به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر، فارین افیرز در تحلیلی به قلم «آلوف بن» می نویسد: این دیدگاه که اسرائیل به عنوان یک سرزمین سکولار و مترقی در تصور اغلب جهانیان نقش بسته، دیگر پایان یافته است. اگر چه اسرائیل در برخی جنبه ها شرایط مناسبی داشته اما این افسانه (کشور مترقی و سکولار) درحقیقت زمین گیر شده است. امروزه حقیقت تغییر کرده و اسرائیلی که امروز مشاهده می شود با اسرائیلی که بنیانگذاران آن ۷۰ سال قبل برایش متصور شده بودند تفاوت دارد. از زمان برگزاری آخرین انتخابات در اسرائیل یعنی مارس ۲۰۱۵، تعدادی از بخش هایی که تا آن زمان حرکت کندی داشتند شتاب چشمگیری داشته اند. اگر این حرکت ها ادامه داشته باشد می توانند به سرعت اسرائیل را به موردی غیر قابل تشخیص تبدیل کنند.
در ادامه این تحلیل آمده است: امروزه تغییر شکل اسرائیل دراماتیک است و رهبران فعلی اسرائیل به سردمداری «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر، که بعد از انتخابات دگرگون شده و از یک محافظه کار به یک راست گرای افراطی تبدیل شده دموکراسی را به عنوان حاکمیت اکثریت و نداشتن هیچگونه محدودیت از جمله بازبینی های قضایی و یا حمایت نکردن از اقلیت ها تعبیر می کنند. از نگاه آنها اسرائیل کشوری یهودی و دموکراتیک است که در آن فقط یهودیان می توانند از حقوق کامل بهره مند شوند و سایر ملیت ها و قومیت های حاضر در آن نیز باید با سوءظن زندگی کنند. صدای افراط گرایی در اسرائیل به گوش می رسد و این دیدگاه رهبران نیز حامیان زیادی دارد؛ برای مثال نتایج نظرسنجی موسسه پیو در ماه مارس نشان داد که ۷۹ درصد از یهودیان اسرائیل از سیاست «رفتار ترجیحی» برای یهودیان حمایت می کنند و فقط یک درصد بسیار کم از حقوق غیر یهودیان حمایت می کنند.
در همین حال راه حل دو دولتی برای پایان دادن به بحران میان فلسطینیان و اسرائیل از روی میز حذف شده و اسرائیل اشغال بیت المقدس شرقی و کرانه باختری را دائمی کرده است. در این میان گروه های حقوق بشری و اقلیت ها که به این اشغال اعتراض دارند از سوی مقامات اسرائیلی تقبیح می شوند و کابینه اسرائیل نیز درصدد وضع قانونی برای محدود کردن فعالیت این گروه ها است. روابط اعراب با یهودیان نیز به پائین ترین حد ممکن رسیده و جامعه اسرائیل میان قبایل تشکیل دهنده آن تفکیک شده است.
در ادامه مطلب فارین افیرز آمده است: نتانیاهو در چنین فضایی رشد کرد، فضایی که هدف دیرینه وی یعنی جایگرین کردن سنت های اسرائیل با مواردی جدید از فلسفه خود. با این وجود خاستگاه تمامی این تغییرات، تفکرات نخست وزیر فعلی اسرائیل را به تصویر می کشد و برای درک بهتر و صحیح تر آنها باید نگاهی به تاریخ اسرائیل داشته باشیم یعنی زمان تشکیل اسرائیل در سال ۱۹۴۸.
پیرمرد و یهود جدید
اسرائیل جدید (مدرن) بوسیله گروهی از چهره های سکولار سوسیالیست به رهبری «دیوید بن گوریون» پایه گذاری شد. بن گورین نخستین نخست وزیر اسرائیل بود که با عنوان «پیرمرد» شناخته می شد و بدنبال ایجاد سرزمینی برای یهودیان جدید بود. یهودیانی که نظیر آنها را می توان در فیلم Exodus پل نیومن مشاهده کرد. هر چند بن گوریون یک غیرنظامی بود اما به عنوان یک رهبر نظامی شناخته می شود؛ وی در جنگ اسرائیل با همسایگان عربش و همچنین جنگ با فلسطینی ها حاضر بود و بعد از پیروزی اغلب فلسطینیان مجبور به ترک سرزمین خود شدند. زمانیکه جنگ پایان یافت «پیرمرد» نیروی نظامی اسرائیل را پایه گذاری کرد. در اصل بن گوریون ارتش اسرائیل را به عنوان مهترین ابزار برای تشکیل سرزمین برای یهودیان مهاجر قلمداد می کرد.
