قدس آنلاین/ امیرمحمد سلطان پور: شاید نام پاتریس لومومبا را به عنوان یک خیابان در تهران شنیده باشید. بدون شک ترور پاتریس لومومبا یکی از تاثیرگذارترین وقایع قرن بیستم است. جایی که در قلب آفریقا مردی برای استقلال کشورش جان داد و پیام آزادیخواهی او هنوز پس از ۵۵سال در جهان به گوش میرسد.
کنگو دیگر کجاست؟
شاید بسیاری با کشور کنگو آشنا نباشند اما اگر نقشه جهان را پیش روی خود گذاشته و کشوری بزرگ در مرکز قاره آفریقا را پیدا کنید، کشوری که حدود ۴۰۰هزار کیلومتر مربع از ایران نیز وسعت بیشتری دارد، با جمهوری دموکراتیک کنگو آشنا خواهید شد. البته آنها به این راحتی لقب جمهوری دموکراتیک خود را به دست نیاوردهاند. برای ۱۲۶سال این بلژیک و آمریکا بودند که برای کنگو، کشوری با منابع و معادن عظیم تعیین تکلیف میکردند. در ۱۸۸۴ آمریکا به عنوان اولین کشور، ادعای شاه لئوپولد دوم از بلژیک برای تحت تسلط گرفتن کنگو را به رسمیت شناخت.
بمب اتمی هیروشیما، ساخت کنگو!
کنگو در دهههای ابتدایی قرن بیستم مستعمره بلژیک بود اما این آمریکاییها بودند که منابع و معادن آنها را استفاده میکردند. کنگو به خاطر داشتن منابع اورانیوم بسیار زیاد، هنوز هم کشوری استراتژیک در جهان محسوب میشود و آمریکا حتی برای ساخت بمبهای اتم خود که بر روی هیروشیما و ناکازاکی ریختند، از معادن اورانیوم کنگو استفاده کردند.
نوشابهفروش دورهگرد
زمانی که جنگ جهانی دوم به پایان رسیده بود، هزاران کیلومتر پایینتر از شلوغی های جنگ، مرد جوانی به نام پاتریس فارغ از حرارت جنگ نوشابه میفروخت. البته مطالعات زیاد او پیرامون سیاست، او را به نویسنده و شاعری توانا در نوشتن اندیشههای ضد امپریالیستی تبدیل کرد. او به حزب لیبرال بلژیک در کنگو پیوست و سمت مکاتبات اداری و ادبی این حزب را در اختیار گرفت. مسوولیت او شامل سه هفته مسافرت آموزشی به بلژیک نیز بود که البته به خاطر حمل و در اختیار داشتن میزان غیرقانونی پول، به بیش از یکسال اقامت در بلژیک البته در زندان تبدیل شد!
موسم استقلال به آفریقا میوزد
لومومبا به دو سال زندان محکوم شده بود اما با تخفیف بعد از یکسال به کشورش بازگشت. او در این مدت آبدیده شده و یکی از موسسان جنبش ملی کنگو بود که خیلی زود ریاست این جنبش را نیز به دست گرفت. حزب آنها بر خلاف دیگر احزاب موجود در کنگو فقط یک هدف را دنبال میکرد و آن نیز به دست آوردن استقلال کشورشان بود. لومومبا با شخصیت کاریزماتیک و توانایی خاصش در سخنرانی، به شخصیتی ملی در کنگو بدل شده بود.
اندیشههای لومومبا همانگونه که پیشبینی می شد تحرکات استقلال طلبانه را در کشور به وجود آورده بود که استعمارگران خارجی آن را بر نمیتابیدند. آن ها لومومبا را به این دلیل مجرم و روانه زندان کردند که به خاطر اندیشه های او، مجبور شدند سی نفر استقلال طلب را بکشند! لومومبا به ۶۹ماه زندان محکوم شد که از سال ۱۹۶۰ آغاز شد.
جشن استقلال در زندان
لومومبا در زندان بود اما می دانست کارش را کرده و آتش جنبش استقلال طلبانه او و حزبش دیگر خاموش نخواهد شد. بلژیک شرایط را برای ادامه استعمار کنگو دیگر مناسب نمی دید و همزمان با زندانی کردن لومومبا کنفرانس مخصوصی برای تعیین سرنوشت آینده کنگو در بروکسل برگزار کرد که چندین ماه به طول انجامید و با پیروزی حزب جنبش ملی کنگو، بلژیکی ها حضور لومومبا را در کنفرانس خود الزامی دیدند و او را آزاد کردند.
لومومبا و هم حزبیانش دولت را تشکیل دادند و خود را به عنوان اولین نخست وزیر معرفی کرد و جوزف کاسا ووبو نیز رئیس جمهور شد.
