مقدمه
اقتصاد بنابر آنچه که امروزه به عنوان علم تلقی می شود، مستقل از عناصر فرهنگی و مبانی ارزشی تعریف و تحدید گردیده است. پایه گذاران این نگرش باورشان بر این است که وجود هر ردّپایی از این امور در روابط و فعالیت های اقتصادی به معنای دور شدن از ضوابط و چارچوب علمی است؛ تلاش های فراوانی از سوی اقتصاددانان غربی برای جداسازی اقتصاد از فرهنگ و نظام ارزشی و قطع رابطه ی متغیرهای آن با عناصر فرهنگی و علم قلمداد کردن آن از این طریق صورت گرفته است؛ ولی حقیقت آن است که این رابطه جدایی ناپذیر بوده ونمی توان از تأثیر عناصر فرهنگی و محدوده ی نظام ارزشی رها شد.در نتیجه به جای تعریف و چارچوب بندی فرهنگی مطابق با موازین انسانی و نظام ارزشی کمال طلب، اصول فرهنگی که به دور از ارزش های والای انسانی است، مبنا قرار می گیرد. به هر میزان تلاش برای خارج کردن اقتصاد از محدوده ی تأثیرات فرهنگی صورت گیرد تا تأثیر نظام ارزشی به صفر برسد( و علم بودن آن را مرهون چنین تلاش هایی بدانند) آنچه در عمل اتفاق افتاده و می افتد، ایجاد یک انحراف عمیق فرهنگی در مسیر رفتار اقتصادی انسان و حاکمیت فرهنگ منحط حیوانی در عوض فرهنگ والای انسانی و الهی است.
ضرورت اقدام و عمل
مقام معظم رهبری در پیام نوروزی سال 1395 خود اظهار داشتند : « به گمان من مسئله ی اقتصاد در اولویت اول است »؛ زیرا اقتصاد و مسائل مربوط به آن نه تنها راهی برای اعمال جدی ترین توطئه های دشمنان انقلاب اسلامی است، بلکه به فرموده ی معظم له « اگر به توفیق الهی، هم ملت و هم دولت و مسئولان گوناگون، بتوانند در مسئلهی اقتصاد کارهای درست و بجا و متقن را انجام دهند، امید این هست که در مسائل دیگر، مثل مسائل اجتماعی، مثل آسیب های اجتماعی، مثل مسائل اخلاقی، مثل مسائل فرهنگی هم تأثیرگذار باشند»؛بدین معنا که اقدامات مثبت در سایر بخش ها نیز در شرایط مناسب اقتصادی ممکن خواهد بود و بهبود در بخش اقتصاد و راه برون رفت از مشکلات مختلف از قبیل رکود، بیکاری و ...تنها در مجموعه ی مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است.
با مشخص شدن در اولویت بودن و اهمیت بخش اقتصاد و پی بردن به این نکته که تنها راه اصلاح این بخش، در قالب اقتصاد مقاومتی دست یافتنی است باید با شتاب هر چه بیشتر در جهت اقدامات عملی نیل به این مهم گام برداشت زیرا در فرهنگ اسلامی اقدام زودهنگام و بدون فوت وقت کارهای خیر، امری مطلوب و پسندیده شمرده شده تا جایی که در منابع روایی نیز بابی تحت عنوان « تعجیل فعل الخیر » یعنی باب عجله کردن در کار خیر، وجود دارد. مانند این روایت که در مضبوط ترین کتاب حدیثی یعنی کافی شریف آمده :
عن ابی جعفر (ع) قال :« قال رسوالله (ص) انّ الله یحبّ من الخیر ما یعجّل[1]».
