش، حاییم آسا مشاور اسبق امنیت داخلی رژیم صهیونیستی و استاد آکادمی مدیریت وابسته به مرکز چند بعدی هرتصلیا از نگرانی اسرائیل در زمینه افزایش ملموس شدت جنگ نرم ضد خود در عرصه بین‌المللی برای گرفتن مشروعیت سیاست‌های نظامی و دیپلماتیک این رژیم خبر داد.

همین مسائل باعث شد که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بگوید که منطقه در حال عبور از مرحله انتقالی و بی‌ثبات است که این روند ممکن است سال‌ها طول بکشد. وی ابراز امیدواری کرد که جهان عرب به سمت دموکراسی واقعی پیش می‌رود و اسرائیل باید به صورت کامل خود را برای این روند آماده کند چرا که پیامدهای سقوط رژیم‌های عربی اطراف آن به معنی بی‌اعتمادی نسبت به وجود شریکی برای آینده اسرائیل است. وی تأکید کرد که بهترین کارشناسان سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل نتوانستند حوادث به وقوع پیوسته را پیش بینی کنند، آنها به همین نسبت نمی‌توانند بگویند که پایان این تحولات به چه چیزی منجر خواهد شد.

اسرائیل از سوی دیگر نمی‌داند در جبهه‌های غربی و شرقی خود چه اتفاقی خواهد افتاد. آنها تمایل داشتند که توافق‌نامه‌های سازش با مصر و اردن تضمین ‌شود تا این نکته ترویج گردد که بی‌ثباتی در منطقه در نتیجه درگیری‌های فلسطینی اسرائیلی نیست ، بلکه در نتیجه عملکرد جریان‌های اسلامگرا است که در هر منطقه‌ای نفوذ کرده‌اند.

در همین رابطه ایتان هابر نویسنده روزنامه‌های اسرائیلی و رئیس سابق دفتر نخست وزیری اسحاق رابین از افزایش هشدارها در رابطه با ایجاد فضای اسلامی و دینی در کشورهای عربی خبر داد و تأکید کرد که این روند آنها را از اسرائیل دور می‌کند. وی در این رابطه توضیح داد که تعداد نمایندگی‌های اسرائیل در منطقه کاهش پیدا کرده است. قرآن به یکی از مهم‌ترین کتاب‌ها در منطقه تبدیل شده و محورهای معتدل عربی حامی آمریکا یکی پس از دیگری سقوط می کنند.

مردخای کیدار شرق‌شناس اسرائیلی در این رابطه می‌گوید حوادثی که کشورهای عربی شاهد آن خواهند بود ،‌عناوین بسیار نگران کننده‌ دارد. در نتیجه اسرائیل باید نسبت به این تحولات در حالت آماده‌باش کامل باشد، چرا که ممکن است روند سازش با اسرائیل و ثبات منطقه خاورمیانه در نتیجه این حوادث تهدید شود.

شاید بتوان گفت که تمرکز اصلی اسرائیل در خیزش‌های مردمی بر روی انقلاب مصر و آثار مترتب بر آن در روند سازش بود. چرا که مصر در طول سه دهه گذشته به عنوان عامل اصلی ثبات منطقه ای اسرائیل مطرح بود. این موضوع باعث شده اسرائیلی‌ها به این نتیجه برسند که غیر از خودشان نمی‌توانند به کس دیگری تکیه کنند ، به همین علت بود که بودجه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی افزایش پیدا کرد.

به این ترتیب بود که سناریوهای مطرح شده تل آویو در رابطه با آینده روند سیاسی در منطقه بین گزینه‌های خوش‌بینانه و بدبینانه در نوسان بود. بدبینانه‌ترین گزینه مبتنی بر این بود که بی‌ثباتی در کشورهای منطقه به عناصر اسلام‌گرا امکان تسلط و حاکمیت را می‌دهد و خسارت‌های زیادی به توافق‌نامه‌های سازش با رژیم صهیونیستی وارد خواهد کرد.

در عین حال واکنش‌های رسمی سیاسی و نظامی در تل‌آویو نشان می‌داد که کشورهای عربی دوره جدیدی را آغاز خواهد کرد که بر تمامی تحولات خاورمیانه از جمله پرونده سازش با اسرائیل  تأثیرگذار خواهد بود. این موضوع نیز تأکید می‌کند که مهم‌ترین موضوع برای اسرائیل حفظ توافق‌نامه‌های سازش با رژیم‌های عربی و عادی سازی مناسبات موجود با آن‌ها به‌عنوان یک جایگاه استراتژی و عنصری محوری در تحولات منطقه است.

مشخص بود که رژیم اسرائیل در نتیجه تزلزل بی‌سابقه در حاکمیت رژیم‌های عربی  تحت شرایط بسیار سختی قرار داشت. در مرکز این تحولات منطقه‌ای و جنبش‌های مردمی به نظر می‌رسد اقدام به روند سیاسی مشکل است. نقش آمریکا در منطقه تضعیف شده بود و رسیدن به حمایت اتحادیه عرب در این شرایط مشکل به نظر می‌رسید ، با این وجود اسرائیل طرحی سیاسی را مطرح کرد که با وجود سختی در روند اجرای آن می‌توانست بخشی از خطرات پیرامونی را کاهش دهد.

