به گزارش قدس آنلاین، علیرضا عباسیان متخصص طب سنتی و معاون تعالی دفتر طب سنتی وزارت بهداشت گفت: ما طب سنتی را به نظام شبکهای بردهایم و در حال حاضر مربیان، بهورزان را آموزش دادهاند و آنها در یک دوره ۱۰ روزه، آموزشهای خوبی در زمینه طب سنتی دیدهاند؛ دو کتاب نیز تدوین و چاپ شده است و اگر این طرح اجرا شود در واقع طب سنتی در کل کشور پخش خواهد شد.
در زیر گفتگویی با علیرضا عباسیان متخصص طب سنتی و معاون تعالی دفتر طب سنتی وزارت بهداشت را میخوانید:
سوال: برای تحقق بند ۱۲ سیاستهای کلی نظام سلامت که فرموده مقام معظم رهبری برای توسعه طب سنتی است، چه باید کرد؟
عباسیان: ما از ابتدای زمانی که دفتر طب سنتی وزارت بهداشت را در دست گرفتیم که البته آن موقع معاونت طب سنتی نام داشت، به طورکلی یک برنامه راهبردی نوشته شد تا چگونگی ارتقا طب سنتی مشخص شود؛ تعداد زیادی از صاحب نظران روی این برنامه راهبردی نظر دادند؛ بعد از مدتی، با ابلاغ سیاستهای کلی نظام سلامت توسط رهبر معظم انقلاب، دیدیم برای هر بند از برنامه راهبردی ما در سیاستهای کلی نظام سلامت، برنامه ریزی شده است؛ در ادامه، ما یک سند تلفیقی تهیه کردیم که مشخص کرده بود برای تحقق هر بند از سیاستهای ابلاغی، چه کارهایی باید انجام شود.
وزارت بهداشت، یک وزارتخانه تخصصی در کشور است؛ به این معنا که هر بخش، کارشناسان تخصصی خود را دارد بنابراین هر برنامهای که قرار است در سیستم وزارت بهداشت، پیش برود، باید مسیر کارشناسی خود را طی کند زیرا نظام جاری کشور ما براساس طب رایج چیده شده است و در واقع توجیه کارشناسان در روند اجرای این برنامهها، بسیار مهم است؛ گرچه این توجیه، وقت بسیاری از ما میگیرد و باعث کُند شدن برنامهها میشود اما آن را متوقف نکرده و همچنان رو به جلو است.
سوال: جایگاه طب سنتی در کشورمان را در سند چشم انداز بیست ساله، چگونه ارزیابی میکنید؟
عباسیان: این چشمانداز را خوب پیش بینی میکنم؛ درست است که در بعضی بخشها کُند پیش رفتهایم اما در برخی بخشهای دیگر هم سرعت پیشرفت خیلی خوب بوده است؛ مثلا در حیطه پژوهش که پایه کار و اساس گسترش طب سنتی است، پیشرفتها خوب بوده است؛ مثلا اگر بخواهیم در داخل کشور به دانشجویان این رشته، حرف منطقی بزنیم و درمانهای مبتنی بر شواهد که روی آن کار شده را به مردم ارائه دهیم، نیازمند این پژوهشها هستیم؛ در توضیح چگونگی پیشرفتها در حیطه پژوهش باید بگویم کتب طب سنتی، مبنای تعداد زیادی از درمانها است اما باید بررسی شود تا دریابیم آیا دستورات داده شده در این کتاب ها، برای یک بیماری خاص بوده؟ آیا همه این درمان ها برای مردم اثر دارد یا خیر؟ آیا برای مردم منطقه خاصی بوده؟
برای مثال نویسنده یکی از کتاب های طب سنتی، در گذشته ساکن اسپانیا بوده است که در آن زمان این منطقه جزء تمدن اسلامی به حساب میآمد؛ یا خود ابن سینا در افغانستان و ازبکستان فعلی متولد شده و یکسری درمانهایی داشته که ممکن است برای فرد دارای مزاج خاص تجویز شده باشد؛ حال باید دید آیا در شرایط آب و هوایی فعلی؛ آلودگی هوا و انسانهایی که سیستم غذایی آنها متفاوت با گذشته است، آیا این درمانها هنوز هم کاربرد دارد یا خیر؟
اینها با آزمایش به دست میآید و آزمایشها باید روی داوطلبان و مردم فعلی تست شود و بعد حکم قطعی آن داده شود؛ بدین ترتیب اساس درمان به تدریج درست میشود؛ اما اگر روی بیماران امروزی براساس درمان ابن سینا کار شود، معلوم نیست که اثر کند یا خیر؛ پاسخ به این سوالها، نیازمند پژوهش است و ما تاکنون در این حیطه، خیلی خوب پیش رفتهایم.
