به گزارش «قدس آنلاین»، متن پیش رو مشروح سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا با موضوع «زن و خانواده در آیینه عقلانیت اسلامی» است که روز گذشته در واحد خواهران دانشگاه امام صادق(ع)، ایراد گرده است؛
عنوان بحث اینجانب، زن و خانواده در آیینه عقلانیت اسلامی است هرچند تایید می کنید که ارائه چنین بحثی در یک جلسه، فقط در حد مقدمه چینی است لکن تلاش می کنم در فرصتی که در اختیار دارم، لااقل تیتر وار به بعضی از مهم ترین مسائل مرتبط با این بحث بپردازم.
زن و مرد از نظر منزلت انسانی، هیچ تفاوتی با هم ندارند
اولین مطلب اینکه در عقلانیت اسلامی، زن و مرد از جهت روحی و به تبع آن، از نظر منزلت انسانی، هیچ تفاوتی با هم ندارند؛ به عبارت دیگر، زن و مرد علی السویه از استعداد دست یابی به رفیع ترین سطح رشد و تعالی، و رسیدن به مقام خلیفة الهی برخوردارند و آنچه به عنوان تفاوت جنسیتی میان زن و مرد مطرح است به عالم طبیعی و فیزیکی و اقتضائات آن ربط دارد و طبعا قواعدی را هم در زمینه زیست فردی و اجتماعی زن و مرد به وجود می آورد.
تساوی جنسیتی با هدف ظلم و ستم علیه زنان طرح می شود
این مطلب به عنوان اصل الأصول در مبحث ما، حقیقتا جزو برجستگی های تعالیم قدسی اسلام است و جا دارد با رویکرد های جدید تر و جذاب تر روی آن کار شود. در اینجا لازم است این مطلب را صراحتا عرض کنم که در این عالم، وضع قوانین جنسیتی برای زن و مرد اجتناب ناپذیر است، صحبت کردن از تساوی جنسیتی، بیش از این که با انگیزه خدمت به زنان مطرح شود، با هدف نهادینه کردن ظلم و ستم علیه زنان مطرح می شود؛ در واقع، حامیان تساوی جنسیتی به دنبال تحمیل امور، و تحمیل سبک زندگی ای به زن هستند که با طبیعت او که مبتنی بر نظام احسن است، سازگاری ندارد و زن را نه فقط دچار رنج می کند بلکه آن را از بخش مهمی از استعدادهایش دور می سازد.
اسلام مروج و مدافع عدالت جنسیتی است
در نقطه مقابل، اسلام مروج و مدافع عدالت جنسیتی است. عدالت جنسیتی یعنی احترام به استعدادها و به تبع آن، به حقوق اختصاصی زن در عرصه های گوناگون و تلاش برای احقاق این حقوق. از نظر ما، عدالت جنسیتی، بهترین و کارآمد ترین نسخه برای پایان دادن به مظالم مختلفی است که زنان در جهان با آن روبرو بوده و همچنان بیش از گذشته با آن مواجه هستند.
اگر به شرایط امروز عالم دقت کنید، فرهنگ و سبک زندگی غربی، ضمن گرفتن آزادی انتخاب از زنان، به دنبال حذف تنوع و تکثر واقعی و یکدست سازی زنان در دنیا متناسب با اهداف نظام سرمایه داری است. یعنی قالبی را برای زنان طراحی کرده اند و می خواهند با فریب یا اجبار همه را وارد این قالب کنند. اینکه امروز می گوییم سبک زندگی غربی به دنبال مسخ انسان و قطع ارتباط آدمی با گوهر وجودی و مسیر کمال وجودی اش می باشد، یک حقیقت است. انسان در عالم غربی، چیزی جز چرخدنده ای برای دستگاه سرمایه داری و رفع عطش ثروتمندان و مستکبرین عالم به قدرت و شهوت نیست و این، جزو مصائب بزرگ جهان کنونی است.
در عقلانیت اسلامی، زن ابزار پول سازی و منفعت طلبی نیست و کسی حق ندارد با برهنه سازی زن به اسم آزادی، او را به برده شرکت های اقتصادی تبدیل کند. جای تاسف است که امروز در کشور ما جریان غربزده مجددا استفاده ابزاری از جسم زن را در دستور کار خود قرار داده و بعضی از بنگاههای هنری و رسانه ای هم در خدمت این هدف کثیف قرار گرفته اند.
رعایت حجاب و عفاف، مشارکت اجتماعی زنان را کاهش نمی دهد
این حقیقت به وفور تجربه شده که رعایت حجاب و عفاف، نه تنها مشارکت اجتماعی زنان را کاهش نمی دهد، بلکه با پایان دادن به بهره کشی ابزاری، زمینه بروز ظرفیت های حقیقی زنان در میدان اجتماع را فراهم خواهد کرد. شما به واقعیت پیرامونی خودتان دقت کنید، امروز زنان محبه و عفیفه، به مراتب از زنان بدحجاب و کم حیاء در به فعلیت رساندن استعدادهای خود موفق ترند.