بن گوریون یک چپگرا بود اما لیبرال نبود. بدنبال تشکیل اسرائیل وی اعراب باقی مانده در این سرزمین را مشمول قانون نظامی کرد؛ قانونی که تا سال ۱۹۹۶ ادامه داشت. بن گوریون همچنین اقدام به مصادره اغلب زمین های اعراب کرد. حزب او که در آن زمان «ماپای» نام داشت و در اصل چارچوب حزب «کارگر» فعلی را تشکیل می دهد، بوسلیه اقتصاد و توزیع کار اداره می شد. بن گوریون و گروه وی که تماما از یهودیان اشکنازی (یهودیانی از شرق اروپا) بودند با تبعیض با یهودیدان «سفاردیم» که در اسرائیل با نام «میزراهی»[میزراچی] شناخته می شوند رفتار می کردند. (یهودیان سفاردیم از کشورهای عربی همچون عراق، مراکش، تونس و یمن به اسرائیل آمده بودند). بن گوریون همچنین رابطه چندان خوبی با مذهب نداشت اما در نهایت اجازه داد تا ارتدکس ها خودمختاری آموزشی خود را در اسرائیل داشته باشند که همین امر منجر به شکل گیری یهودیان مذهبی در اسرائیل شد.
برای تمامی پیروان بن گوریون، دستاوردهای او بزرگ هستند و نباید آنها را دست کم گرفت. شاید عملکرد وی در ارتش یکی از دلایل برتری نیروهای نظامی در اسرائیل باشد و تا امروز حضور در ارتش اسرائیل بویژه واحدهای برتر آن مهمترین راه برای پیشرفت در اسرائیل محسوب می شود. بسیاری از رهبران اسرائیل از اسحاق رابین گرفته تا ایهود باراک و آریل شارون و همچنین روسای ستاد ارتش و نهادهای اطلاعاتی از چهره های نظامی بوده اند.
به گزارش مهر، فارین افیرز در ادامه به جنگ سال ۱۹۷۳ و حمله مصر و سوریه به رژیم صهیونیستی و در نهایت پیروزی صهیونیست ها اشاره کرده و می نویسد هر چند که در این جنگ اسرائیل پیروز شد اما با توجه به خسارت هایی که به آن وارد شد افسانه شکست ناپذیری اسرائیل رنگ باخت.
در ادامه این مطلب به ظهور «مناخیم بگین» و رابطه وی با یهودیان سفاردیم و همچنین شکل گیری حزب لیکود اشاره شده است.
غسل تعمید نتانیاهو
در ادامه این مطلب به نحوه قدرت گرفتن نتانیاهو در جامعه اسرائیل اشاره شده و آمده است: اگر چه حزب لیکود برای سال های زیادی قدرت را در اسرائیل در دست داشته و اقدامات زیادی انجام داده اما با این وجود شاید هیچ کس به اندازه نتانیاهو در مورد وضعیت اسرائیل شکایت نداشته باشد. نتانیاهو فردی است که آرزو دارد اقدامات نیمه تمام بگین را تمام کند. نتانیاهو برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ در انتخابات پیروز شد اما رسیدن به این آرزو (تکمیل اقدامات بگین) شاید چندین دهه طول بکشد.