وحشت اسرائیل نسبت به لغو معاهده کمپ دیوید

مواضع و اظهاراتی از سوی برخی شخصیت‌های اسرائیلی مطرح شده بود که نگرانی‌های آنها نسبت به آسیب‌ دیدن توافق‌نامه‌های سازش‌کار رژیم‌های عربی در پی خیزش‌های مردمی در این کشورها را نشان می‌دهد: از جمله این  اظهارات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

- دان مریدور وزیر امور اطلاعات رژیم صهیونیستی تأکید کرد که سازش با مصر یک گنج استراتژیک به شمار می‌رود.

- ران بن یشای تحلیلگر نظامی رژیم صهیونیستی ابراز عقیده کرد که معاهده سازش گنجی برای دو طرف به شمار می‌رود ، چرا که آنها با جنگ به چیزی دست پیدا نکردند ، علاوه بر این که چالش‌ها بین آنها افزایش پیدا کرد. به همین علت معاهده سازش اولویت‌های اسرائیل را تأمین می‌کند.

- بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی تأکید کرد که اسرائیل بیش از سه دهه از آرامش در دو جبهه سود برده است. جبهه اول در مرزهای مصر و جبهه دوم در مرزهای اردن. وی افزود: ما از این سازش سود کرده ایم،  سود مذکور نیز تنها در زمینه جلوگیری از جنگ نبود، بلکه به این علت است که ما نیاز به دفاع از این مرزها به معنی کامل کلمه نداریم.

- عودید عیران رئیس مرکز مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی ابراز عقیده کرد که سازش با برخی دولت‌های منطقه‌ای گرچه سرد بود و به سطح ملت ها نرسید، اما موفقیت آن در پایین کشیدن فتیله جنگ بین اعراب و اسرائیل بسیار مهم بود و تفاهم استراتژیک بین دو نظام محوری در منطقه یعنی مصر و اسرائیل ایجاد کرد.

- زفی مازئیل سفیر سابق رژیم صهیونیستی در مصر خاطرنشان کرد که حفظ سازش مصر با اسرائیل ، مبارک را به کشورهای غربی نزدیک‌تر کرده بود، به همین علت وی به دنبال بهبود مناسبات خود با اسرائیلی‌ها بود.

- سمدار پری کارشناس رژیم  صهیونیستی در مسائل عربی تأکید کرد که از وضع اقدام مشترک بین سرویس‌های امنیتی دو طرف یعنی اسرائیل و مصر راضی است.

- گیورا آیلند رئیس سابق آکادمی مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی به نگرانی‌های میدانی و نظامی  این رژیم در نتیجه خیزش‌های عربی اشاره کرد و از امکان بروز چالش بین مصر و اسرائیل ابراز نگرانی کرد. وی در عین حال تأکید کرد که این چالش به سمت درگیری‌های مسلحانه بین دو طرف نخواهد رسید.

- شیمون شامیر سفیر اسبق اسرائیل در مصر پیش بینی کرد که در صورت رسیدن پراگماتیسم ها به حاکمیت در مصر امکان حفظ سازش مسالمت‌آمیز بین دو طرف وجود دارد ، اما در صورتی که اخوان المسلمین به قدرت برسند ، مناسبات دو طرف دچار فرسایش شده و سناریوهای پیش بینی شده "بد" خواهد بود.

- امنون شاحاک رئیس اسبق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی انقلاب‌های عربی را به موج سونامی تشبیه کرد که به اسرائیل نیز خواهد رسید. وی تأکید کرد که اسرائیل باید مشخص کند که به دنبال تعیین سرنوشت منطقه است یا می‌خواهد ابتکاری سیاسی برای آینده خود ارائه دهد. وی از موضوع تأثیرپذیری رژیم صهیونیستی از انقلاب‌های عربی ابراز نگرانی کرد، چرا که تظاهرات فلسطینی‌ها به صورت غیر خشونت‌آمیز به سمت موانع ایست بازرسی ارتش برگزار می‌شد و اسرائیلی‌ها ابزار خوبی برای مقابله با این اوضاع نداشتند.

رویکردهای اسرائیلی‌ها که در نتیجه خیزش‌های عربی به وجود آمده بود ، امکان رسیدن به سازش با فلسطینی‌ها را مشکل‌تر کرد ، اما حفظ شرایط موجود نیز غیرممکن بود ، به همین علت اسرائیلی‌ها باید اقدامی سیاسی و مذهبی بین دو حالت جمود و راه حل دائم انتخاب می‌کنند. حداقل راهی که اسرائیل در این زمینه می‌توانست دنبال کند ، الحاق حاکمیت برخی مناطق در کرانه باختری به تشکیلات خودگردان بدون وارد کردن ضربه استراتژیک به اسرائیل بود.

درست است که خیزش‌ها و انقلاب‌های مردمی عربی در گرایش خود به سمت فلسطین موفق نبود ، اما سرنوشت این انقلاب‌ها مرتبط با درگیری‌های فلسطینی - اسرائیلی است ، چرا که وضعیت و معادلات جهان عرب را تقویت کرد. این در حالی است که درگیری‌های مذکور موقعیت مهمی در مواضع ملت‌های عربی دارد. به همین علت رژیم‌های عربی در آینده مشکلات زیادی را در رابطه با مواضع خود نسبت به روند سیاسی سازش و حمایت از آن نسبت به گذشته پیش رو خواهند داشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.