امام باقر (ع) از رسول گرامی اسلام (ص) نقل می کند که حضرت (ص) فرمود : همانا خداوند کارهای خیر زودانجام شده را دوست دارد. در فرهنگ عامیانه شهرت و ارتکازی بودن حسن سرعت عمل در اقدام به کار خیر تا جایی است که در قالب مثل، استخاره را نیز در مورد آن را ناروا برشمرده و می گویند : در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. اگر اقدام زودهنگام در هر کار خیری امری پسندیده باشد، قطعا کار خیر دارای اولویت و ضرورت های مختلف در حد اعلای حسن و نیکویی قرار خواهد گرفت.
مقام معظم رهبری با انتخاب این شعار برای سال جاری، به دنبال این هدف می باشند که موتور حرکتی اقتصاد مقاومتی را در مسیر اجرا روشن نمایند؛ آنچه تا کنون در پیمایش این مسیر صورت گرفته به تعبیر معظم له در حد مقدمات کار است؛ بدین معنا که اگرچه گام های قابل تقدیری در این راستا برداشته شده ولی این اقدامات در حدی از نارضایتی است که صحت سلب از عمل و اقدام را دارد.
مراحل مقدماتی زمینه ساز اقدام و عمل
بنابر علوم عقلی[2]، کارهای اختیاری پس از عبور از چهار مرحله به صورت عملی درمی آید.این مراحل عبارتند از: 1- شناخت و درک 2- باور به اثر بخشی و داشتن نتیجه 3- شوق و علاقه 4- عزم و اراده؛
اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی نیز مانند دیگر امور اختیاری، وابسته به عبور از این چهار مرحله است؛ نیل به این هدف مستلزم تلاش و برنامه ریزی منظم و دقیق است؛ این برنامه ریزی باید بر اساس بینش صحیح و عمیقی طرح و پس از آن اطلاع رسانی مناسب با هدف شناخت عموم، انجام گیرد؛ زیرا بنابر روایات، مردم نسبت به آنچه که نمی دانند مخالفت و دشمنی می ورزند،[3] بنابراین اگر برنامه ریزی و اطلاع رسانی در مورد اقتصاد مقاومتی به طرز مطلوبی باشد، نه تنها با مخالفتی روبرو نمی شود بلکه در راه حسن اجرای آن نیز شاهد همکاری صمیمانه ای خواهیم بود، همانگونه که نسبت به اجرای قسط در قرآن کریم نیز، عنوان قیام مردم مطرح است نه اقامه در میان مردم[4]. همچنین می بایست تلاشی شایسته صورت گیرد تا اطمینان عمومی نسبت به اثر بخشی این سیاست گذاری ایجاد شده و باور جمعی بر این تعلق گیرد که تنها همین یک راه برای عبور از مشکلات و نابسامانی ها وجود داشته و نتیجه بخش خواهد بود. همچنین باید انگیزه ی رسیدن به این مهم طوری برانگیخته شود که شاهد شوق عمومی در جهت اجرا باشیم. با تحقق مراحل قبل، نیاز به یک بسترسازی از سوی مسئولین ذیربط برای جهت دهی به عزم مردم بیش از پیش احساس می شود.
مرحله نخست : شناخت صحیح
در این مرحله، هم باید درک صحیحی نسبت به اقتصاد و روابط اقتصادی داشت و هم از بین روش های گوناگون اقتصادی روش درستی برگزید که در عین مشکل گشایی، منطبق با فرهنگ اصیل اسلامی باشد . این روش همان اقتصاد مقاومتی است که باید بر اساس آن برنامه ی ریزی اقتصادی انجام و سپس اطلاع رسانی شود.
الف) شناخت صحیح از اقتصاد
گاهی اوقات تلقی از علم اقتصاد (علمی که در مورد رفتار اقتصادی انسان بحث می کند) بی تفاوتی نسبت به ارزش های والای انسانی بوده و انسان به عنوان موجودی فاقد این گرایش ها تعریف و بر این اساس به توصیف و تنظیم رفتارهای اقتصادی وی مبادرت می شود.