فارین افیرز به دشمنی نتانیاهو با پیمان اسلو و همچنین دیدگاه مفنی وی نسبت به اعراب و مسلمان ها پرداخته و می نویسد: نتانیاهو منازعات میان اعراب و اسرائیل را به عنوان یک حقیقت دائمی قلمداد می کند که می توان آن را مدیریت کرد اما نمی توان آن را حل نمود. در دیدگاه نتانیاهو روی کمک غرب که ضد یهود و متفاوت قلمداد می شود نمی توان حساب کرد بنابراین رهبران اسرائیل وظیفه دارند که از وقوع هولوکاست دوم جلوگیری کنند. در حقیت این یکی از سیاست های نتانیاهو است که قدرت را از هر طریق که می تواند کسب کند از رئیس جمهور آمریکا و یا مجمع عمومی سازمان ملل. نتانیاهو به زبان انگلیسی مسلط است و دوست دارد که در سخنرانی های خود کشورهای دیگر را مورد خطاب قرار دهد و اغلب شهروندان اسرائیلی این رویکرد نتانیاهو را دوست دارند. البته نتانیاهو در این میان سخنان جنجالی نیز به زبان می آورد که یکی از آخرین موارد آن مربوط به اکتبر گذشته است که گفته بود «هیتلر» ایده خود برای کشتار یهودیان اروپا را از فردی به نام «امین الحسینی» مفتی اعظم بیت المقدس در دوران جنگ جهانی دوم گرفته بود.
در ادامه این مطلب به عملکرد نتانیاهو در دور اول نخست وزیری وی اشاره شده است.
یک نقاب مدرن
فارین افیرز در ادامه انتخابات می ۱۹۹۹ و شکست نتانیاهو و دوری وی از قدرت اشاره کرده و می نویسد: نتانیاهو پس از آن، دهه بعدی زندگی خود را صرف تلاش برای بازگشت به قدرت کرد. بدنبال انتخاب مجدد شارون در سال ۲۰۰۳، نتانیاهو به عنوان وزیر اقتصاد معرفی شد و البته وی در سال ۲۰۰۵ و بدنبال خروج اسرائیل از نوار غزه، از این سمت استعفا داد. شارون بعد از خروج نتانیاهو، حزب جدید کادیما را پایه گذاری کرد و نتانیاهو بر بقایای لیکود حاکم شد اما با این وجود در انتخابات مارس ۲۰۰۶ این «ایهود اولمرت» بود که به پیروزی رسید. اولمرت در آن سال ریاست حزب کادیما را بر عهده داشت.
اولمرت نیز همانند شارون اعتقاد به خروج از کرانه باختری داشت اما در ماه جولای ۲۰۰۶ و بعد از جنگ با حزب الله لبنان وی در تفکرات خود تغییراتی را اعمال کرد. اقدام وی در از سرگیری مذاکرات صلح با فلسطینیان در سال ۲۰۰۷ راه به جایی نبرد و سرانجام در سال ۲۰۰۸ وی به اتهام فساد مالی مجبور به استعفا از سمت نخست وزیری اسرائیل شد.
در آن سالها نتانیاهو به کمک هفته نامه ای به نام «اسرائیل حیوم» (اسرائیل امروز) توانسته بود خود را به عنوان یک چهره معرفی کرده و نظر شهروندان اسرائیلی را متوجه خود کند. اسرائیل حیوم از سوی یک تاجر آمریکایی «شلدون آدلسون» اداره می شد و صفحه نخست اغلب شماره های آن با پیامی از نتانیاهو آغاز می شد. نتانیاهو و حزب لیکود با کمک این رسانه و با توجه به آنکه رقیب چندان قدرتمندی نداشت توانست در انتخابات کرسی های مناسبی را کسب کرده و در مارس ۲۰۰۹ به قدرت بازگردد.
در ادامه این مطلب به روابط رژیم صهیونیستی با آمریکا در سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ با آمریکا و رئیس جمهور آن یعنی باراک اوباما و همچنین برنامه های نتانیاهو برای تقابل با ایران اشاره شده است.
به نوشته فارین افیرز، وقوع بیداری اسلامی (بهار عربی) و تغییر حاکمیت در مصر، وقوع بحران در سوریه، خیرش مردم در بحرین و ... موجب تغییر وضعیت خاورمیانه شد و در این بین شاید بیشترین موفقیت نصیب اسرائیل شد چرا که بعد از وقوع بهار عربی کشورهای عربی همچون عربستان سعودی به سمت برقراری و یا گسترش روابط با اسرائیل حرکت کردند.
