حماسی خوان سالهای دور و نزدیک در برنامه اینترنتی «۳۵ آنلاین» رو به روی فریدون جیرانی نشست و انگار در باره موسیقی و برخی رویکردهای فرهنگی رایج در کشور، هرچه دل تنگش خواست گفت. از خاطرات دوران دفاع مقدس ،از نگاه کور مسؤولان فرهنگی ، از اینکه چرا هنرمندان کشور را به آسانی در به در کرده و از دست می دهیم تا انتقاد از صدا و سیما ، نوع برخورد با «حبیب ، شجریان» و حتی برخی بازیگران سینمای پیش از انقلاب. البته قضاوت در باره اینکه آیا خواننده «ممد نبودی ببینی» به یاد دوران جنگ و بسیجی بودن حالا در یک مصاحبه ، احساساتش ترمز بریده است و یا اینکه به دور از احساست سعی کرده نگاهی منطقی به مشکلات هنری کشور داشته باشد بماند برای وقتی که متن کامل این گفت و گو منتشر شد. ما هم در«گزارش از شخص» به دنبال شناسایی «راز گل سرخ» سوژه های مان نیستیم و تنها سعی می کنیم از نمایی نزدیک تر و گاه کمی متفاوت به زندگی و فعالیت های مردی نگاه کنیم که بسیاری از خاطره ها و نوستالوژی سالهای دفاع مقدس و پس از آن را مدیون او و حنجره محزون و دوست داشتنی اش هستیم.
ته صدا
بچه خرمشهر در سال ۱۳۳۷ به دنیا آمد. از مادری که آبادانی بود و پدری که خرمشهری . وقتی هنوز ۱۲ ساله بود چون ته صدایی داشت ، عضو گروه پیشاهنگی شد و لابد در رسته سرود خوانی فعالیت کرد. برخی یا خودش گفته اند مشوق اصلی اش برای پا گذاشتن به دنیای موسیقی برادر بزرگش بود. هرچه بود «غلام» از نوجوانی با موسیقی آشنا بود و کار در این زمینه را در «کاخ جوانان» خرمشهر ادامه داد. سال ۵۶ برای نخستین بار با همان سرمایه «ته صدا» رفت سراغ نوحه خوانی. البته پیش از آن هم چند سالی بود ، محرم ، هر وقت بزرگترها اجازه می دادند و چند دقیقه میکرفون به او می رسید خودی نشان می داد.
جنگ + خرمشهر
جنگ ، خواسته و ناخواسته مثل خیلی های دیگر او را کشید سمت خودش. خرمشهری باشی و جوان و به دفاع از آب و خاکت پشت کنی؟ از همان روزهای نخست به جبهه ها پیوست البته نه با سرمایه «ته صدا». اصلاً آن روزها هنوز فکر خواندن برای جنگ نبود. در جبهه به نیروها آموزش نظامی می داد و اگر فرصتی می شد از خواندن دریغ نمی کرد.اینکه آیا آموزش نظامی را رها کرد یا نه ، نمی دانیم اما هرچه بود تا پایان جنگ ، جبهه و خواندن را رها نکرد. بخصوص این دومی را که نه تنها با نغمه های مذهبی ادامه داد بلکه کم کم موسیقی را هم چاشنی کارش کرد و چند آلبوم از خود را نیز روانه بازار کرد.