از دیدگاه منابع اسلامی رابطهی میان متغیرهای اقتصادی از نوع رابطه ی میان اجزای طبیعت و موضوع بحث در علومی چون فیزیک، شیمی، زیست شناسی و مانند آن نیست. اگر چه در میان موجودات غیر عاقل مانند حیوانات نیز، روابط اقتصادی از قانون خاصی تبعیت می کند (همان گونه که دکتر کنه پایه گذار اولیه و اصلی علم اقتصاد،[5]مطالعات خود را در این زمینه، با بررسی ارتباط اقتصادی میان حیوانات آغاز کرد)؛ ولی از منظر اسلام، انسان بسان حیوان نبوده و روابط اقتصادی حاکم برجامعهی انسانی مانند قوانین اقتصادی میان حیوانات نیست؛ اگرچه بعد حیوانی نیز، یکی از ابعاد وجودی انسان است ولی این بعد تمام حقیقت انسان را تشکیل نمیدهد؛ حقیقت انسان از دو بعد حیوانی و روحانی تشکیل شده و بعد اصلی وجود انسان همان بعد روحانی اوست؛ بعد حیوانی به عنوان مقدمه ای برای به کمال رسیدن بعد روحانی اهمیت دارد؛ چنانکه آیات دوازده تا چهاردهم سورهی مبارکه مؤمنون، آیات اولیه ی سوره مبارکه دهر و آیه ی29 سورهی حجر بر این مطلب دلالت داشته و به قول شاعر :
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
با درک صحیح از اقتصادی که به بعد ملکوتی انسان کاملا بی توجه است و ریشه در فرهنگ غرب دارد، افراد حق طلب مرعوب ظاهر علم نمای آن که در غالب معادلات پیچیده بیان می گردد، نشده و از آن سلب اعتماد خواهند نمود.
ب) شناخت صحیح از اقتصاد مقاومتی
با پیروزی انقلاب، فرهنگ اسلامی به جای فرهنگ غرب مورد پذیرش قرار گرفت؛ فرهنگی که به دنبال آرمان های متعالی بوده، به اموری چون مبارزه با ظلم،حق طلبی ،ایثار، شهادت طلبی و کرامت های انسانی ارج نهاده است. با توجه به اینکه اقتصاد و روابط مالی و تجاری افراد جامعه بر روابط و اجزای فرهنگی نیز تاثیر گذاشته و اقتصاد با تعریف و چارچوب غربی، ناسازگار با فرهنگ اسلامی است، باید به دنبال تعریفی همگون و تعیین محدودهای همخوان با فرهنگ اسلامی برای این مقوله بود؛ تعریفی از اقتصاد و روابط اقتصادی که در آن این جنبه به طور کامل لحاظ شود، اقتصاد مقاومتی نام دارد.
از دریچه ی اقتصاد مقاومتی بالا بردن حداکثری مطلوبیت برای مصرف کننده و سود برای تولید کننده، آن گونه که در اقتصاد غرب هدف بوده و اصلی ترین پایه های آن را تشکیل می دهد، مطرح نیست؛ بلکه بر اساس آن مصرف، وسیله ی نیل به اهداف عالی و دارای محدودیت بوده و بی رویه نیست؛ حدودی مانند پرهیز از اسراف، غصب، بی توجهی به محرومان و نیازمندان و وابسته بودن اقتصادی به اجانب به ویژه کشورهای استکباری.
