به گزارش قدس آنلاین به نقل از تبیان ، زیارت عاشورا با مجموع درسهای عقیدتی، سیاسی، فکری و انزجار از دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، در حکم محک و معیاری است که سَره را از ناسره جدا می کند و تقدم تبرّی است بر تولّی. دعا و نیایشی است به درگاه خداوند و درخواست توفیق انتقام از دشمنان اوست که هر کدام از اینها ارزشهایی را ارائه می دهد و سر فصلهای غیر قابل تردیدی را فرا راه انسان می گشاید و می تواند آدمی را در پیمودن راه راست و رسیدن به حقیقت راسخ و استوار نماید.
زیارت عاشورا توسط امام باقر (علیه السّلام) به شیعیان تعلیم داده شده است و تنها یک زیارتنامه جهت عرض ادب ظاهری به محضر امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یاران ایشان نبوده بلکه خود منشوری است که از هر جهت نوری از آن جلوه گر است چرا که این صحیفه بهانه ای است برای بیان مختصر امّا کامل از اسلام شناسی، معرفتشناسی، امام شناسی، جامعه شناسی و انسان شناسی.
پیام مهم زیارت عاشورا
اصل برائت و بیزاری، از حقایق مسلّم قرآنی است که البته مانند سایر امور قرآنی مصداق یابی دقیق آن به لسان معصومین (علیهم السلام) سپرده شده است. اگر در زیارت عاشورا به کرات از این واژه استفاده شده است، در واقع، اقتدایی به این سنت حسنه ابراهیمی بوده است: قرآن مجید میفرماید: «...فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ للهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیم»؛(توبه، 114) «هنگامی که برای او(ابراهیم) روشن شد که وی دشمن خداست، از او بیزاری جست؛ به یقین، ابراهیم دلسوز و بردبار بود»
فرازهایی در زیارت عاشورا وجود دارد که دربردارنده مهمترین پیامها هستند. یکی از آن فرازها، فرازی است که بیانگر تولّی و تبرّی به عنوان دو اصل مهم دینی میباشد. میتوان گفت این فراز (حبّ و بغض، تولی و تبری) محور اصلی زیارت عاشورا است که خمیرمایه تمام رفتارهای انسانهای مسلمان و مؤمن در طول مسیر زندگی، میباشد. این تولی و تبری در قالب لعن و سلام، رخ نموده، و خط مشی واقعی یک انسان مسلمان ناب را در وجود او پایهگذاری کرده و او را در مسیر اسلام ناب میبرد. پیام این فراز از زیارت عاشورا این است که؛ روح و قلب آدمی میباید حالتی پویا و تحریکپذیر داشته باشد و همواره نسبت به دشمنان پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) و امامان (علیهم السلام) مصداقی واقعی یافته، از ایشان بیزار و برکنار باشد. دوستی با دشمنان خدا، هرچند ناچیز و نامقدار به نظر رسد، بسیار است. همچنین دوستی نسبت به دوستان خدا که با معرّفی حق تعالی در قالب دوستان پیامبر و ائمه معصومین (علیهم السلام) مصداق یافتهاند، تا جایی که با ایشان همنوا و همسو محسوب شویم، همان تولّی است. البته این دوستی درجات مختلف دارد و هر چه بیشتر باشد، اثر مطلوبتری بر جای میگذارد.
البته باید توجه داشت که اصل برائت و بیزاری، از حقایق مسلّم قرآنی است که البته مانند سایر امور قرآنی مصداق یابی دقیق آن به لسان معصومین (علیهم السلام) سپرده شده است. اگر در زیارت عاشورا به کرات از این واژه استفاده شده است، در واقع، اقتدایی به این سنت حسنه ابراهیمی بوده است: قرآن مجید میفرماید: «...فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ للهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیم»؛(توبه، 114) «هنگامی که برای او(ابراهیم) روشن شد که وی دشمن خداست، از او بیزاری جست؛ به یقین، ابراهیم دلسوز و بردبار بود»
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) مأمور بود که به مشرکان بگوید: «...إِنَّنِی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُون»؛[3] «من از آنچه شما شریک خدا قرار میدهید بیزارم» (انعام، 19)
معجزۀ زیارت عاشورا
علاّمه بزرگوار حضرت آقای شیخ حسن فرید گلپایگانی از علمای تهران نقل فرمود از استاد خود مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (اعلی اللّه مقامه) که فرمودند: اوقاتی که در سامرّاء مشغول تحصیل علوم دینی بودم وقتی اهالی سامرّا به بیماری های وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عدّه ای می مردند روزی در منزل استادم مرحوم سیّد محمّد فشارکی جمعی از اهل علم بودند. ناگاه مرحوم آقای میرزا محمدتقی شیرازی که در مقام علمی مانند مرحوم آقای فشارکی بود تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگ هستند. مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا خیر؟ همه اهل مجلس تصدیق نمودند که : بلی !