میتوانم با قاطعیت بگویم میانگین پژوهش در دانشکده های طب سنتی نسبت به اعضای هیأت علمی شان و نسبت به بقیه دانشکده های پزشکی، جزء رده های بالا است.
در حیطه بهداشت، طرح ادغام خدمات طب سنتی در نظام سلامت آغاز شده و در این طرح قرار است در ۱۰ شهرستان کشور بهورزها آموزش ببینند؛ این بهورزها مردم را آموزش خواهند داد تا سبک زندگی درست فراگیر شود؛ در نهایت ما بررسی مینماییم که آیا سلامت این افراد نسبت به قبل تغییر کرده یا خیر.
ما طب سنتی را به نظام شبکهای بردهایم، در حال حاضر، مربیان بهورزان را آموزش دادهایم و آنها در یک دوره ۱۰ روزه، آموزشهای خوبی در زمینه طب سنتی دیدهاند؛ دو کتاب نیز تدوین و چاپ شده است و اگر این طرح اجرا شود در واقع طب سنتی در کل کشور پخش خواهد شد.
قله سیستم طب سنتی، متخصصین این طب هستند اما در ردههای دیگر مانند پزشکان عمومی، بهورزان و ماماها، این آموزش را شروع کردهایم.
سوال: طب سنتی در یونان و چین را با ایران مقایسه کنید؛ همچنین بگویید چه موانعی باعث عدم پیشرفت طب سنتی ما شده درحالی که در چین، پیشرفت کرده است؟
عباسیان: طب سنتی در یونان خیلی قوی نیست اما طب سنتی ایران را در دنیا به نام طب یونانی میشناسند؛ حدود ۱۵۰ سال پیش، مجلس ایران طبابت به شیوه طب سنتی را ممنوع کرد و این امر باعث شد بسیاری از حکمای ما مهاجرت کرده و به هندوستان بروند؛ در نتیجه طب ایرانی به هندوستان ورود و در آنجا گسترش پیدا کرد؛ پس از آنکه یکسری از کتابها از یونان باستان آمد، هندیها آن را طب یونانی نامیدند، در صورتیکه کلمه یونانی، خود فارسی است و همه جای دنیا کلمه طب یونانی به کار میرود.
وقتی حکمای طب سنتی ایران، از کشور رفتند؛ انقطاع نسلی در کشور حاصل شد و سیستم آموزش پیوسته از بین رفت؛ تعداد کمی از حُکما باقی ماندند این درحالی بود که در چین سیستم آموزشی ادامهدار ماند و مانعی پیش نیامد؛ مائو، رهبر پیشین چین باتوجه به جمعیت این کشور، گفت اگر قرار باشد به تعداد مردم چین، سالی یک عدد آموکسی سیلین مصرف شود، می بایستی سالانه ارز زیادی از کشور خارج شود؛ از طرفی به خاطر دشمنی با غرب، یکسری پزشکهای این کشور، به اسم پزشکان پابرهنه مردم را با جیب خالی و در نهایت با یک سوزن درمان کردند که محتاج غرب نشوند؛ اینگونه شد که طب سوزنی چین منقرض نشد؛ اما در ایران این انقطاع نسلی ۱۵۰ ساله تا سال ۸۶ که رشته طب سنتی تازه وارد دانشگاه شد، ادامه داشت و عملا طب سنتی در پستو و خفا طبابت میشد.
