به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر، پیروزی «دونالد ترامپ» در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال گذشته، چشم انداز نگران کننده ای از رقابت های سیاسی و تجاری را در میان قدرت های بزرگ اقتصادی و سیاسی جهان ایجاد کرده است. اگر آمریکا و چین بر سر موضوعات تجاری وارد رقابت های دامنه دار شوند، اقتصاد ضعیف جهانی بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد کرد. دید ترامپ به متحدان اروپایی و سکوت آنها موجی از نگرانی را در میان کشورهای اروپایی ایجاد کرده است. در این میان با آغاز ریاست جمهوری ترامپ، روسیه فرصت استراتژیکی خوبی پیش رو دارد.
«توماس رایت» اخیرا مقاله ای با عنوان «بحران های پیش روی ترامپ» نوشته است که در آن بحران هایی که سیاست خارجی ترامپ با آن مواجه است را شرح می دهد. نویسنده در این مقاله به این موضوع نیز اشاره می کند که ترامپ خواهان ایجاد تغییری شگرف در نظم سیستم بین المللی موجود است. این مقاله در سایت دفنس وان منتشر شده که ترجمه آن در ادامه آمده است.
هیچ کس دقیقا نمی داند که آیا دوره حال حاضر تحت ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» ، دوره تغییر بزرگ و آشفتگی (مانند دهه ۱۹۳۰، ۴۰ و یا حتی ۶۰) خواهد بود یانه. اما اگر قرار است در دهه جاری چنین اتفاقی رخ دهد قطعا دوره ریاست جمهوری ترامپ (به علت وجود یک ابرقدرت تحت رهبری یک فرد متغیر و رادیکال، رقابت ژئوپلیتیک بین کشورها، وجود شورش های پوپولیستی و یک اقتصاد جهانی شکننده) مستعد آن است.
در این شرایط «دونالد ترامپ» چگونه می تواند با شرایط اضطراری و بحران های پیش رو سیاست خارجی مقابله نماید؟ باید گفت که شورای امنیت ملی آمریکا درحال حاضر آشفته بوده و ترامپ فردی بی تجربه و مبهم است. احتمال گمراه شدن وی و تیمش حداقل در ابتدای راه وجود دارد، در ادامه ممکن است آنها از تجربیات خود استفاده کرده و دانش سیاسی خود را افزایش دهند. اما سوال اساسی این است که ترامپ و تیمش با چه بحران هایی ممکن است مواجه شوند؟
قبل از شرح بحران ها باید گفت که ترامپ دارای مجموعه ای از باورهاست. باورهایی که قدمت آنها ۳۰ ساله است. وی در مورد متحدان آمریکا به ویژه اروپایی ها شک و تردید دارد. وی فردی مرکانتلیست بوده و طرفدار روسیه است. در دولت ترامپ در مورد موضوعات اساسی امنیت ملی، اجماع وجود ندارد. در کابینه وی میان چند تن از نامزدهای وزرای کابینه در مورد برخی مسائل اختلاف وجود داشته و برخی از آنها با اظهارات ترامپ نیز مخالف هستند. ترامپ دارای شخصیتی است که به آسانی به دیگران یورش می برد، زمانی که موفقیت های شخصی وی را مورد سوال قرار می دهند.
بحران های پیش روی ترامپ و تیم وی
روسیه
برای «ولادیمیر پوتین»، ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» فرصت بسیار خوبی جهت رسیدن به اهداف خود است. زیرا ترامپ ناتو را دوست ندارد، پوتین را تحسین می کند و قصد دارد روسیه را راضی کند. به همین دلیل با نخبگان جامعه خود در جنگ است.
اما خوش بینی پوتین باید با آگاهی و دانش سیاسی وی همراه شده تا بتواند از فرصت پیش رو که مدت کوتاهی وجود خواهد داشت، استفاده کند. در حال حاضر موقعیت ترامپ بسیار شکننده است. بسیاری از دموکراتها و جمهوریخواهان مخالف سیاست های وی در ارتباط با روسیه بوده و به زودی با وی مخالفت خواهند کرد.
اما این پوتین است که باید در حال حاضر از فرصت پیش آمده استفاده کرده و به اهدافی نایل شود که جانشینان وی نمی توانند به آنها دست یابند. پوتین خودش را وارث «پطر کبیر» می داند. هیچ چیزی نمی تواند او را خشمگین کند به جز معماری امنیتی اروپا که جایگاه روسیه را به عنوان یک قدرت بزرگ با چالش مواجه می کند.
در حال حاضر مسکو باید از فرصت پیش رو و حس ترامپ به روسیه بدون اینکه نخبگان جامعه آمریکا را تحریک کند، استفاده کرده و به اهداف خود نایل شود. واقعیت این است که انجام این کار آسان نیست. به هر حال باید انتظار چالش را داشت درست جایی که نخبگان سیاسی آمریکا با ترامپ در مورد روسیه و بی اعتنایی به ناتو مخالفت خواهند کرد.
جنگ اقتصادی با چین
چین یکی از معدود کشورهایی است که ریاست جمهوری ترامپ را تبریک گفت. حکومت چین از «هیلاری کلینتون» و تیمش متنفر بوده و از انتقادات ترامپ در مورد متحدان آمریکا استقبال می کند.
به اعتقاد رهبران چین وی شخصی پراگماتیست بوده و توافق ترانس پاسفیک را لغو خواهد کرد. «شی جین پینگ » در حال حاضر باید واشنگتن را به خوبی درک کرده و از طرف دیگر بداند در مقابل اقدامات ترامپ باید از چه سیاست های استفاده کند.