سخنرانی جنجالی در روز استقلال
در ۳۰ ژوئن ۱۹۶۰ جشن استقلال کنگو با حضور احزاب ملی کنگو و البته بودوئن، شاه بلژیک در حال برگزاری بود. بودوئن در سخنرانی خود از خدمات بلژیک در دوره استعمار کنگو گفت و با لحن تحقیرآمیز روبروی مردم کنگو از آن ها خواست از زیرساخت هایی که بلژیک به آن ها داده به خوبی مراقبت کنند و اگر دیدند نمی توانند کشور خود را اداره کنند نزد بلژیکی ها برگردند!
کاسا ووبو رئیس جمهور جدید کنگو از او تشکر کرد اما پاتریس لومومبا که برنامه ای برای سخنرانی نداشت نمی توانست نسبت به گستاخی بودوئن ساکت بنشیند. او شروع به سخنرانی کرد و با فن بیان فوق العاده خود از نبرد مردم کشورش برای استقلال در میان اشک و آتش گفت و پایان استعمار بلژیک را در مقابل شاه این کشور پایان بردگی تحقیر آمیز آن ها بر مردم کنگو بیان کرد. روزنامه نگاران غربی که گویی به مهمانی ترتیب داده شده توسط شاه بلژیک دعوت شده بودند مجذوب و مبهوت سخنرانی خارج از برنامه پاتریس لومومبا شدند. بلژیک از همان سخنرانی، نام لومومبا را به عنوان یک تهدید و دشمن سیاسی برای خود فهرست کرد.
بازگشت بلژیکی ها
حالا که دولت مستقل کنگو آغاز به کار کرد، سیاست های در پیش گرفته شده توسط لومومبا بسیاری از معادلات را به هم زد. اصلی ترین تلاش نخست وزیر، پاکسازی ارتش کنگو از خارجی ها بود و با عزل تمامی فرماندهان اروپایی، بسیاری از این کشورها را عصبانی کرد. لومومبا همانگونه که خودش می گفت تلاش داشت تا چهره کشور را ظرف مدت چند ماه عوض کند اما تغییرات او در کشور موجب درگیری های داخلی نامشخص مخصوصا علیه خارجی ها مقیم کنگو شد، به آن حد که چند ده اروپایی به قتل رسیده و بسیاری از آن ها در برخی ساختمان های دولتی به گروگان گرفته شدند.
بلژیک به همان بهانه ۶هزار نظامی خود را به کنگو فرستاد و حتی استان کاتانگا که اکثر منابع طبیعی کنگو در آنجا واقع است را نیز به تصرف خود در آورد. بعد از مدتی نیروی دریایی بلژیک نیز وارد عمل شد و در یکی از حملات خود ۱۹کنگویی را کشتند. نظامیان بلژیکی وارد پایتخت نیز شدند و با نظامیان کنگویی درگیر شدند. اوضاع بسیار بحرانی شده بود و پاتریس لومومبا به دنبال راه حل برای پایان این وضعیت می گشت.
سازمان ملل منهای کنگو
لومومبا برای پایان دادن به این بحران از سازمان ملل درخواست کمک می کند. و با اینکه سازمان ملل در شورای امنیت رای برای کمک به کنگو صادر کرده و نیروهای خود را نیز به این کشور می فرستد اما با دخالت های آمریکا در عمل اوضاع پیچیده تر و بحرانی تر هم می شود. کاسا ووبو همچنان می خواهد منافع آمریکایی ها حفظ شود اما تنها راه چاره برای لومومبا فقط شوروی باقی مانده است. رئیس جمهور و نخست وزیر با یکدیگر درگیری پیدا می کنند و لومومبا به خروشچف برای کمک نامه می نویسد. نامه ای که در جنگ سرد میان شوروی و آمریکا اصلا به مذاق آمریکایی ها خوش نمی آید.
دست پدر خوانده
آمریکایی هادر همان زمان نیز با شوروی به خاطر جنگ در نگرفته تسلیحاتی خود درگیر بودند. ورود شوروی به بازی کنگو با آن همه معادن اورانیوم می توانست کفه جنگ سرد را به کلی از طرف آمریکا به سمت شوروی تغییر دهد. آمریکایی ها خیلی زود جلوی آن را می گیرند و با کمک دوستان بلژیکی خود در کنگو کودتا به راه می اندازند. رهبر مردمی کشورشان را دستگیر و چند روز بعد اعدام می کنند. پاتریس لومومبا در ۱۷ژانویه ۱۹۶۱ به جوخه آتش سپرده شده و حتی جسد او نیز توسط اسید سلوفوریک از بین می رود.
لومومبا به معنی وارث نفرین است، نفرینی که همچنان توسط کشورهای استعمارگر بر قاره آفریقا حاکم شد است. پاتریس حتی با مرگ خود، کشوری از کنگو به یادگار گذاشت که یکی از متحد ترین کشورهای آفریقایی است. کشوری که بسیاری دیگر در قاره سیاه آرزوی آن را می کنند. آن ها نیز برای رسیدن به این هدف به یک طلسم شکن مانند پاتریس لومومبا نیاز خواهند داشت.
نظر شما