سوال: آیا بعد از انقلاب هم موانعی مانند عدم پوشش بیمه، برای پیشرفت طب سنتی داشتیم؟
عباسیان: بله، نظام جاری کشوری وقتی به یک رشته اهمیت میدهد که مورد پذیرش کارشناسان وزارت خانه اش باشد بنابراین باوجود کارشناسانی در وزارت بهداشت که خود پزشکی نوین درس خوانده بودند و طبیعتا آنها طب سنتی را متوجه نمیشده و قبول نداشتند، بیمه طب سنتی هم پذیرفتنی نبود و اساسا کارشناسان وزارتخانه، این رشته را به رسمیت نشناخته و نمیپذیرفتند؛ در دیدگاه آنها، عطار و حکیم به عنوان درمانگر مورد قبول نبود.
سوال: چرا با توجه به اینکه فارغ التحصیل رشته طب سنتی داریم اما این رشته هنوز نمود و بروزی در جامعه ندارد؟
عباسیان: در حال حاضر، یکی از مشکلات ما این است که همیشه خواسته ایم ابتدا طب سنتی استانداردهای اولیه اش را پیدا کند و سپس بروز پیدا کند؛ وقتی رشته طب سنتی راه افتاد، نمود بیرونی آن واضحتر شد؛ یکی از ابعاد بروز استقبال از این رشته(طب سنتی)، تعداد زیاد کانالهای تلگرامی است که برای مردم انواع روش های طب سنتی را تجویز می کنند؛ البته باید خاطرنشان کرد که روش درست این است که تعداد زیادی از این روشها تست شود و بعد به تدریج مورد استفاده قرار گیرد و اگر همه روشها، درستی آزمایی نمیشود، حتی الامکان روشهای بیخطر عرضه شود؛ در واقع کانال های تلگرامی برخی از داروها را با توجه به نیازسنجی از مردم در اختیار آنها قرار می دهند و برخی داروهای شیمیایی را با روشهای طب سنتی، تلفیق میکنند.
برای افزایش نمود بیرونی رشته طب سنتی، معضلات بسیاری وجود دارد و گاهی نوبت دهی در کلینیکهای ما چند ماهه است؛ این معضلات عبارتند از: تعداد فارغ التحصیلان طب سنتی کم است؛ تعداد دانشگاهها و ظرفیت پذیرش در این رشته محدود است؛ بودجه پژوهشی کم است؛ برنامههای کاربردی به تعداد کافی در تلویزیون و صدا و سیما که بتواند سبک زندگی مردم را اصلاح کند ساخته نمی شود که بخشی از آن ناشی از کم کاری ماست و بخشی دیگر، ناتوانی ماست؛ تعداد فارغ التحصیلان طب سنتی محدود است و آنها باید در وزارتخانه کار کرده، دستیارها را آموزش داده، کارهای پژوهشی انجام دهند، مردم را درمان کنند، در جلسات شرکت کنند؛ اما باتوجه به توان محدود مسیر خوب است و من راضی هستم.