قوانین ما همچنان با عدالت جنسیتی فاصله دارد
البته ما معتقدیم باید مشارکت اجتماعی زنان با عدالت جنسیتی و شأن و منزلت زنان همسو شود. نمی توان انکار کرد که قوانین و فرایند های نوشته و نانوشته با عدالت جنسیتی فاصله دارند و این اشکال بزرگ باید با مجاهدت خود بانوان فرهیخته و نخبه کشور برطرف شود.
از طرف دیگر، در جامعه ای که عدالت جنسیتی ملاک است و زنان به حکم عقل و شرع، مقید به رعایت حجاب و مرزبندی های معقول اجتماعی هستند، دولت ها در قبال امور زنان از مسئولیت های ویژه برخوردارند. دولت ها نمی توانند در فراهم سازی امکانات رفاهی و تفریحی و یا تأمین های اجتماعی به تساوی زن و مرد قائل باشند و نظاره گر رنج هایی باشند که جامعه زنان با آن روبرو است.
حتی در امور قضایی نیز به فلسفه احکام اختصاصی زنان توجه لازم صورت نمی گیرد. این قوانین آمده است تا شرایط زندگی زنان و احترام و حرمت آنها را بالا ببرد نه اینکه با رواج برداشت های غلط یا رسیدگی های نامطلوب به مسائل قضایی زنان، عکس منظور نظر شرع مقدس اسلام به مثابه یک احساس اجتماعی، عینیت پیدا کند. لذا یکی از نیازهای امروز زمینه سازی برای ظهور مکانیزم قضایی کارآمد و متناسب با شان و منزلت زن مسلمان است.
انفعال و کم کاری در تبیین و تحقق نظرات مترقی اسلام ناب در حوزه زنان
باید صراحتا عرض کنم که ما در تبیین و تحقق نظرات مترقی اسلام ناب در حوزه زنان با انفعال و کم کاری جدی روبرو هستیم و آنچه امروز در این زمینه مشاهده می شود، با شرایط مطلوب فاصله معتنابهی دارد. البته خود بانوان مسلمان و انقلابی در زمینه کاهش این فاصله نقش منحصربه فردی دارند. من معتقدم، سکون و کم تحرکی خواهران فرهیخته و انقلابی در این زمینه و دادن میدان به دست غربزده ها و فمینیست ها لطمات جدی به تحقق گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه زنان شده است. در حال حاضر به برکت انقلاب صدها موضوع پژوهشی تازه متولد شده که ورود به آنها فرصت به نمایش گذاشتن ظرفیت بی نظیر اندیشه اسلامی در پاسخگویی به نیازهای کشور را در اختیار ما قرار می دهد.
در بحث خانواده، مایلم به اختصار به چند نکته مهم اشاره کنم :اولا، خانواده، سلول بنیادی جامعه اسلامی است. اگر خانواده در جامعه به هر دلیل دچار بیماری یا از هم پاشیدگی شود، تردید نباید کرد که جامعه نیز به تبع آن، دچار بیماری و از هم پاشیدگی خواهد شد. امروز فرهنگ و سبک زندگی غربی و در رأس همه، فردگرایی، خانواده را در غرب متلاشی کرده و ما نباید اجازه بدهیم این اتفاق تلخ و لطمه زننده در جامعه ما نیز تکرار شود.
متاسفانه کم التفاتی ها و کم کاری ها نهاد خانواده در کشور ما را بدحال کرده و به طوریکه بسیاری از صاحب نظران سالهاست که زنگ خطر را در ارتباط با خانواده به صدا در آورده اند. این را هم عرض کنم که در خود غرب نگرانی درباره وضع خانواده روز به روز تشدید می شود به طوریکه تاکنون صدها کتاب منتشر و دهها کنفرانس عظیم در این زمینه برپا شده است؛ البته جای تعجب است که چرا غربزده های ایرانی و آنهایی که قبله خودشان را در همه زمینه ها غرب قرارداده اند، حتی از به کاربردن نام خانواده هراس دارند و این همه به شرایط بد نهاد خانواده در ایران بی توجه اند.
در حال حاضر، فضای فرهنگی و رسانه ای کشور خواسته یا ناخواسته به دشمن نهاد خانواده تبدیل شده و هر روز زخم جدید و عمیقی بر پیکر خانواده ایجاد می کند. صراحتا عرض کنم که نشر آلوده، مطبوعات آلوده، سینمای آلوده، تئاتر آلوده و از همه مهم تر، فضای مجازی ناسالم، که حتی کارهای خوب فرهنگی-هنری را هم خنثی می کند، خانواده ایرانی را در معرض سقوط قرار داده است و باید دید بی تفاوتی در قبال فضاهای فرهنگی کشور به نام آزادی و در جهت اهداف سیاسی- جناحی، چه هزینه های جبران ناپذیری را به نهاد خانواده وارد کرده است و چقدر تداوم این هزینه ها قابل تحمل است؟
دولت هیچ برنامه تحول آفرینی در زمینه ازدواج پایدار ندارد
از طرف دیگر، نهال ازدواج پایدار که شکوفا کننده نهاد خانواده است سالهاست به شدت رنجور شده و در شرایطی که دولت هیچ برنامه تحول آفرینی در این زمینه ندارد و تشکل های مردمی نیز از ورود همه جانبه به این میدان پرهیز دارند، امیدی به تقویت این نهال وجود ندارد. هر چند مسائل فرهنگی در بحث ازدواج غلبه محسوسی دارد لکن چیزی که در سالهای اخیر مشکل ازدواج را پیچیده تر کرده اقتصاد راکد و معضل رو به رشد بیکاری است. مسلما، در عقلانیت اسلامی نقش زن در نهاد خانواده به حد مهم و منحصربفرد است که قوام و حیات خانواده، در گرو حضور و نقش آفرینی اوست.
