به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر، آرام آرام به روزهای پایانی عمر دولت یازدهم نزدیک می شویم و حسن روحانی که در خرداد ۹۲ توانست با حدود نیم درصد رای بیشتر کلیددار پاستور شود، در حال حاضر قطعی ترین نامزد رقابت های انتخاباتی سال آینده است و همین میل برای رقابت گویا باعث شده تا بیش از همیشه در سخنرانی ها و اقداماتش نیم نگاهی به انتخابات داشته باشد.
این روزها هرچه به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم رنگ و بوی تبلیغاتی شدن اقدامات و سخنرانی های آقای رئیس جمهور بیشتر می شود که بیانگر تلاش دولت برای ایجاد پایگاه رای در بین اقشار مختلف مردم است. رئیس جمهور به خوبی از نارضایتی عمومی نسبت به عملکرد کابینه اش با خبر است و از این رو برای سنگین کردن سبد رای خود در انتخابات پیش رو دست به کار شده است!
دولتی که نتوانست در سه سال و نیم گذشته وعده هایی که در حوزه اقتصاد و اشتغال داد را عملی کند و آبی از آفتاب برجام هم گرم نشد، شاید چاره ای جز این نداشته باشد که با سخنرانی های هیجانی، جوانان و زنان جامعه را برای پر کردن سبد رای خود به عنوان جامعه هدف در نظر داشته باشد.
روحانی در چند سخنرانی اخیر خود در تهران، اراک و خمین تاکید ویژه ای بر خواسته های زنان جامعه و اشتغال و تحصیل ایشان داشت. اما سخن گفتن از نگرانی و دغدغه بیکاری زنان جامعه آن هم در شرایطی که آمار بیکاری مردان روز به روز درحال افزایش است و مسئولیت اداره زندگی و معیشت خانواده بر ذمه مردان است جای بسی تامل دارد.
بی سوادان حرف های صد من یک غاز نمی زنند
در شرایطی که هر روز نهاد های اجتماعی از آمار رو به رشد طلاق و یا کاهش میل به ازدواج در بین جوانان خبر می دهند و از عوامل مهم و اثرگذار آن وضعیت معیشتی و نبود اشتغال برای جوانان برشمرده می شود، سخن گفتن رئیس دولت از اینکه «آمار بیکاری دختران و زنان بیشتر از مردان است لذا ما باید به فکر اشتغال باشیم، » چه هدفی را دنبال دارد.
در شرایطی که رکود حاکم بر اقتصاد کشور، تولید ملی و کسب و کار را به خواب سنگین زمستانی فروبرده سخن گفتن از اینکه «در نوفل لوشاتو در نماز جماعت به امامت امام خمینی، زنان و مردان کنار هم میایستادند» تا چه اندازه راهگشای مشکلات حاکم بر کشور است.
البته این را هم نباید نادیده گرفت که آقای رئیس جمهور دغدغه حل مشکلات اشتغال را هم تا حدودی دارد و معتقد است «به جای حرفهای صد مَن یک غاز که هیچ ارزشی ندارد، باید برای رفع بیکاری تلاش کنیم» اما این اظهارات مرد شماره یک دولت، صدها علامت سوال به وجود می آورد که چه کسی در این بحبوحه حرف های صد من یک غاز می زند آیا رئیس دولت روزی از پشت تریبون ریاست جمهوری نگفت که بی سوادان و غیر متخصصین سکوت کنند! چه کسی حرف صد من یک غاز و بی ارزش می زند و تلاشی برای رفع بی کاری نمی کند. بدون شک بی سوادان حرف های صد من یک غاز نمی زنند.
نادیده گرفتن مطالبه عمومی در چکش کاری های کابینه
روحانی با وجود آنکه خبر از نارضایتی مردم نسبت به اوضاع اقتصادی راکد کشور دارد به جای آنکه برای پاسخ دادن به مطالبه عمومی در تیم اقتصادی دولت چکش کاری کند دست به جابه جایی وزرای ورزش، آموزش و فرهنگ زد.
اگرچه تیم رسانه ای دولت و شخص رئیس جمهور تلاش کردند که جابجایی این وزرا را ناشی از استعفای خود ایشان بدانند اما تقریبا همگان فهمیدند که استعفایی در کار نبوده و فانی، جنتی و گودرزی برکنار شده اند. اگرچه براساس اخبار و شواهد، برخی تخلفات محرز عامل برکناری یکی از سه وزیر برکنار شده دولت است اما دو وزیر دیگر درحالی برکنار شدند که اگر هم بنا بر جایجایی شان بود بایدد ماه ها قبل این اتفاق می افتاد نه اینکه در اولین ماه سال جدید تحصیلی بزرگترین وزارت خانه کشور، به امان خدا رها شود و تا وزیر یا سرپرست جدید بر اوضاع مسلط شوند سال تحصیلی به پایان رسیده است.
برخی چهره های سیاسی البته بر این باورند که اقدام دولت در عزل بالاجبار دو وزیر از سه وزیر دولت علاوه بر آنکه با هدف سرپوش گذاشتن بر تخلفات وزیر متخلف است بلکه هدف دیگری را نیز دنبال می کند و آن چیزی نیست جز سرگرم کردن افکار عمومی به مسائلی جز اشتغال و اقتصاد!
محمد دهقان نماینده طرقبه و چناران در بیان دیدگاه خود پیرامون این مسئله به مهر می گوید: «دولت به دلیل ناکامی در حل مشکلات اقتصادی به دنبال ایجاد برخی دوقطبی های کاذب در کشور در راستای انحراف افکار عمومی است. دولت نمی تواند گزارشی از عملکرد اقتصادی خود در راستای حل مشکلات مردم ارائه دهد زیرا رکود بی سابقه کشور را فراگرفته است و فشار اقتصادی بر مردم افزایش یافته است، واردات بی رویه و عدم اقدام جدی برای مقابله با واردات کالاهای بی کیفیت خارجی، نرخ بیکاری را به شدت افزایش داده است. » از این رو پررنگ کردن مسائلی که در شرایط کنونی شاید از اهمیت چندانی برخوردار نیست به طور جدی در دستور کار مرد شماره یک دولت قرار گرفته است.
چه کسی باید پاسخگوی «بایدها» باشد
آقای روحانی در سخنرانی های اخیر خود مدام بیان می کند که «باید» در اقتصاد رونق ایجاد کرد، «باید» به فکر اشتغال برای جوانان بود اما «باید» از رئیس جمهور سوال کرد که چه کسی باید این بایدها را عملی کند؟ درحالی که بایدها یک شعار انتخاباتی است و رئیس دولت تدبیر و امید به بهترین شکل با توسل به این بایدها در سال ۹۲ به کرسی ریاست جمهوری تکیه زد اما امروز در آستانه چهارسالگی دولتش توقع اینکه دست از شعار برداشته و گزارشی از آنچه که باید انجام می شد به افکار عمومی ارائه دهد، انتظار بی جایی نیست. حجت الاسلام روحانی باید مطلع باشد که تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم حدود ۷ ماه مانده است و ایشان کماکان کلید دار پاستور هستند، اکنون وقت گفتن از درهایی است که با کلید تدبیر باز شده اند.
نظر شما