چندی پیش مستندی توسط دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران ساخته شد که حرفهای جدی و جدیدی را زد. آنها در این مستند که عنوانش «شبنامه» بود نشان میدادند که برخی از شرکتهای داخلی چگونه میتوانند با دادهها و اطلاعات مردم و جامعه به برنامهریزی برای آنها کمک کنند اما اگر انتقال این دادهها به خارج از این مرزها باشد نامش چیست؟! جاسوسی!؟ شکستن حریم شخصی؟! آن وقت عدهای میآیند و میگویند تو توهم داری، اما در واقع باید گفت من نه توهم دارم و نه تنهایی.
با سید مهدی کرباسی کارگردان و صادقی نویسنده مستند «شبنامه» مصاحبهای انجام شد که به شرح ذیل آمده است.
*با یک مستند نمیتوان نگاه مردم را تغیییر داد
_مستند «شبنامه» به لحاظ محتوایی که به آن پرداخته است برای ما میتواند جزو مستندهای استراتژیک قرار بگیرد. البته مطلبی که در این مستند به آن پرداختهاید کمی برای مخاطب عام جدید است. البته جدا از واکنشهای بسیار مثبت و تعجببرانگیز از سوی مخاطبین شخصا برخی را هم دیدم که نمیتوانستند باور کنند چنین جاسوسیهایی توسط برخی اشخاص و شرکتها انجام میشود و میگفتند «اینها همه توهم دارند». شما توهم دارید؟
کرباسی: ابتدا باید ارجاع بدهم به صحبتهای آقای افخمی در مورد این مستند. در نگاه اول به قول وی شاید اینطور به نظر برسد اما کم کم در روند مبحثی که در فیلم مطرح میشود مخاطب در مییابد با موارد جدی مواجه است. فیلم گویا حرفی دارد که برگرفته از یک توطئه است و خبر از یک توطئه خبر میدهد. عدهای هستند که میگویند این توهم توطئه است. که افخمی گفت این افراد یا غافل هستند یا اینکه اصلاً دلشان میخواهد این توطئه اتفاق بیفتد.
یکی دیگر از راههایی که به توهم محکوم نشویم این بود که هر آنچه را که در تحقیقاتمان رسیدیم بیان کنیم و نتیجه گیری شخصی در فیلم نداشته باشیم و هم مخاطب خود به فکر بیفتد. این نکتهای که گفتید برمیگردد به ذهنیت مخاطب که به نظرم این نگاه را از فعالیتهای فرهنگی دشمن آورده است و با ساخت یک مستند هم نمیتوان آن را تغییر داد.
*برنامهریزی برای جوابهای مختلف فردوسیپور
_ در صحبتهایت هنگام رونمایی مستند «شب نامه» در حوزه هنری عنوان کردید که مدتها قبل از شروع فیلمبرداری و گرفتن تصمیمتان برای ساخت این مستند به سراغ نوشتن فیلمنامه برای آن رفتید. در فضای مستند داشتن فیلمنامه بسیار مهم است. کمی در مورد این بخش توضیح بدهید.
کرباسی: در بخشی از قسمتهای کار یک ساختار درختی را برای فیلمنامه خود در نظر گرفتیم. به این صورت که پیش بینی میکردیم در یک موقعیت چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد. به طور مثال در صحنهای که به سراغ عادل فردوسیپور مجری برنامه 90 رفتیم تا در مورد ارتباط شرکت مورد نطر که شائبههایی مبنی بر جاسوسی در آن وجود داشت را با برنامهاش جویا شویم میگفتیم اگر جواب داد چطور برخورد کنیم و اگر پاسخ نداد چه مسیر دیگری را برویم و چندین مسیر دیگر را پیش بینی میکردیم. در واقع بر اساس تحقیقاتمان به ایدهپردازی در فیلمنامه میپرداختیم.
صادقی: حالتهای مختلف را باید در نظر بگیریم و بدانیم که قرار است چه کنیم. ما باید در چنین شرایطی نسبت به محتوای خود آگاهی داشته باشیم. فیلمنامه میتواند در ارتباط با نحوه بیان کردنم موضع و محتوایمان شکل های متعددی را در نظر بگیریم. مثلا در فیلمنامه نوشته بودیم که با فردی در حوزه استارتتاپ و یا داده یک مخاطب استفاده شود و با آن صحبت کنیم و در نهایت این اتفاق افتاد. مثلا هنگامی که در مسیر تولید با خبرنگار خانم آشنا شدیم برایش جایی را ر مسیر فیلمنامه مشخص کردیم. زمانی که در فیلمنامه برخوردهای مختلف سوژه ارزیابی میشود تسلط بیشتری بر کنترل روند چیزی که میخواهیم داریم.
