به گزارش قدس آنلاین، شبی که بعد از اتمام فصل گذشته بغض مربی مظلومی استقلال، در برنامه نود ترکید و پرده از راز خیانت یک بازیکن بزرگ استقلال با همدستی یکی از مدیران میانی این باشگاه شب قبل از دربی برداشت و رسما اعلام کرد آنها یک شب قبل از شکست استقلال در دربی با ۴ گل خورده به دنبال مربی جدید بودند و حتی برای این منظور به خانه فرهاد مجیدی رفتند، بدون آنکه نامی مطرح شود، تقریبا افراد مورد نظر پرویز مظلومی مشخص شدند.
بعد از این اعتراف، پرونده جدیدی در فوتبال ایران باز شد که البته این پرونده خیلی مورد توجه قرار نگرفت و آنطور که باید و شاید به آن پرداخته نشد. گرچه بعد از آن خیلیها حق را به مظلومی دادند و در خیانت شدن به استقلال با او همسو شدند، اما انتقادی هم بر او وارد کردند. انتقادی که بعدها تبدیل به یک هجمه بر علیه مظومی شد و حتی آن را ضعف بزرگ مظلومی در مربیگری قلمداد کردند.
منتقدان مظلومی بر او تاختند که الان چه وقت اعتراف کردن است؟ باید همان زمان متهم یا متهمان به خیانت را معرفی میکرد. منتقدان مظلومی ضعف مدیریتی و شخصیتی او را دلیل مماشات با آنهایی دانستند که جلوی چشمش به او خیانت کردند و نتوانست با آنها مقابله کند.
امیر قلعه نویی نیز گرچه هرگز به صراحت مظلومی از خیانت در تیمش صحبت نکرد، اما او نیز همواره در لفافه صحبتهایی در همین راستا مطرح کرده بود و مشخص بود از دست عدهای در استقلال دل پری دارد. قلعه نویی با سابقه ۵ بار قهرمانی در لیگ برتر، دو فصل پیاپی نتوانست با استقلال مقام هایی بهتر از پنجم و ششم بیاورد تا با چهره ای شکست خورده این تیم را ترک کند.
بدون آنکه قصد متهم کردن فردی را به خیانت داشته باشیم، باید گفت علیرضا منصوریان که بعد از قلعه نویی و مظلومی وارث تیم پر حاشیه استقلال شده است، با بهره گیری از تجربیات این دو مربی سابق استقلال، قصد تکرار اشتباه آنها را ندارد.
حالا منصوریان نمیخواهد اشتباهی که مظلومی مرتکب شد را تکرار کند. او نمیخواهد بعد از کنار رفتن از استقلال بنشیند و بگوید فلان بازیکن فلان کار را کرد. سرمربی استقلال –به زعم خودش- مشکلات تیمش را واکاوی کرده و ریشه مشکلات این تیم را پیدا کرده. باید به سرمربی هر تیمی از جمله استقلال حق داد که مشکلات تیمش را از بین ببرد.
اگر منصوریان برخلاف مظلومی و حتی قلعه نویی به وقتش قصد حل و فصل مشکلات تیمش را دارد تا بعد از گذشتن کار از کار مظلومانه و مبهم از افرادی که باعث نتیجه نگرفتن تیمش شدند نام بیاورد، نباید مورد انتقاد قرار گیرد.
سرمربی وقت استقلال به نظر خودش مقابل جریانی ایستاده است که برای خود شرح وظایفی به مراتب بالاتر از آنچه هست متصورند. آنهایی که سر نخ اتفاقات این باشگاه را در دست دارند و سیاست های کلان آن را در پشت پرده تعیین می کنند. گرچه دایره اختیارات این افراد در زمان مدیریت افتخاری به مراتب کمتر شده است، اما هنوز رگه هایی وجود دارد.
به نظر میرسد باید رفتار منصوریان را مصداق مقابله با بازیکن سالاری دانست. رفتارهایی که البته با حمایت سیدرضا افتخاری مدیرعامل باشگاه استقلال همراه است.
نظر شما