راست جدید در اسرائیل
در ادامه این مطلب به بروز اختلاف نظر در ائتلاف نتانیاهو و انتخاب «رووین ریویلین» از بزرگترین رقیبان نتانیاهو، به عنوان رئیس رژیم صهیونیستی اشاره شده و آمده است: نتانیاهو در سال ۲۰۱۵ در جلوگیری از انتخاب ریویلین به عنوان انتخاب رئیس اسرائیل ناتوان بود و در نتیجه اختلافاتی که در ائتلاف نتانیاهو بوجود آمد سرانجام وی مجبور به پذیرفتن برگزاری انتخابات زودهنگام شد.
در این سال شهروندان اسرائیل از پرونده های مالی مطرح شده علیه همسر نتانیاهو و همچنین جنگ با حماس ناراحت بودند. در نتیجه به نظر می رسید «اتحاد صهیونیست» ائتلاف جدیدی که از سوی «ایزاک هرزوگ»، رئیس حزب کارگر، اداره می شد مامور تشکیل کابینه شود اما مجموع عواملی همچون اینکه هرزوک یک چهره «غیرکاریزماتیک» بود موجب شد تا شانس بار دیگر با نتانیاهو یار شود. در این سال نتانیاهو که برای سخنرانی به کنگره آمریکا رفته بود با حمله به سیاست های اوباما از جمله توافق هسته ای ایران توانست آرای احزاب کوچک محافظه کار درون اسرائیل را با خود همراه کند.
بدین ترتیب نتانیاهو توانست اولین کابینه یکدست راست افراطی را در دوران قدرت خود در اسرائیل روی کار بیاورد و بدین ترتیب تحقق رویای خود را در دسترس ببیند.
خنجرهای برکشیده (انتفاضه جدید فلسطینیان)
فارین افیرز در ادامه به تاریخچه مبارزات مردم فلسطین علیه رژیم صهیونیستی و شکل گیری انتفاضه های اول و دوم اشاره کرده و از اقدامات شهادت طلبانه فلسطینیان در یک سال گذشته که اغلب آنها با استفاده از سلاح سرد و حمله به نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی انجام گرفته اند با عنوان انتفاضه سوم یاد کرده و می نویسد: در انتفاضه فردی فلسطینیان خود به تنهایی وارد عمل شده و مردان و زنان جوان فلسطینی با استفاده از سلاح سرد و یا سلاح های دست ساز به نیروهای امنیتی اسرائیل حمله می کنند. در نتیجه این حملات در یک سال گذشته ۳۴ اسرائیلی کشته شده و ۲۰۰ فلسطینی نیز به دلیل ارتکاب این حملات و یا سوءظن نیروهای امنیتی به افراد مختلف در رابطه با این حملات کشته شده اند.
این انتفاضه جدید کابینه نتانیاهو را با دشوارترین آزمون خود مواجه کرده است. زیرا نتانیاهو همواره رقیبان خود را به نرمی در برابر دشمنان متهم کرده و اعتقاد داشت که در برابر چنین اقداماتی باید با شدت عمل برخورد کرد اما در یک سال گذشته بجای آنکه تدابیر امنیتی و مبارزه با اقدامات این چنینی افزایش بیابد نتانیاهو تمرکز خود را بر روی انتقاد از رقبا و اعراب اسرائیلی گذاشته است.
نخست وزیر دائمی
در ادامه مطلب فارین افیرز، به رقبای احتمالی نتانیاهو و اینکه آیا آنها می توانند در انتخابات آتی بر وی پیروز شوند اشاره شده و آمده است: یکی از دلایلی که نتانیاهو کسب قدرت کرده و توانسته بعد از بن گورین طولانی ترین دوره نخست وزیری را داشته باشد آن است که وی سیاست های خود را به افکار عمومی نزدیک می کند. برای مثال در سال ۲۰۰۹ وی خود را متمایل به میانه روها نشان داد و دلیل آن این بود که او نگران سیاست های اوباما بود و قصد داشت حضور خود را در قدرت ادامه بدهد. اما در سال های اخیر افکار عمومی اسرائیل به سمت راست گرایان تغییر جهت داده و نتانیاهو نیز به دیدگاه های قبلی خود بازگشته و به این ترتیب وی می تواند با آزادی عمل بیشتری اقدامات خود را پیگیری کند.