در این رویکرد کسی نمی تواند خود را از خوراک سیر کند در حالی که احتمال گرسنه بودن دیگری را می دهد. امیرالمؤمنین (ع) در خطاب معروف خود به عثمان بن حنیف حتی احتمال وجود گرسنه ای در دورترین نقطه از کشورش مانند یمامه یا حجاز را به عنوان دلیل بر امتناع از خوردن غذای سیر مطرح می فرماید[6]. به این ترتیب مشکلاتی چون فقر، وابستگی و مانند آن برچیده خواهد شد؛ در چنین شرایطی فرد تنها به هدف کسب درآمد به دنبال کار نمی رود که اگر امکانات مالی به مقدار کافی در اختیارش باشد از کار کردن سرباز زند بلکه بنابر آنچه از روایات متعدد استفاده می شود به دلیل مذموم بودن مطلق بیکاری، نسبت به کار اقدام و در این جهت ملاحظه ی محدودیت ها را نموده، از کاری که موجب تأمین اهداف دشمنان است هر چند، با درآمد زیاد پرهیز خواهد کرد. حتی گاه به صورت رایگان و تنها به انگیزه ی کمک به دیگران به کاری که نفع عمومی در پی دارد مبادرت میورزد ؛ همانگونه که به صور گوناگون در سیره ی اهل بیت مشهود است.
از دریچه ی اقتصاد مقاومتی تولید کننده هیچگاه با هدف حداکثر بالا بردن سود خویش، اقدام به تولیدی که در آن ملاحظهی حقوق کارگر و مصرف کننده نمیشود ننموده، نسبت به تأثیرات منفی کالای خود بی توجهی نمیکند؛ بلکه با انگیزه های متعالی در راه نجات کشور از وابستگی و رفع مشکلاتی مانند بیکاری گام برمی دارد.
حال بر این اساس باید برنامهریزیهای اقتصادی کارشناسانه انجام و سپس در مورد آن به بهترین نحو اطلاع رسانی صورت گیرد تا آحاد مردم و مسئولین نسبت به وظیفهی خود درک و شناخت لازم را پیدا کنند.
مرحله دوم : باور نسبت به اثر و نتیجه بخشی
اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی علاوه بر تلاش برای ایجاد درک صحیح همگانی، منوط به باور عمومی اعم از ملت و دولت نسبت به نتیجه بخشی آن در شرایط سخت است؛ در چنین وضعیتی باید با سرمشق قرار دادن آیاتی نظیر 118 تا 120 سوره مبارکه آل عمران، امید به اجانب را قطع نمود و با پیاده کردن الگوی اقتصادی متناسب با فرهنگ بومی به تلاش پرداخته و اطمینان داشت که عمل به چنین برنامه ای علاوه بر اینکه موجب حفظ سرمایه های فرهنگی شده، در تنافی با آرمان های عالی نبوده و راه برون رفت از مشکلات را نیز به ارمغان خواهد آورد.
چنانچه به جای این الگو، راه حل مشکلات را در اقتصاد مبتنی بر فرهنگ غرب جستجو کنیم ثمره ای جز وابستگی نخواهد داشت. بهترین نمونه ای که میتوان برای تثبیت این مطلب بیان کرد، شرایطی است که کشور ژاپن برای رسیدن به رشد و توسعه پشت سر گذاشت؛ این کشور علی رغم فقدان مزیت نسبی از نظر مواد خام و همچنین وضعیت بسیار نامناسب جغرافیایی( مساحت آن 377389 کیلومتر مربع یعنی حدود یک پنجم خاک ایران است) که 85% آن را مناطق کوهستانی و آتشفشانی تشکیل می دهد و علاوه بر دور افتادگی جغرافیایی، از حوادث ناگوار طبیعی نیز همیشه در رنج است؛ به لحاظ سیاسی نیز، شرایط سخت تسلیم شدن در برابر قوای متفقین را پشت سرگذاشت و تحت استعمار همه جانبه ی آمریکا قرار گرفت و تنها میزان آسیبی که در جنگ جهانی دوم به تأسیسات صنعتی و زیر بنایی آن وارد شد، یک سوم کل ثروت های ملی این کشور برآورد شده است.[7]