هر کس زیارت عاشورا را یک روز یا ده روز یا چهل روز به قصد توسّل به آقا امام حسین علیه السلام بخواند حتماً صحیح و مؤثر خواهد بود و اشخاص بیشماری به این وسیله به مقاصد مهم خود رسیده اند.
سپس فرمود: من حکم می کنم که شیعیان ساکن سامرّاء تا ده روز همگی مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آنرا هدیه روح شریف نرجس خاتون ، والده ماجده حضرت آقا حجة ابن الحسن (روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) بنمایند تا این بلا از آنان دور شود. اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند. از فردا مرگ و میر شیعیان متوقّف شد و هر روز عدّه ای از غیر شیعیان می مردند به طوریکه این موضوع بر همگان آشکار گردید. برخی از غیر شیعیان از آشنایان شیعه خود می پرسیدند: علّت اینکه دیگر از شما کسی تلف نمی شود چیست ؟ پاسخ شنیدند: راز این موضوع در خواندن زیارت عاشورا توسّط ما می باشد. با این جواب آنان نیز مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند بلا از آنها نیز برطرف گردید!
جناب آقای فرید فرمودند:وقتی گرفتاری سختی برایم پیش آمد فرمایش آن مرحوم بیادم آمد. از روز اوّل ماه محرّم سرگرم زیارت عاشورا شدم . روز هشتم بطور خارق العاده برایم فرج حاصل شد. شکّی نیست که مقام میرزای شیرازی از این بالاتر است که پیش خود چیزی بگوید و چون این توسّل یعنی خواندن زیارت عاشورا تا ده روز در روایتی از معصومین علیها السلام نرسیده است شاید آن بزرگوار به وسیله رؤیای صادقه یا مکاشفه یا مشاهده امام (عج) چنین دستوری داده بود که مؤثر هم واقع شد.
مرحوم حاج شیخ محمّدباقر شیخ الاسلام نقل نمود که : مرحوم میرزای شیرازی در کربلا و در ایّام عاشورا در خانه اش روضه خوانی بود و در روز عاشورا به اتّفاق طلاّب و علماء به حرم حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام و حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام می رفتند و عزاداری می نمودند. عادت میرزا این بود که هر روز در حجره خود زیارت عاشورا می خواند. سپس پائین می آمد و در مجلس عزا شرکت می کرد. روزی خودم حاضر بودم که ناگاه دیدم میرزا در زمانی زودتر از موقعی که باید می آمدند با حالتی غیر عادّی و پریشان و نالان از پلّه های حجره بزیر آمد و داخل مجلس شد در حالی که می فرمود: امروز باید از مصیبت عطش حضرت سیّدالشهداء علیه السلام بگویید و عزاداری کنید. تمام اهل مجلس منقلب شدند و بعضی از خود بی خود شدند. آن گاه با همان حالت به اتّفاق میرزا به صحن شریف و حرم مقدّس امام حسین علیه السلام مشرّف شدیم . گویا مامور به این تذکّر شده بود.
خلاصه هر کس زیارت عاشورا را یک روز یا ده روز یا چهل روز به قصد توسّل به آقا امام حسین علیه السلام بخواند حتماً صحیح و مؤثر خواهد بود و اشخاص بیشماری به این وسیله به مقاصد مهم خود رسیده اند. مرحوم میرا محمدتقی شیرازی در سال یکهزار و سیصد و سی و هشت در کربلا وفات یافت و در جنوب شرقی صحن شریف مولا و اربابش مدفون گردید.
منابع:
سایت اندیشه قم
سایت اسلام کوئیست
داستانهایی از علما/علیرضا حاتمی
نظر شما