به طور قطع در کشوری که در دوره خشکسالی به سر میبرد، از ابتدای بهار کمبود آب مشاهده نمیشود و این نشان میدهد کمبود آب بر اثر عوامل گوناگونی روی میدهد. چنانکه کارشناسان هم در فصول بارندگی عنوان میکنند ما اکنون دچار مشکل کم آبی نیستیم.
باید توجه داشت، هیچ وقت در کشور ما پر آبی وجود نداشته است. در تمام تاریخی که مردم در این فلات (جای خشک) زندگی میکردند، هیچ گاه با فراوانی آب روبه رو نبودهاند. در حال حاضر نیز مشکل ما از کم آبی گذشته و به بحران تبدیل شده و این بحران ناشی از سوءِ مدیریت است و حتی فراتر از آن نبود مدیریت صحیح.
حالا مسؤولان در رسانهها مردم شهرنشین را به صرفه جویی در مصرف آب تشویق میکنند، در حالی که خودشان هم واقفند که بیش از 90 درصد آب در مصارف کشاورزی استفاده میشود.
اما در کشاورزیِ ما با چه بازدهی آب مصرف میشود؟ با کمتر از نصف محصولی که در سایر کشورها به دست میآید و با چندین برابر آبی که در بقیه کشورها مصرف میشود!
ما در این خصوص با یک موضوع عام مواجهیم که عبارت است از مقاومت بسیار شدید کشاورزان و روستاییان در برابر فناوریهای روز. در حقیقت بی تفاوتی آنها نسبت به این موضوع است که به مصرف بیاندازه آب برای امور کشاورزی منجر میشود.
بحران آب از نظر کشاورز به کم شدن آبی معطوف میشود که به زمین میدهد و به این موضوع توجه ندارد که سفره آب زیر زمینی در حال از بین رفتن است وهمچنین به حالش فرقی نمیکند آبی که طی میلیونها سال نفوذ کرده و به سفره آب زیرزمینی تبدیل شده در طول چند 10 سال از بین رفته است. از همین رو براحتی برای تهیه آب کف شکنی کرده و لوله آبش را چند متر پایینتر میبرد و دوباره آب استحصال میکند و همان میزان آب را هدر میدهد.
این در حالی است که در باغداری و کشاورزی میتوان با هزینه بسیار کم نسبت به ارزش املاکی که در اختیار کشاورز هست، به جلو گیری از هدر رفت آب پرداخت و نسبت به ارزش این املاک میتوان فناوریهای جدید را وارد و دست کم به میزان 50 درصد در مصرف آب و هزینههای آبیاری صرفه جویی کرد.
وقتی یک باغدار از سامانههای جدید برای آبیاری استفاده میکند میتواند با همان سیستم برای کود دادن به درختها هم بهره ببرد یا با یک کارگر مساحت بسیاری را اداره کند و با کنترل در آبیاری مصارفش را پایین بیاورد.
آنچه در این سالها در خصوص کم آبی گفته میشود این است که سالانه 20 یا 25 درصد بیشتر از نزولات جوی برداشت آب داریم، اما اگر در بخش کشاورزی صرفه جویی کنیم برداشتمان از نزولات جوی کمتر شده و حتی مازاد آب هم خواهیم داشت؛ در حالی که مسؤولان ما تاکنون در این خصوص هیچ اقدامی انجام ندادهاند.
شهرنشینان روستایی
روستاهایی که روزگاری از آنها محصولی عاید میشد، امروز در قالب زمینهای بزرگ به دست شهریها افتاده و امروز دیگر ثمری برای جامعه ندارند، زیرا شهریها تجربه کشاورزی وکاشت و داشت و برداشت ندارند. نهایت هنر یک شهری این است که میکارد، آب هم مصرف میکند، اما درختهایی که چند سال پیش کاشته خشک شده و مجبور میشود درخت جدید بکارد در این حالت مصرف آب نسبت به آنچه میکارد و برداشت میکند توجیه اقتصادی ندارد، بلکه فقط جنبه رفاهی دارد و با اینکه قایل به رفاه برای مردم هستیم اما معتقدیم این رفاه نباید به قیمت از بین رفتن منابع آبی تمام شود. در این خصوص خوب است به روستاهای اطراف مشهد اشارهای داشته باشیم. در همین روستاها باغها به طور دایم و مرتب از چاههای فاقد مجوز به روش غرقابی آبیاری میشود که علاوه بر کاهش آب، سبب فرسایش خاک هم میشود. مصرف آب آنها به گونهای است که همواره زمینهای این باغها از آبی که متعلق به نسلهای آینده است - نه صرفا متعلق به صاحب یک باغ- گِل آلود است.
این در حالی است که سازمانهای مربوط با وجود آگاهی از این موارد هیچ اقدام شایستهای انجام نمیدهند، چنانکه متاسفانه به نظر میآید بحران اجتماعی از دیدگاه مدیران بر بحران محیط زیست رجحان بیشتری دارد.
حالا شاید این تصور پیش بیاید که حتماً باید چاهها بسته شوند، در حالی که راه حل بهتر این است که دبی آب کاهش یابد تا از میزان 20 یا 25 درصدِ برداشت آبِ بیش از نزولات گذر کنیم.
بازیافت و تصفیه مجدد
نکته بسیار مهم بعدی بازیافت آب و تصفیه مجدد آن است. در کشورهای پر باران و حتی سیل آسا همچون مالزی، آب چندین مرتبه تصفیه شده و به چرخه بر میگردد، این در حالی است که ما هنوز در مشهد و خراسان که بحرانی ترین وضعیت را در خصوص آب در کشور دارد در این زمینه با مشکل مواجهیم. واقعاً چقدر از آبی که وارد شبکه میشود بازیافت و تصفیه میگردد و چقدر وارد سفرههای آب زیر زمینی شده و به صورت فاضلاب نه تنها هدر میرود، بلکه موجب آلودگی نیز میشود. در واقع درصد آن قابل ملاحظه است، چون حتی شبکه اگو هم با کیفیت مناسبی طرحی و اجرا نشد.
بنابراین در شرایطی که درصد بالایی ازآبهای سطحی کشور خشک شده و خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، اصفهان و... دچار کم آبی یا در برخی موارد به دلیل سوء مدیریت در آب دچار تزلزل شدهاند، موضوعاتی نیستند که بتوان از کنار آنها به آسانی گذشت و همه را به گردن کم شدن نزولات آسمانیانداخت.
اگر این موضوعات مد نظر قرار بگیرد و قرار است برای آن کاری انجام شود، به طور قطع کارهایی چون برگزاری همایشها یا ارایه مقالات و هزینههای مازاد بر مشکل آب موجب نمیشود مسایل مربوط به آب رو به بهبود برود.
بنابراین در مجموع به طور قطع آنچه در زمینه آب بحران است، بحران مدیریت آب است نه بحران کاهش نزولات جوی.
بحران ذخیرههای آبی در خراسان رضوی
وضعیت خراسان رضوی نسبت به سایر استانها در زمینه کاهش ذخیره آب زیرزمینی بحرانیتر است.
این موضوع را میتوان در نموداری که پیش رویتان قرار دارد مشاهده کرد شاید که مسؤولان استان چارهای برای آن بیندیشند.
نظر شما