چیزی که بعضی از زنان جوان به آن توجه ندارند این واقعیت است که اسلام به شرط رعایت حجاب و عفاف و به شرط در نظر گرفتن عدالت جنسیتی، هیخ مخالفتی با مشارکت اجتماعی زنان ندارد اما ارزش ایفای نقش مادری و همسری زن در خانواده از جهت فایده و ثمر، با هیچ نوع خدمت اجتماعی ای قابل مقایسه نیست.
البته امروز بسیاری از زنان خانه دار از جهت برخورداری از شخصیت اجتماعی دچار مظلومیت هستند. متاسفانه، تحمیل فرهنگ و سبک زندگی غربی، زنان خانه دار را مبتلا به خود کم بینی کرده است و بخشی از جامعه هم به این خودکم بینی دامن می زند. باید روزی برسد که شخصیت اجتماعی زن خانه دار به مراتب از سایر بانوان بیشتر باشد و زن به خانه دار بودن خود و به سهم بی بدیلی که در سازندگی جامعه و تولید سرمایه ملی دارد کاملا افتخار کند.
زن به هیچ وجه خدمتکار خانه نیست
البته این را عرض کنیم که زن در خانواده به هیچ وجه خدمتکار همسر و فرزندان نیست و چنین تلقی ای از نقش زن در خانواده، حتما با احکام و ارزش های اسلامی مغایرت دارد. اینکه روی نقش محوری زن در خانواده تاکید می شود، به مفهوم آن نیست که نسبت به نادیده گرفتن حقوق زنان از سوی مردان جوازی صادر شده است؛ خیر، مردان بی اخلاق و تمامیت خواه سرجمع هم وزن سایر عوامل مخرب، در فروپاشی نهاد خانواده مسئولند. لذا اصلاح و ارتقاء نقش مردان در صیانت از خانواده باید جدی گرفته شود.
یکی از عالی ترین وجوه امر به معروف و نهی از منکر در نهاد خانواده اتفاق می افتد، آنجایی که قرآن کریم می فرماید : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ. (سوره تحریم آیه ۶ ). اگر در خانواده بر اساس ولایتی که اعضاء آن بر حسب مراتب بر هم دارند، امر به معروف و نهی از منکر نباشد، نه تنها خانواده از آسیبها در امان نخواهد بود، بلکه از حرکت کردن در مسیر رشد و کمال نیز محروم خواهد شد.
در عین حال آن عنصر اعجازگری که قوام خانواده به آن بستگی دارد، عنصر محبت، گذشت و احترام متقابل است که باید به عنوان یک عامل کلیدی در پاسداری از نهاد خانواده دائما مورد تاکید باشد. اتفاقا دنیاپرستی و اصالت نفع و سود، بیشترین لطمه را به همین عنصر اعجازگر زده و اعضاء خانواده را در حد یک وسیله یا کالای اقتصادی تنزل داده است.
یک واقعیتی که این روزها متاسفانه توسط برخی حتی در رسانه ها در حال وارونه سازی است، این است که تدین، اهتمام به شریعت اسلامی و اخلاق الهی، مولد همه آن خوبی هایی است که ما آن را در نهاد خانواده جستجو می کنیم و این ظلم بزرگی است که شرایط از هم پاشیده خانواده های نامتشرع را به خانواده های متدین نسبت می دهند و از هیچ کاری برای سیاه نمایی علیه خانواده و به طور خاص زن مسلمان دریغ ندارند.
نیازمند شکل گیری یک نهضت بیداری و خودباوری در بین بانوان ایرانی هستیم
خواهران گرامی، در پایان، این مطلب را عرض می کنم که ما در شرایط کنونی، به شکل گیری یک نهضت بیداری و خودباوری در بین دختران و بانوان ایرانی نیازمندیم. باید در برابر جریان مسخ انسان و به ویژه مسخ زن، و دور کردن او از حقیقت و گوهر وجودی اش به وسیله روشنگری مبارزه کرد. توجه داشته باشید، تحجر و روشنفکری اباحه گر، دو روی یک سکه هستند و هر دوی این ها به یک اندازه در عقلانیت اسلامی مذموم شمرده می شوند. لذا در پیگیری مسائل زنان، باید همان قدر که نسبت به روشنفکری غربزده و اباحه گر حساس بود، باید به تحجر و دگم اندیشی نیز حساس بود و باب تفکرات مترقی و راهگشای اسلام به روی جامعه اسلامی را مسدود نکرد.
نظر شما