ترامپ و تیمش -به ویژه مشاوران اقتصادی و تجاری- اعتقاد دارند که چین در حال برنامه ریزی جنگ اقتصادی علیه آمریکا از طریق دستکاری در نرخ ارز، استفاده از شرکت های دولتی، محدود کردن دسترسی به بازار و اقدامات تلافی جویانه است. همانطور که مشاور ترامپ در مجمع اقتصاد جهانی در داووس گفت: ترامپ باور دارد ایالات متحده می تواند در جنگ اقتصادی با چین، این کشور را شکست دهد. ایالات متحده ممکن است در طی جنگ اقتصادی آسیب های جدی ببیند اما قطعا چین بیشتر آسیب دیده و تسلیم خواهد شد.
اما باید گفت که جنگ اقتصادی چین و ایالات متحده برای اقتصاد هر دو کشور، اقتصاد آسیا و جهان یک فاجعه خواهد بود. چین و رشد اقتصادی آن یک بحران بزرگ برای دولت ترامپ و تیم وی است. دولت ترامپ جهت مقابله با این بحران می خواهد از هر اهرم فشار و سلاح ژئوپلیتیکی و اقتصادی مانند تایوان استفاده کند تا چین را به تسلیم وادار کند.
برای «شی جین پینگ» اظهارات ترامپ تهدیدی وجودی علیه چین است. باید گفت که رئیس جمهور چین نیز بی گناه نیست و وی در واقع پیشگام ناسیونالیسم اقتصادی شده است که به تنش ها دامن می زند. البته پکن از فرصت های استراتژیک خوبی برخوردار است. قطعا کشورهای آسیایی جنگ اقتصادی با مهمترین شریک تجاری خود را تحمل نخواهند کرد و متحدان واشنگتن نیز به علت خصومت ترامپ از آنها و سوالهایی که ذهن آنها را در مورد اعتبار ضمانت امنیتی آمریکا درگیر کرده است، با رئیس جمهور جدید آمریکا در این مسیر همراهی نخواهند کرد.
بنابراین ترامپ و تیمش در این مسیر تنها خواهند بود و آسیب جدی خواهند دید. کشورهای آسیایی قطعا نگران روابط آمریکا با چین - مهمترین شریک تجاری خود – هستند، کشوری که امتیازات اقتصادی بیشماری به کشورهای آسیایی داده است تا بتواند حوزه نفوذ خود در آسیا را حفظ کند. اما اگر ترامپ به فکر جنگ اقتصادی با چین باشد، نظم منطقه ای را در آسیا از بین خواهد برد و خسارات جبران ناپذیری بر اقتصاد آمریکا وارد خواهد کرد.
انشعاب در پیمان ترانس - آتلانتیک
واکنش متحدان آسیایی آمریکا نظیر کره جنوبی و ژاپن به انتخاب ترامپ بسیار خوب و مثبت بود . اما «آنگلا مرکل» و سایر رهبران اروپایی در مورد انتخاب ترامپ سکوت اختیار کرده اند. واقعیت این است که اختلافات درون کشورهای ترانس - آتلانتیک وجود داشته، اما اظهارات ترامپ بر شدت این اختلافات دامن زده است، ازجمله اظهارات او در مورد تغییرات آب و هوا، طرفداری از روسیه، بی اعتنایی به حقوق بشر.
این مسائل ذهن رهبران عضو ترانس - آتلانتیک را درگیر کرده است. اگر ترامپ سعی کند آتش ناسیونالیسم ضد اتحادیه اروپا را شعله ور کند، قطعا کشورهای اروپایی را بیشتر خشمگین خواهد کرد. در اینجا باید گفت که تقویم سیاسی بسیار مهم است. فرانسه و آلمان در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هستند و به احتمال زیاد رهبران جدید هر دو کشور، ترامپ را در طی مبارزات انتخاباتی مورد انتقاد قرار خواهند داد.
واکنش ترامپ در این صورت چه خواهد بود؟ آیا وی سیاست های عادی کاخ سفید را دنبال خواهد کرد یا باز هم نظرات خود را از طریق توئیتر منتشر خواهد کرد؟ ترامپ چه خواهد کرد اگر رهبران آلمان و فرانسه وی را زمانی که در دفتر ریاست جمهوری حضور دارد، مورد انتقاد قرار دهند؟ اگر صدها هزار اروپایی علیه او تظاهرات کنند، آیا وی این اقدامات را نادیده گرفته و به وظیفه خود عمل می کند و در مورد مسائل مشترک با اروپاییها همکاری می کند یا رهبران اروپا را محکوم کرده و ناتو را ترک خواهد کرد؟
باید گفت که تنها این موارد، بحران هایی نیستند که ترامپ با آنها مواجه است. وی باید در مورد وعده های خود در مورد سوریه، مسائل مکزیک و .... تصمیم گیرد. ترامپ مانند هر رئیس جمهور دیگری با بحران های غیرمنتظره نیز مواجه است. اما خطرات واقعی از منطق دولت وی و شخصیت و جهان بینی او سرچشمه خواهند گرفت. ترامپ می خواهد اقداماتی انجام دهد که تاکنون هیچ رئیس جمهوری در امریکا انجام نداده است. او می خواهد نظم بین المللی لیبرال را خنثی کرده و آنرا با مدل ناسیونالیسم و مرکانتلیسم قرن ۱۹ جایگزین کند. با توجه به ارزش های نظم بین المللی لیبرال مانند صلح ، رفاه و ... این نوع نظم موفق ترین نظم بین المللی شناخته شده است. اما باید گفت که تغییر نظم بین المللی کار آسانی نیست، آنطور که ترامپ می پندارد.
نظر شما