با این حال بلافصله پس از جنگ جهانی در سال 1945 فعالیت های اقتصادی را آغاز کرد و به جای تبعیت از اقتصاد غرب، با مجهز شدن به فرهنگ تولید در محل مصرف و مصرف کالاهای محلی توانست خود را بازسازی کند، تا جایی که در زمانی کوتاه یعنی در نیمهی دههی پنجاه و بعد از گذشت تنها ده سال، به رشد اقتصادی 7/8% دست یافت و در دهه شصت این نرخ به 7/10% رسیده و در اوایل دههی هفتاد به عنوان یک قدرت اقتصادی مطرح شد. نکتهی قابل توجه اینکه، زمانیکه کشور ژاپن در شرایط اولین بحران نفتی که در سال 1973 اتفاق افتاد، قرار گرفت، متحمل آسیب اقتصادی جدی شد تا جایی که رشد اقتصادیش به صفر رسید، در حالی که نرخ متوسط رشد آن تا ابتدای دهه هفتاد 10% بود و نیز با تورم 25% و تراز پرداخت های خارجی با کسری برابر با 7/6 میلیارد دلار در سال مالی 1973 و 7/4 میلیارد دلار در سال مالی 1974 م روبرو شد ولی باز با اتکا بر فرهنگ تولید همه چیز در محل و زندگی در حد امکانات تولید داخلی، توانست نام خود را به عنوان اولین کشور صنعتی که موفق به عبور از بحران مزبور شد، به ثبت رسانده، به سرعت به دوران مازاد پرداخت های خارجی و رشد اقتصادی رسید. این کشور به حدی در بحران فوق درست رفتار کرد و آب دیده شد که توانست خود را در برابر هر بحرانی واکسینه کند؛ در دومین بحران نفتی که در سال 1979 مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست، بر عکس کشورهای غربی مانند آمریکا و انگلیس که با داشتن ذخایر نفتی دچار تورم 15% و نرخ بیکاری 13% شدند، ژاپن این شرایط را بدون تورم و با نرخ بیکاری 7/2% و با نرخ رشد 4% از سر گذراند.
مرحله سوم : شوق و علاقه
ایجاد انگیزه و علاقه در آحاد مردم، نقش فراوانی در رسیدن اقتصاد مقاومتی به سر حد اجرا و عمل دارد؛ برخی با الهام از وعده به فقر از سوی شیطان که قرآن کریم بدان تصریح می کند«الشیطان یعدکم الفقر»[8] در شیپور ناامیدی می دمند و با اغراق و مبالغه در به تصویر کشیدن مشکلات موجود، یا عبور از آن را ناممکن ارزیابی می کنند و یا اینکه انجام آن را با اعتماد به صاحب نظران دلسوز داخلی و بناگذاری برنامه ریزی اقتصادی بر پایهی فرهنگ بومی کاری نشدنی وانمود می کنند؛ و صد البته با ترویج فرهنگ توکل بر قدرت لایزال الهی که در آیات و روایات فراوانی بدان توجه داده شده، میتوان این وسوسه های شیطانی را بیاثر کرده و به نصرت و پیروزی دست یافت.
نقش رسانه ها و مراکز تبلیغی در ایجاد شوق وعلاقه بسیار مهم و پر رنگ است ؛ ایجاد انگیزه با تبلیغات باید به دو صورت کلی مورد توجه قرار گیرد : اول تبلیغ آموزه های دینی وفرهنگی مربوط به اقتصاد مقاومتی، مانند تشویق مردم به صرفه جویی و پرهیز از اسراف، استفاده از کالا های داخلی، اهتمام به تولید داخلی، تشویق به کار وتلاش و... دوم : دلگرم کردن مردم به نتیجه بخش بودن عمل به برنامه های اقتصادی منطبق با اقتصاد مقاومتی.
