به گزارش قدس آنلاین، از مقدمه و توضیح آنچه در چهارراه استانبول تهران در روز ۲۹ دیماه ۱۳۹۵ در هنگام اذان ظهر رخ داد میگذرم زیرا چرایی آن مهمتر است. هرکس که در حوزه مهندسی فعالیت، تحصیل یا مطالعه کرده باشد بهخوبی میداند که رخدادهایی از این دست بدون شک ناشی از این است که عدهای کار خود را درست انجام ندادهاند یا به عمد و به دلیل فسادهای گوناگون از انجام وظیفه شغلی و تحصیلیشان طفره رفتهاند.
در ادامه این مطلب، به دو موضع خواهم پرداخت، نخست اینکه گازوئیل چه نقشی در فاجعه دارد؟ و دوم اینکه قوانین درباره مخازن سوخت در ساختمانهای غیرصنعتی چه میگویند؟ پاسخ به این پرسش که چه کسانی مسئول و مستحق محاکمه و بررسی در این زمینه هستند، با خوانندگان خواهد بود که امیدوارم در میان آنها هنوز هم مسئولی مسئولیتپذیر حضور داشته باشد.
در میان اظهارنظرهای مقامات رسمی و مرتبط، که البته تعدادشان چندان زیاد نبود، چند مورد از جمله اظهارات چمران، عضو شورای شهر تهران در شبکه ششم سیما، به موضوع وجود مخازن سوخت چند هزار لیتری گازوئیل در طبقات فوقانی ساختمان پلاسکو اشارهای شد. در ویدئوهای منتشر شده از زوایای مختلف که در لحظات فروریختن ساختمان دیده میشود، حداقل یک انفجار بزرگ در طبقه دهم یا یازدهم ساختمان پلاسکو در ضلع جنوب شرقی دیده میشود که طی کمتر از یک دقیقه بعد از این انفجار، ساختمان به طور کلی تخریب شد. با کنار هم گذاشتن اظهارات برخی مسئولان و درنظر گرفتن این واقعیت که این ساختمان مجهز به گاز شهری نبود، همچنین با ابعاد بزرگی که این انفجار داشت، میتوان با دقت مناسبی آن را ناشی از یک مخزن سوخت چندهزار لیتری درنظرگرفت.
◼️ گازوئیل، سوخت دوزخ
زیرمجموعههای نفت برای سوختن بسیارند اما برخی از آنها ویژگیهای خاص و عجیبی دارند. در میان خانواده نفتیها، گازوئیل از جمله سوختهای سنگین محسوب میشود، محصولی که کربنهای زنجیره آن از ۱۵ تا ۲۵ عدد است و این یعنی این سوخت به آسانی بخار نمیشود اما به همین اندازه هم به آسانی خاموش نمیشود.
از ویژگیها و جزئیات شیمی نفت که بگذریم، گازوئیل در دمای معمولی مایع است اما در دمای ۳۵ درجه سانتیگراد شروع به بخار شدن میکند و در دمای بین ۵۵ تا ۱۲۰ درجه سانتیگراد مشتعل خواهد شد. براساس اطلاعات مندرج در وبسایت شرکت ملی پالایش و پخش محصولات نفتی ایران، گازوئیل تولیدی در کشورمان در دمای ۵۴ درجه مشتعل میشود و در دمای -۴ درجه سانتیگراد یخ میبندد. از این دادهها چه برداشتی میتوان داشت؟
نخستین دستاورد این دادهها این است که وقتی گازوئیل از طبقه یازدهم به پایین جاری میشود، هرآنچه قابلیت چرب شدن و جذب مایع را داشته باشد، آغشته میکند و در حضور شعله این مواد مانند مشعل عمل میکنند که به آسانی خاموش نمیشود؛ خاطرمان هست که پلاسکو مرکز تولید و فروش لباس بود و در فصل زمستان جنس لباسها از پشم و پنبه است.
دومین مسئله برای کسانی که در آزمایشگاه یا کارهای روزمره با ظرفهای تحت فشار مواد سوختنی روبرو بودهاند قابل درک است. وقتی دمای محیط بالاتر از دمای اشتعال یک سوخت باشد؛ در این مورد خاص سخنگوی آتشنشانی روزجمعه دمای زیر آوار را ۲۰۰ تا ۶۰۰ درجه سانتیگراد عنوان کرد (ترکیبات گازوئیل از ۲۰۴ درجه تا ۳۷۴ درجه بخار میشوند)، سوختی که در فضا محبوس شده در غیاب اکسیژن قادر به سوختن نیست اما بهخوبی بخار و به دمای التهاب میرسد و بهمحض دریافت اکسیژن، جهنم را روشن میکند.
