به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، جورج سمعان جرداق (زاده 1926 میلادی) نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس لبنانی بود که دو سال پیش دقیقاً در همین روزها دار فانی را وداع گفت. او که استاد ادبیات و فلسفه اسلامی در دانشگاه بیروت بود، 30 جلد کتاب از خود به یادگار گذاشته است که مهمترین اثر وی که به فارسی هم ترجمه شده، «الامام علی صوت العدالة الانسانیه»؛ امام علی صدای عدالت انسانی است که در 5 جلد با عناوین زیر منتشر شده است:
علی و حقوق بشر
علی و انقلاب فرانسه
علی و سقراط
علی و دوران زندگانیاش
علی و قومیت عربی
جرداق در زمان به پایان رساندن این کتاب، نامهای را به همراه یک نسخه از کتاب را برای آیت الله بروجردی ارسال کرد. آیت الله بروجردی از آن استقبال و توصیه به ترجمه این کتاب به زبان فارسی کردند.
این کتاب اولین بار توسط سید هادی خسروشاهی در سال 1342 به فارسی ترجمه و منتشر شد. همچنین وی کتاب «روائع نهج البلاغه»؛ شگفتیهای نهج البلاغه را نیز پیرامون این امام همام نوشته است.
به جرات میتوان گفت هیچ کس به اندازه این نویسنده مسیحی تا کنون به این زیبایی درباره امام علی (ع) و اندیشه بزرگش ننوشته است و از کتابهای او میلیونهای نسخه در سراسر دنیا به خصوص در دنیای اسلام فروخته شده و افراد زیادی با خواندن کتابهای او به گوشهای از عظمت امام علی (ع) پی بردهاند.
**بهانهای برای نخواندن این کتابها ندارید!
چندین ناشر در کشور ما نیز دست به انتشار کتابهای جرج جرداق زدهاند، از انتشار متن عربی و اصلی این ادیب بگیرید تا انتشار نخستین ترجمه از کتابهای جرداق تا ترجمههای جدیدتر... حتی این روزها خواندن این مجموعه آسانتر از قبل شده و آیت الله سید هادی خسروشاهی نخستین مترجم این کتابهای ارزشمند، مجموعه 5 جلدی «امام علی صدای عدالت انسانی» را به صورت رایگان در پایگاه اطلاع رسانیاش قرار داده است.
پس شما مسلمان شیعه پیروی مولای متقیان اگر این کتابها را نخواندهاید، دست از تعلل بردارید و ببینید امام اول شما چه شگفتی و عظمتی دارد که همه به دو زانوی ادب در محضرش نشستهاند و یک مسیحی با همه عشقی که به حضرت مسیح (ع) دارد، علی (ع) را فراتر از پیامبر خود میداند. جرداق بر سر در خانه خود، سنگی را نصب کرده بود که روی آن جمله لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار حک شده بود. او همچنین در بخشی از کتاب «امام علی صدای عدالت انسانی» از شمای شیعه درباره نهج البلاغه سؤال میپرسد:
«... آیا در تاریخ مشرق زمین، هیچ به سراغ «نهج البلاغه» رفتهاید؟ ...نهج البلاغه ای که از فکر و خیال و عاطفه، آیه هایی به دست میدهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی و هنری او پیوند ناگسستنی خواهد داشت.
سخنانی زیبا و نغز، که زیبایی موضوع و بیان، آنچنان در آن به هم آمیخته که تعبیر با مدلول و شکل، با معنی، یکی شدهاند همچنانکه حرارت با آتش، نور با خورشید، و هوا با هوا یکی هستند!
و بشر در قبال آن، چیزی جز بهمثابه موجودی که در برابر سیل خروشان و دریای پرموج، و طوفان سرکش یا گردباد تند قرار گرفته باشد، نمیتواند به شمار آید...
نهج البلاغه ای که بیان آن اگر برای انتقاد به کار برده شود، گوئی تندباد خروشانی است و اگر تباهی و فساد را مورد تهدید قرار دهد، همچون آتش فشانی سهمناک زبانه میکشد و اگر برای تفکر و اندیشه بخواند، حس و عقل را همراه میسازد و اگر در مقام پند و اندرز باشد، مهر و عاطفه پدری را همگام با راستی و وفای انسانی در آن خواهید یافت و اگر برای شما از ارزش هستی و زیبایی های آفرینش و کمالات جهان هستی سخن گوید آنها را با مدادی
آغشته به نور ستارگان در قلب شما مینگارد! نهج البلاغه، بیانی است رساتر از هر صدا و پارهای است از یک تنزیل! و پیوند ناگسستنی با اصول ادب انسانی دارد، و تا آنجا اوج میگیرد که درباره آن گفتهاند: «بیانی است فروتر از کلام خداوند، و فراتر از گفتار بشر...»
و یقین داشته باشید، روزی از شما درباره امام اولتان، عظمتش و آنچه که دربارهاش میدانید سوال خواهند پرسید. پس بخوانید تا کمی بدانید! کتابهای جرداق بهترینها برای رسیدن به این هدف است...
انتهای پیام/
نظر شما