سوالی که از آقای شریعتمداری مطرح کردیم دقیقا سوال ما بوده است اما زمانی که درگیر فضای ساخت مستند شدیم این سوال را مطرح کردیم. طبعا برایمان این سوال مطرح بود که برای هر جوانی این نوع برخورد سوال باشد. شاید ابهامات برایمان برطرف شده بود اما باز هم باید آن را باید از جانب مخاطبین مطرح میکردیم.
رضا صادقی نویسنده مستند شب نامه
_مستندهایی از این دست که به موضوعات سیاسی میپردازند یا مباحث تخصصی در آن مطرح میشود دارای این خطر هستند که برای مخاطب عام جذابیتی نداشته باشد. آیا برای این نکته فکری کرده بودید؟
کرباسی: در ابتدای فعالیت و ساخت این مستند دغدغه این موضوع را داشتیم. به همین دلیل به جزییات بسیار فکر کردیم و سعی داشتیم که برای این نکته برخی از راه کارها را در در زمان تولید در نظر بگیریم. روی تنوع سوژه ها فکر کردیم. تنوع سوژه ها یک نوع تیغ دو لبه است که ممکن است اثر را با چند دستگی مواجه کند و یا دادههای بالا باعث شود مخاطب مسیر اصلی مستند را گم کند.
*کدام افراد به دنبال اطلاعات پنهان هستند
_چرا به بخش مباحثی که در ارتباط با انرژی هستهای مطرح کردید پرداخت بیشتری نداشتید و به نظرم نفوذ این بخش جای این را داشت که بیشتر پرداخت شود آیا محدودیت خاصی داشتید؟
کرباسی: شخصیت ما در مستند در ابتدای فیلم یک فرد استارت تاپی است که پی گیر ایده خود بوده است و به نظرم با توجه دغدغه این شخصیت به اندازه کافی به مبحث هستهای و نفوذ افراد مورد نظر در این مستند پرداختهایم. ما تا حدودی حرفمان را بیان کردیم. با توجه به معرفی پارسایی و شخصیتی که از آن نشان دادیم فکر می کنم کافی بوده است و فکر وی مبنی بر اینکه به منافع کدام کشور است را به اندازه کافی نیز نشان دادیم. وی در یکی از سخنرانیهایش میگوید دموکراسی با وجود ولایت فقیه امکان پذیر نیست و وجود چنین جایگاهی مصداق دیکتاتوری است، البته ما این بخش را استفاده نکردیم به نظرم در مسیر فیلم و موضوع آن نبود، اما اشاره داشتیم که این افراد به دنبال استفاده از اطلاعات پنهان هستند. آنها سعی کرده بودند که ارتباط های جدی با تیم مذاکره کننده بگیرند.
