به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، مجتبی امانی- عصر شنبه 24 مهر، با حضور 8 کشور ایران، روسیه، عراق، مصر، آمریکا، قطر، ترکیه و عربستان اجلاس سوریه در لوزان سوئیس تشکیل شد.
این اولین بار نیست که کشورهای مختلف گرد هم میآیند تا چارهای برای حل بحران سوریه بیابند؛ بحرانی که برخی از کشورهای دعوت شده در این اجلاسها نقش اصلی را در بوجود آوردن و استمرار آن داشتهاند.
اولین بار هم نیست که کشورمان به این نوع اجلاسها دعوت میشود. گرچه عربستان در سالهای اولیه این بحران، لجوجانه تلاش میکرد تا مانع از حضور ایران شود؛ ولی واقعیات میدانی سبب شکست این تلاشها شده است. بدون شک حمایتهای مستشاری ایران از سوریه و خط مقاومت و دیپلماسی قوی جمهوری اسلامی ایران باعث شده که کسی نتواند کشورمان را در حل بحران سوریه نادیده بگیرد.
اولین سابقه مشارکت ایران در چنین اجلاسهایی به اجلاس چهارجانبه قاهره باز میگردد. مصر در 21 شهریور 1391 و در زمان ریاست جمهوری محمد مرسی، از ایران، ترکیه و عربستان دعوت کرد که با مصر، گروهی چهارجانبه تشکیل دهند تا بتوانند به حل بحران سوریه کمک کنند. این دعوت از ابتدا با برخورد سرد سعودیها مواجه شد. اجلاس عملاً به سه جانبه تبدیل شد که سه بار در سطح معاونین وزیر خارجه، وزرای خارجه و سران سه کشور برگزار شد و با سقوط مرسی تعطیل شد. هرچند که در همین اجلاسها ایران تلاش کرد تا روابط مصر و سوریه شکل بهتری به خود بگیرد و اثرات آن تا به امروز باقیست.
آخرین اجلاس درباره سوریه اجلاس وین بود که در آبان ماه سال گذشته با صدرنشینی وزرای خارجه آمریکا، روسیه و فرانسه برگزار شد. نزدیک به 20 کشور و سازمان، از جمله ایران در این اجلاس شرکت کردند؛ اما به نتیجهای منجر نشد.
اجلاس لوزان با حجم کمتری از کشورها برگزار شد. دو طرف آمریکایی و روسی هم از قبل از برگزاری این اجلاس از نتایج این اجلاس اظهار ناامیدی و حداکثر توقع خود را توافق برای آتش بس موقت اعلام کردند، اما به نظر میرسد به علت وسعت گرفتن بحران سوریه و سخنهایی که از احتمال بروز درگیری نظامی بین آمریکا و روسیه و یا شعله ورشدن جنگ جهانی سوم شنیده میشود؛ امیدها به اینکه در اجلاس لوزان راه حلی برای این بحران ارایه شود را افزایش داده؛ چون زنگ خطر برای بسیاری از کشورها به صدا درآمده است.
مشکل لوزان و غیر لوزان آن است که کسانی در این اجلاس فرمان اصلی را در دست دارند که خودشان آتش بیار معرکه در سوریه هستند. آنها یا بدنبال سرنگون کردن حکومت سوریه هستند و یا آنکه قصد دارند سوریه را با آتش کینه جویی و منافع خود بسوزانند و تروریسم را در منطقه ریشه دار کنند؛ تا شاید در گذر زمان نتیجه مطلوب خود را بدست آورند.
ابتدا قرار بود اجلاس لوزان با حضور 5 کشور برگزار شود؛ اما میخائیل باگدانف، نماینده رئیس جمهور روسیه در امور سوریه، روز جمعه در مصاحبه با خبرگزاری رسمی روسیه خبر از مشارکت ایران، عراق و مصر در این اجلاس داد. شاید این خبر را بنوعی بتوان در راستای صف کشی موجود در این اجلاس دانست که آمریکا، عربستان، ترکیه و قطر در یکسو و روسیه، ایران، عراق و مصر در سوی دیگر آن هستند.
اجلاس لوزان میتواند به یک نتیجه بسیار بد نیز تبدیل شود. خطر بالا رفتن سطح درگیری داخل سوریه از جنگ نیابتی به جنگ مستقیم و وسعت گرفتن دایره درگیریها میتواند منطقه و دنیا را تهدید کند. در حال حاضر آمریکا و روسیه یکدیگر را تلویحاً در اینباره تهدید میکنند و بگونهای با برخی اشارات و حرکات نشان میدهند که در صدد چینشی برای این جنگ هستند.
نشانههای ضعیف این موضوع را در این موضوع باید دید که مثلاً آمریکا و روسیه سعی کردهاند هریک از طرفهای منتسب به خود را با دعوت یک جانبه به این اجلاس بیاورند و اظهارات باگدانف روسی نیز در اینباره مبین این جبهه بندی است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مستقل باید از این صف کشی پرهیز کند و نگذارد در این اجلاس به دنباله این و آن کشور تبدیل شود.
اما اجلاس لوزان دارای صف بندیهای داخلی دیگری نیز هست. اختلافات مصر و سعودی که مصریها اخیراً با زرنگی به طرف سعودی فهماندهاند که قرار نیست مصر در موضوع سوریه پشت سر سعودی راه برود و همچنین اختلاف عربستان با عراق و از سوی دیگر اختلافات قطر و مصر، باعث شده است که کشورهای عربی که چهار نماینده در این اجلاس دارند؛ هماهنگی لازم را نداشته باشند. تصورم این است که اینبار ایران باید میانه این چهار کشور عربی را بگیرد و مانع از برخورد آنان شود!
حقیقت این است که موضع مصر در قبال سوریه حتی در کشاکش تغییر حکومت مصر در دوره انقلاب این کشور تغییر نکرد. این موضوع به علت آن است که در همه این دوران و حتی در دوره حکومت مرسی که به تصور غلبه اخوانیها در سوریه از مخالفین سوری علیه بشار اسد حمایت میکرد؛ تصمیم گیرنده اصلی درباره سوریه، ارتش و موسسات امنیتی مصر بوده و هستند.
مشارکت عراق و مصر در این اجلاس، خواسته قدیمی ایران بوده است. عراق عملاً درگیر بحران سوریه است و حل بحران سوریه به گسترش آرامش و پایان دادن به حضور تروریستها در عراق کمک زیادی میکند. حضور مصر نیز به عنوان کشوری که دارای سابقه تاثیر و نفوذ در جهان عرب و دارای مواضعی غیر افراطی و معتدل در قبال بحران سوریه بوده، برای ایران حائز اهمیت است.
پایان سخن آنکه میتوان گفت بحران سوریه به بالاترین سطح خود رسیده. با پیروزیهای میدانی نظام سوریه، سرمایهگذاریهای 5 ساله آمریکا و عربستان و قطر و ترکیه در آستانه نابودی قرار گرفته و شاهد تلاشهای سخت آنها هستیم که وضع را به سابق بازگردانند. اثرات وخیم این بحران گریبان ترکیه را گرفته و همه اینها را میتوان دلیلی بدانیم که سر حامیان تروریستها در سوریه به سنگ خورده باشد؛ اما همیشه نباید توقع داشت کسانی که سرشان به سنگ میخورد؛ عقلشان هم سرجایش بیاید؛ چه بسا که منجر به دیوانگی بیشتر آنان شود!
نظر شما