سوال: چرا یکسری پزشکان مخالف طب سنتی هستند؟
عباسیان: مردم دشمن چیزی هستند که نمیشناسند و پزشکان هم جزء مردم هستند؛ بسیاری از پزشکان طب نوین، طب سنتی را نمی شناسند و اصول آن را نمی دانند و به خیال خود، طب سنتی قدیمی شده است؛ بعضیها فکر می کنند طب رایج از تکمیل شدن طب سنتی ایجاد شده بنابراین اگر دوباره حرف از طب سنتی بزنند، این بازگشت به عقب است درصورتیکه اینگونه تصورات اشتباه است؛ چراکه طب سنتی به ناگهان کنار گذاشته شده و طب رایج به ناگهان وارد شده است؛ از طرفی چون در عرصه علم دنیا، عوامل محیطی مانند بیماریهای عفونی همچون طاعون، وبا و سل با کمک آنتی بیوتیکها درمان شدند و این داروها خیلی خوب اثر کرد، باعث هجوم مردم به سمت داروهای شیمیایی شد و داروهای طب سنتی به حاشیه رفت.
سوال: چه برنامه ریزیهایی باید بشود تا داروهای طب سنتی اثرگذاری بهتری داشته باشد؟
عباسیان: یکی از رسالتهای دانشکدههای طب سنتی، پژوهش برای تولید داروهای اثرگذار است یعنی مهمترین عنصری که دارو باید داشته باشد اثربخشی آن است؛ دانشکده های طب سنتی، اثربخشی داروها را تست میکنند درصورتی که این داروها اثربخشی کمتری داشته باشند، آنها را کنار می گذارند؛ دارو باید بی خطر باشد در غیراینصورت فایدهای ندارد؛ ایمنی و اثربخشی دو فاکتور مهم است که دانشگاه طب سنتی آن را مدنظر قرار میدهد؛ اشکال دارویی نیز مهم است؛ دانشگاه طب سنتی تلاش میکند داروهای بهروزی را ارائه دهد که با زندگی امروزه مردم هماهنگ باشد.
سوال: رویکرد سازمان بهداشت جهانی در مبحث ترویج طب سنتی چگونه است؟
عباسیان: یکی از عواملی که ما را توانمند کرد تا در وزارت بهداشت پیش برویم، رویکرد سازمان بهداشت جهانی در ترویج طب سنتی بود زیرا این سازمان به دنبال حل مشکلات خود است؛ سازمان بهداشت جهانی برای ما دلسوزی نکرده است اما چون مشکلات جهانی در عرصه بهداشت و درمان وجود دارد و نگاه این سازمان، کاستن از مشکلات جهانی است، دستور به کارگیری راهکارهای منطقهای هم داده شده است؛ این سازمان کاری به احیای طب بومی کشورها ندارد و تنها معضلات خودش را میبیند بنابراین میگوید برای کاهش بیماریهای حاصل از تمدن مانند بیماریهای قلبی و عروقی و سرطان، باید از همه ابزارها استفاده کرد؛ بنابراین ما هم باید در کشور خود از این پتانسیل ایجاد شده استفاده کنیم و بیماریها را کاهش دهیم.
سوال: نقش فرهنگستان علوم پزشکی را در ترویج طب سنتی چگونه میبینید؟
عباسیان: فرهنگستان علوم پزشکی، جزء موثرترین نهادهای حیطه پزشکی است و میتواند نقش موثری داشته باشد و تا به حال نیز سعی کرده این نقش را ایفا کند؛ فرهنگستان علوم پزشکی، نشریه طب سنتی ایران اسلام را راه اندازی کرده که در جایگاه خود نشریه بسیار خوبی است و گروهی هم به نام گروه طب سنتی زیرنظر آقای دکتر ولایتی درحال فعالیت هستند؛ اما حیطههای خیلی مهمی وجود دارد که میتواند بیشتر روی این زمینهها کار کند مثل معادل سازی لغات عربی طب سنتی به فارسی.
از جمله کارهای دیگری که این فرهنگستان می تواند انجام دهد برگزاری مسابقات و اعطای جایزه به پژوهشگران برتر طب سنتی است؛ برگزاری جلسات تخصصی برای بررسی طب سنتی در ساختار بهداشت درمان و مقایسه با کشورهای دیگر را نیز می تواند مدیریت کند.
نظر شما