*توجه آمریکاییها به ظهور استارتاپها در ایران
_ شما سوژهای را به عنوان استارت تاپها مطرح میکنید و میخواهید بگویید که از این فضا که در آن اطلاعات و دادههای زیادی از مردم مان وجود دارد برخی به عنوان جاسوسی از آن بهره میبرند و آنها را در اختیار دیگر کشورها همچون آمریکا قرار میدهند، اما به نظرم این بحث خیلی باز نشد. آنها میخواهند با این دادهها در نهایت چه کنند؟
صادقی: ما در فیلممان و همینطور در کانال فضای مجازی خود به هیچ عنوان نمیخواهیم بگوییم استارت تاپها بد هستند بلکه اتفاقا بسیار مفید است و کشور ما به آن نیاز دارد. احساس ما این است که ظهور آنها به شکل درستی اتفاق نیفتاده است. آمریکاییها توجه زیادی به آنها در ایران دارند تا بتوانند از آن برای خود استفاده کنند. چند سوال اساسی پیش میآید اینکه چرا بیشتر استار تاپ ها که در ایران تشکیل میشوند و یا با حمایت دیگر کشورها شکل میگیرند و معرفی میشوند در حوزه اطلاعات دادهای افراد است؟ چرا از استار تاپهای صنعتی که به مباحث تکنولوژی مربوط میشود اهمیتی داده نمیشود؟ فرض کنید در ایران فردی خودروی برقی تولید کرده است چرا حمایتی از آن صورت نمیگیرد؟ مگر در خود آمریکا شرکتهای بزرگ صنعتی از استار تاپ هایی از این دست حمایت نمیکنند؟خودروی خورشیدی تولید میشود و از آن فرد دانشجو در ایران حمایت نمیشود؟ ما اصلا حرفمان این نیست که استار تاپ ها بد است اما سوال بزرگ این است که چرا از نوع صنعتی آن حمایتی نمیشود؟
کرباسی: برخی از این استارتاپها دارای رسانههای قوی هستند و متاسفانه آن رسانهها هم به استارتاپهای خدماتی میپردازند که نوعی جمعآوری داده محسوب میشود. متاسفانه فضای خودی و غیر خودی نیز وجود دارد. ببینید دو استارتاپ در کشور وجود دارند که کارشان یکی است اما یکی از آنها خدمات بهتری را ارائه میدهد اما در یک شرایط غیر قابل باور آن یکی که قوی نیست مطرح میشود و بیشتر مخاطبین با آن آشنایی دارند و این درحالی است که آنها تبلیغاتی هم ندارند.
سید مهدی کرباسی کارگردان مستند شب نامه
*خوشحالی نخبههای کشور از راهاندازی کترینگ!/ چرا منبع درآمدی برخی استارتاپها نامشخص است
صادقی: ما دادههایی را که داریم کنار هم میگذاریم و تنها میتوانیم بگوییم که از شرایط فعلی نگرانیم. دانشجویی خودوری خورشیدی خود را به دریاچه میاندازد برای اینکه از وی حمایت نمیشود و تمام حمایتها از سوی نهادهای خرج از ایران بر روی دادهها و اطلاعات کشور ما است و تعدادی از دانشجویان و نخبههای این کشور به سمتی میروند که با هم یک «کِترینگ» راه میاندازند و خوشحالم هستند و ناراحتاند از اینکه یک خودرو و تکنولوژی را تولید کردند که تنها وقتشان را گرفته است. ما نگرانیم از شرایط موجود.
استارتاپی را میشناسم که در روند تحقیقاتمان با آن آشنا شدیم و نامش را نمیبرم و آنها نیز استارتاپی هستند که داده ها و اطلاعات کشور را نیز جمعآوری میکنند و در اوایل شروع کار خود 80 درصد تخفیف به مشتریان خود میدهند. آنها این پول و هزینه را از کجا میآورند؟ چرامنبع درآمدی آنها نامشخص است؟ ما در مورد مستندمان شفاف درباره آنها حرف زدیم اما چرا آنها حاضر نیستند که بیایند و شفاف سازی کنند؟!
*ردپای حمایتهای سفارت سوئد از نخبگان ایرانی/ رفت و آمدهای عجیب سفیر سوئد
_به هر حال ما در بحث استار تاپها بسیار نوپا هستیم میتوان اینطور هم فکر کرد که به دلیل تازه بودن هنوز به سمت استارتاپهای صنعتی نرفتهایم. وقتی سوالت در ارتباط با این است که آنها پولشان از کجا میآید و احتمالاتی را کنار هم میگذارید که عقل میتواند به شک بیفتد ممکن است است از سوی برخی متهم به توهم توطئه گری شوید. با توجه به تحقیقاتی که کردهاید برای این نوع نگاهها چه پاسخی دارید؟ مستنداتتان چیست؟
صادقی: اجازه بدهید توضیح میدهم اتفاقا این نوع بحث ها بسیار خوب است. چرا که قطعا گروههایی هستند که شروع به متهم کردن ما میکنند. در فیلم ما به استارتاپی اشاره میشود که در مورد گردشگری در ایران است. که با یکی از افراد آن صحبت شده که خود فرد به دلیل شبهاتی که برایش پیش میآید آن فضا را رها میکند. این فرد جزو اعضای اصلی آن استار تاپ بوده است و از هزینههایی که میشده و بازگشت مالی هم وجود نداشته و همچنین برخی رفتارها و اقدامات متعجب میشود و وقتی از مدیرتی آن که یک خانم است پیگیر میشود تنها یک پاسخ میشنود و آن هم این است که نگران نباش اگر ما تا پنج سال آینده هم درآمدزایی نداشته باشیم پول کافی برای هزینه کردن داریم.