علت اینکه هیچ برآوردی از آنچه در انتظار آواربرداریست نمیتوان داشت این است که نمیدانیم چند مخزن، دقیقا محتوی چه سوختی و با چه حجمهایی در کجای این ساختمان وجود داشته. از آن بدتر وضعیت دمای زیر آوار و نامشخص بودن سلامت و مقاومت این مخزنهاست.
اکنون ضمن ارج نهادن بر تلاشهای پرسنل آتشنشانی، پرسشهایی نیز در اینباره مطرح است:
- باوجودی که ساختمان پلاسکو طی ده سال گذشته دستکم سالی یک آتشسوزی را تجربه کرده، چه اقداماتی برای شناسایی، ایمنسازی و استاندارد این مخازن انجام شده است؟
- اگر آتشنشانی از وجود آنها مطلع نبوده، علت این بیاطلاعی چیست؟ اگر مطلع بوده چرا در اقدامات نخستین بین ساعت ۸ تا ۱۱ صبح پنجشنبه، ابتدا این مخازن ایمنسازی یا تخلیه نشدند؟
- مجهز نبودن ساختمان به گازشهری و وضعیت سیمکشی بدوی آن برای آتشنشانی بدون هیچ شک و شبههای روشن بوده، با توجه به این موضوع، چه مقدار تجهیزات اطفای متناسب مانند کفها و پودرهای اطفای مواد نفتی به محل اعزام شده بود؟
- در صورتیکه هریک از این امکانات در دسترس آتشنشانی نبوده، چرا گزارشهای شفافسازی و مطالبه در اختیار افکار عمومی قرار نگرفته تا شهرداری تهران ناگزیر به پاسخگویی باشد؟
قوانین و مقررات ملی ساختمان در ایران که در سال ۱۳۸۸ آخرین بازبینی و ابلاغ آن انجام شده است به صراحت در مبحث چهاردهم، فصل دوازدهم درباره مخازن نگهداری سوخت مایع، دهها نکته را به دقت و با جزئیات تشریح کرده است.
در این بخش از قوانین دست کم دو نکته با حادثههای پیاپی پلاسکو مرتبط است. نخست اینکه مخازن سوخت مایع باید در فضای بیرون از ساختمان، طبقات زیرین، رو یا زیر زمین بهصورت مدفون نصب شوند.
برای این مخازن حداکثر حجم ۲۵۰۰ لیتر از نظر قانونی قابل پذیرش است و هرگونه حجم بالاتر نیازمند بررسی و تأیید شورای موارد خاص است. در بخشهای بعدی نیازهای موارد استثنا مورد بررسی قرار گرفته و تصریح شده که در صورت نیاز به مخزن سوخت در طبقات بالا، این مخزن باید در پشت بام و حداکثر به حجم ۲۴۰ لیتر با شرایط مهندسی خاصی تعبیه شود.
در همین قانون در بخش ۱۴-۱۲-۵-۲-ب حجم مجاز مخازن داخل ساختمان (بدون ذکر محدودیت برای طبقات) حداکثر ۴۰ لیتر عنوان شده که حتی این مخزن ۴۰ لیتری نیز باید توان مقاومت در مقابل آتش مستقیم حداقل به مدت ۳ ساعت را داشته باشد.
در اینجا چند پرسش مطرح است میشود که با آنها این بخش را به پایان میبرم:
- آخرین بازدید و بازرسی سازمان نظام مهندسی یا بخش مرتبط در شهرداری تهران از ساختمان پلاسکو در چه تاریخی بوده و گزارش آن کجاست؟
- آیا نقشهای که در آن محل و مشخصات مخازن سوخت مایع (گازوئیل) در ساختمان را مشخص کرده باشند وجود دارد؟ این نقشه حتی امروز هم برای کار آواربرداری بسیار مفید خواهد بود.
- استاندارد مخازن سوخت مایع ساختمان را چه کسی بررسی و تأیید کرده و مدارک آن کجاست؟
نظر شما