در مورد تبلیغ در راستای ایجاد انگیزه وشوق در میان مردم باید سنت احباط عمل را سر لوحه ی کار خود قرار داد، بر اساس این سنت الهی برخی کارهای بد از بین برنده ی تاثیر اعمال خوباست بدین معنی که برخی رفتارها، تبلیغات مزبور را خنثی و بیاثر می کند؛ برای مثال استفادهی مراکز دولتی به ویژه آن دسته از مراکزی که بیشتر در معرض دید مردم قرار دارند از وسایل تولید خارج از کشور، در موارد زیادی اثر اینگونه تبلیغات را از بین خواهدبرد؛ پس در ابتدای امر میبایست این امورخنثی کننده با دقت شناسایی شده و در گام بعدی اقدامات لازم در جهت برطرف نمودن آنها،صورت گیرد.
مرحله چهارم : عزم و اراده
اجرای اقتصاد مقاومتی به عزمی ملی نیاز دارد؛ عبور از مشکلات متعدد اقتصادی و رسیدن به شرایط قابل رقابت با کشور های توسعه یافته کاری بس دشوار است . آحاد مردم باید بدانند که توسعه و پیشرفت به آسانی دست یافتنی نبوده و به قول معروف :
نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
پس باید سستی ،تنبلی ،تن پروری ،راحت طلبی ،اکتفا به شعار ،فکر یک شبه به همه چیز رسیدن ،آیه یأس خواندن، تقلب، فریبکاری ،کم کاری ،بدکاری ،رباخواری ،اقتصاد را تابعی از سیاست دیدن و سیاسی کاری، زیادهگویی و غیر واقعی بودن گزارشهای اقتصادی،سهلانگاری ،اختلاس، خود برتربینی و بی اعتنائی به دانش و تجارب صاحبنظران، بیاعتنائی به علم و تحقیق، ایجاد ناامنی زمینهساز فرار سرمایهها، خود باختگی در برابر بیگانگان، حرص، طمع، سپردن مسئولیتها به دست افراد متملق و نالایق، خودخواهی، ابا داشتن از کار وتلاش،امتناع از مصرف کالاهای داخلی، دیگران را بیجهت متهم کردن، خیالات واهی، مصرف گرایی، عدم اعتماد به نفس، چشم داشت و امید بستن به دشمنان دین، واردات بی رویه، اتکا به درآمدهای نفتی و منبع طبیعی، تأثیرپذیری از فرهنگ غرب و ترویج آن، فراموش کردن فرهنگ بومی اصیل و هرآنچه را که در مسیر رسیدن به قله های رفیع توسعه و پیشرفت مانع تراشی می کند را کنار گذاشت وکمر همت را محکم بست که «همم الرجال تسقط الجبال».
منابع
قرآن کریم
نهج البلاغه
حلی (علامه)، حسن، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد،قم:انتشارات جامعه مدرسین،1407ق.
شارل ژید و شارل ریست، تاریخ عقاید اقتصادی، تهران:انتشارات دانشگاه تهران.
-کلینی، محمد، اصول الکافی،تهران: المکتبهالاسلامیه،1388ق.
نقی زاده، محمد، ژاپن و سیاست های امنیت اقتصادی آن ،تهران:نشر نگارش،1362ش.
محمدی ریشهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، قم:دارالحدیث، 1422ق.
[1] 1-کلینی، محمد، اصول الکافی،تهران: المکتبهالاسلامیه،1388ق، ج2، ص 114
- حلی (علامه)، حسن، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد،قم:انتشارات جامعه مدرسین،1407ه، ص 123 [2]
- محمدی ریشهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، قم:دارالحدیث، 1422ق، ص 112 [3]
-حدید،آیه25.[4]
- شارل ژید و شارل ریست، تاریخ عقاید اقتصادی، تهران:انتشارات دانشگاه تهران، ج1، ص4[5]
- نهج البلاغه، نامه 45 [6]
1 - نقی زاده، محمد، ژاپن و سیاست های امنیت اقتصادی آن ،تهران:نشر نگارش،اول، ص 20
- سوره بقره آیه 268[8]
منبع: فارس
نظر شما