کرباسی: نکته جالب اینجاست که وی میگوید اولین جایی که دفترمان را تشکیل دادیم نزدیک به یک سفارت خانه بود که هر چند وقت یکبار ما را به عنوان مهمان دعوت میکردند و زمانی که به وی بر اساس مستندانی که از قبل جمع آوری کرده بودیم گفتیم که آیا آن سفارت خانه سوئد نبود خودش چند ثانیه سکوت کرد و به فکر فرو رفت.
_ چرا سوئد باید بیاید به صورت غیر مستقیم در پروژههایی از این دست سرمایهگذاری کند؟
صادقی: لزومی ندارد ما تصمیمگیری کنیم میتوانیم این را به مخاطب واگذار کنیم.
_ به هر حال شما در این عرصه صاحب نظر هستید و باید در مورد اهداف احتمالی آنها کشفیاتی داشته باشید که آنها را ارائه دهید.
صادقی: من نمیخواهم حکم قطعی بدهم و ما تنها اتفاقات واقعی را کنار هم میگذاریم. سایت گردشگری که فروش بسیار پایینی داشته و با سفارتخانه نیز در ارتباط بوده است تا جایی که پرچم کشور مورد نظر را روی میز مدیریت این استارتاپ میتوان دید و برای راه اندازی سایت گردشگری خود از نقاطی در ایران که حتی مرزی است و روستاها عکاسی هایی انجام شده که نیازی برای گردشگری آن احساس نمیشده و توجیهی نیز نداشته است و دلایل و شواهد دیگر که باید نسبت به آنها آگاه باشیم. اینها اطلاعات کشور و دادههای مردم سرزمین ما است.
*حیدر کیست؟
- در واقع شما به عنوان مستند ساز مشاهدات خودت را با استفاده از مستند و به عنوان یک مستند ساز بیان کردهاید به نظرم باید در حال حاظر نیروهای امنیتی و مدیران و مسئولین به این هشدارها اهمیت دهند. زمانی که وارد تحقیق در مرحله استارتاپ ها و اینکه آیا اطلاعات و دادههای ما در اختیار سایرین و دیگر کشورها قرار میگیرد میشوید به یک شرکت بزرگ میرسید و از جایی به بعد از یک فرد ناشناس با عنوان حیدر به شما پیغام هایی که حاوی اطلاعات است داده میشود. حیدر کیست؟
کرباسی: یک نیروی اطلاعاتی بوده است.
_با دیدن مستند شما یکی از سوالهایی که پیش میآید این است که اگر اطلاعات در جریان است چرا برای گرفتن افرادی که چنین شرکتی را با دادههای عجیب غریب مردم سروکار دارند و در حال تخلف هستند دستگیر نمیکند؟
کرباسی: دلیل سکوتشان را نمیدانم. نکتهای که وجود دارد این است که در فضای متریال دادن چیزی در اختیار ما نگذاشتند. بعد از راه اندازی کانال حیدر به ما پیام داد.
_ حیدر موارد خاصی را به شما گوشزد نمیکرد؟
کرباسی: چرا گوشزدهایی میکرد و تذکر میدادند. مثلا زمانی که ما به شرکت مورد نظر رفتیم تا در شکل و شمایل یک مستند ساز بتوانیم با آنها ارتباط بگیریم به ما تذکر داد که چرا چنین کار خطرناکی را انجام دادیم.
_ در واقع آن ها شما را هم زیر نظر داشتند و یا به نوعی مراقب بودند.
کرباسی: ما در واقع کار خودمان را پیش میبردیم و آنها گاهی ما را صدا میزدند تا توضیحاتی در مورد روند کارمان بدهیم.
صادقی: زمانی که یک فرد جستوجوگر عادی به ماجرایی ورود پیدا میکند در مواقعی پیشروی بیشتری نسبت به نیروهای امنیتی و یا اطلاعاتی پیدا میکند چون از حاشیه امن بیشتری برخوردار است و اطمینان به وی راحتتر انجام میشود.
ادامه دارد/
منبع: خبرگزاری فارس_ گروه سینما و تئاتر
نظر شما