البته در این سالها نتانیاهو از یک موقعیت دیگر نیز بهره مند شده و آن نبود رقیب جدی برای وی چه در داخل حزب لیکود و چه در خارج آن بوده است. از سال ۲۰۰۹ تا کنون یعنی از زمان بازگشت نتانیاهو به قدرت، وی تمامی نامزدهای احتمالی تصدی پست نخست وزیری را شکست داده و نظرسنجی ها نیز چنین موضوعی را تائید می کنند.
در داخل حزب لیکود نتانیاهو توانسته افرادی همچون «موشه کاهلون»، «گیدئون سار»، و «سیلوا شالوم» را به حاشیه براند و احزاب رقیب نیز نتوانسته اند جایگزینی مناسب برای نتانیاهو معرفی کنند. شاید تا قبل از سال ۲۰۰۱، «ایهود باراک» یک رقیب جدی برای نتانیاهو به حساب می آمد اما بعد از کناره گیری وی از سیاست، نتانیاهو با رقیب قدرتمندی مواجه نشده است. البته در سال های گذشته «زیپی لیونی» وزیر خارجه اسبق رژیم صهیونیستی، به عنوان یک رقیب خود را نشان داد و توانست در سال ۲۰۰۹ به همراه حزب کادیما بر نتانیاهو پیروز شود اما چون در تشکیل کابینه ائتلافی ناموفق بود نتوانست با نتانیاهو رقابت کند و «بی بی» مامور تشکیل کابینه شد. در سال های بعد نیز لیونی نتوانست به عنوان یک چهره مخالف عملکرد مناسبی از خود نشان بدهد بنابراین وی نمی تواند گزینه مناسبی برای رقابت با نتانیاهو محسوب شود.
در ادامه این مطلب به چهره های نوظهوری همچون «نفتالی بنت»، «نیر بارکات» شهردار بیت المقدس، «گابی اشکنازی» و «یائر لاپید» اشاره شده و از آنها به عنوان رقیبان احتمالی نتانیاهو نام برده شده اما با ارائه دلایلی همچون ناشناخته بودن بارکات برای تمامی شهروندان اسرائیل و یا رهبری یک حزب کوچک از سوی بنت، عنوان شده که آنها نمی توانند خطری جدی را برای نتانیاهو ایجاد کنند.
در این میان تنها از یائیر لاپید به عنوان یک گزینه جدی نام برده شده که البته وی با نتانیاهو ائتلاف کرد و هم اکنون عهده دار سمت وزارت خزانه داری است. لاپید یک چهره میانه رو و مخالف گسترش شهرک سازی در کرانه باختری است.
فارین افیرز در پایان می نویسد: هیچ یک از این موارد بدان معنا نیست که نتانیاهو غیر قابل شکست است. در ماه مارس هاآرتض اقدام به انتشار یک نظرسنجی کرد که نتیجه آن نشان داد اگر همین امروز انتخابات برگزار شود ائتلاف اشکنازی، کاهلون و سار می تواند حزب لیکود را شکست بدهد. با این وجود اما تا سال ۲۰۱۹ خبری از انتخابات نیست و تا آن زمان نتانیاهو می تواند «مانور» بدهد. وی هم اکنون در تلاش است تا احزاب کوچک راست گرا را وارد ائتلاف با حزب لیکود کند.
صرف نظر از اینکه چه کسی در انتخابات آتی اسرائیل پیروز می شود، تل آویو هم اکنون بیش از هر زمان دیگری صبر خود را از دست داده است. صلح به حاشیه رفته و چالش های زیادی اسرائیل را تهدید می کنند. روابط اعراب با یهودیان چنان بد است که بعید به نظر می رسد فردی در کوتاه مدت بتواند آن را تعمیر کند. رابطه اسرائیل با آمریکا بد شده و هم اکنون بسیاری از شهروندان اسرائیل اینطور تصور می کنند که می توان بدون جلب رضایت واشنگتن اقدامات زیادی را انجام داد و بر همین اساس پیش بینی اینکه نخست وزیر اسرائیل و یا رئیس جمهور آمریکا بتوانند بسیاری از این موارد ذکر شده را بهبود ببخشند سخت است.
نظر شما