مداح، خواننده یا ...؟
ایران ، کویتی پور را با «ممد نبودی ببینی» شناخت. اثری که هنوز هم شنیدنش خالی از لطف و لذت نیست. پس نمی شود از برخی طرفدارانش که او را تنها یک مداح می دانند گلایه کرد. وقتی کویتی پور» نخستین آلبومش را روانه بازار کرد خیلی از آنهایی که دوستش داشتند و یا مخالفش بودند ، استفاده یک مداح از ساز و موسیقی را مورد انتقاد قرار دادند. انتقادها تا جایی پیش رفت که از آن تاریخ به بعد کویتی پور مجبور شد هر چند وقت یک بار در مصاحبه هایش تأکید کند: « من مداح نیستم». هرچند او خودش را تنها یک «حماسه خوان» معرفی کرد اما کارها و البته مصاحبه های بعدی اش در باره فواید انواع سبک های موسیقی ، دفاعش از موسیقی پاپ و کارکرد های آن ، انتقادهایش از تنگ نظری های رایج در برخورد با انواع موسیقی در کشور و... نشان داد او اگرچه تمایلی به «خواننده» شدن ندارد اما از اینکه او را تنها یک مداح ببینند که وظیفه دارد فقط و فقط نغمه های عاشورایی را با همان سبک و سیاق قدیمی بخواند هم چندان دل خوشی ندارد.
مثل اقیانوس
پیشینه و تجربه های «کویتی پور» در موسیقی علاوه بر دوران نوجوانی بر می گردد به دوران خدمت سربازی که عضو دسته موزیک نیروی هوایی بود و در هتل های مختلف برنامه اجرا می کرد. اگر همه اینهایی که تا اینجا گفتیم و آنچه خود «کویتی پور» نیز گفته است که در جوانی با جدیت موسیقی ایرانی و غربی را دنبال می کرده، از طرفداران «پینک فلوید» بوده ، در نوار فروشی بزرگی که داشته اند حسابی سرش به موسیقی های مورد علاقه اش گرم بوده و...را به اینها اضافه کنیم با زهم این سؤال برای شما باقی می ماند که آیا او تحصیلات تخصصی موسیقی یا دوره های آموزشی خاصی را طی کرده است؟ البته من و شما نخستین کسانی نیستیم که این سؤال برای مان به وجود می آید. خبرنگار « جام جم» هم ۷ سال پیش چنین سؤالی را از او می پرسد و «کویتی پور» پاسخ می دهد:« تحصیلات موسیقی که مثل اقیانوس است! اما من تا حدی آن را دنبال کردم. کارهای زیادی را قبل از انقلاب گوش کردم مثل کارهای پینکفلوید، الوی و... با هنرمندان و گروههای موسیقی زیادی هم آشنایی داشتم، چه در داخل و چه در خارج از کشور و کارهای بسیار زیادی از اساتید شوروی سابق را میشناسم و همچنین با کارهای بتهوون و باخ آشنایی کامل دارم. اما وابستگی دلی خودم بیشتر به نواهای داخل کشور خودمان است. با اساتیدی هم در دوران تحصیل کار کردهام که نوازنده ساکسیفون و فلوت بوده و در میکس و تنظیم سازها تبحر ویژهای داشتند... دوستان اهل موسیقی و نوازنده هم کم نداشتم که البته الان شهید یا مفقود الاثر هستند».
بار اول نبود
صحبت های تازه «کویتی پور» شاید جنجالی و تند و تیز به نظر برسد اما وقتی به سالهای پیش و مصاحبه های او نگاه می کنیم ، متوجه می شویم بار اولش نیست که سفره دلش را باز می کند و یا از خجالت برخی مسؤولان یا منتقدانش در می آید. واقعیت این است که جوان دیروز جبهه و جنگ هنوز هم از اینکه حتی علاقمندانش او را درست نمی شناسند ، او را با موسیقی بیگانه می دانند و یا تصور می کنند کویتی پور دارد نان صدا و سوابقش را می خورد و... شاکی است. کویتی پور دوست دارد همه بدانند خواننده «ممد نبودی ببینی» فراتر از یک نوحه خوان ساده، موسیقی را خوب می شناسد، بلد است موسیقی با هویت را از نوع بی هویت آن تشخیص دهد، به نیازهای نسل جوان توجه دارد و بر خلاف خیلی از همتایانش با استفاده از هر ملودهای سخیف و مبتذل برای کارهای مذهبی یا حماسی موافق نیست. وگرنه «کویتی پور» نه در انتقاد کردن و نه در گفتن حرفهای کمتر زده شده ، این بار اولش نیست!
نظر شما