به گزراش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ رشد پدیده ای به نام تروریسم تکفیری و در راس آن «داعش» در چند سال اخیر یکی از مهمترین مسایل مورد توجه جوامع و مراکز مطالعاتی بوده است. اشغال سریع شهرهایی از عراق و سوریه، ادعای تشکیل دولت و حتی امپراتوری و خلافت در کنار کشتارهای فجیع و عججیب انسان ها حاکی از آشکار شدن نمونه ای خاص از تشکیلات تروریستی در منطقه غرب آسیا است. منطقه ای که اگرچه کم از این نوع حوادث تروریستی به خود ندیده اما همواره دستان غربی ها در پشت پرده تاسیس این گروه ها و طراحی اقدامات آنها دیده شده است.. اکنون افکار عمومی جهانیان و مراکز مطالعاتی با این سوال مواجه هستند که آیا داعش را به عنوان یک پدیده جامعه شناختی باید مورد مطالعه قرار داد؟ اگر این چنین است چه نوع عقلانیتی بر آن حاکم است؟ داعش چگونه رفتار و بستر پیدایش خود را معنادار میکند؟
پاسخگویی به این سوال ها ما را بر آن داشت تا با پروفسور«فرید العطاس» جامعه شناس سرشناس جهان اسلام و استاد دانشگاه ملی سنگاپور به گفت وگو بنشینیم و بستر ظهور و گسترش تهدیدهای اجتماعی تکفیری را در قالب جامعه شناختی مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
متن کامل این گفت و گو به شرح زیر است:
پروفسور فرید العطاس شما به عنوان کارشناس برجسته در عرصه جامعه شناسی بین الملل، بستر ظهور و گسترش تروریست تکفیری در منطقه غرب آسیا را چه می دانید؟
پاسخ به این سئوال نیازمند بررسی اجمالی از زمان تشکیل القاعده و چگونگی شکل گیری گروه تروریستی داعش است؛ اگر بخواهیم این گروه های تروریستی را با هم مقایسه کنیم می بینیم هدف اصلی آنها ترساندن و ایجاد وحشت در میان مردم است.
گروه های تروریستی همچون داعش می خواهند مردم تحت سیطره خود را با ترس، کنترل کنند. داعش با ایجاد رعب و وحشت در دل مردم توانست بخش هایی از عراق، سوریه و لیبی و ... را اشغال کند.
القاعده و گروه های تروریستی دیگر همیشه عنوان می کنند که باید یک خلافت داشته باشیم که گروه تکفیری داعش این کار را در عراق به سرانجام رساند و آنها با تسلطی که بر مراکز زیر ساختی تحت اشغال خود دارند صاحب زمین و منابع نفتی شدند و اکنون با این اندیشه که دولتشان را گسترش دهند اقدام به جذب نیرو از همه کشورها می کنند، نباید فراموش کرد که اینها دنباله روی اسلام نیستند و تعریفی هم از مسلمانی ندارند.
با این توصیف چرا برخی از ساکنان جوامع شرقی و غربی علاقه مند به پیوستن به این گروه تروریستی هستند؟ دلایل این وابستگی از منظر جامعه شناسی چیست؟
شاید این امر برایشان جذاب است. برای خیلی از مسلمانان جالب است که بتوانند یک دولت اسلامی یا خلافت اسلامی را تشکیل دهند. آنها همواره این آروزیشان بود که خلافت اسلامی را شکل دهند و اکنون مردم در این اندیشه به سر می برند که آرزویشان به واقعیت پیوسته و از این رو است که به کشورهای عراق و سوریه گسیل می شوند.
دلیل دیگری که برای این امر بتوان بر شمرد این است که مسلمانان می بینند کشورهایشان توسط کشورهای خارجی و یا شرکت های بین المللی کنترل می شود و با این نگاه که آینده شان به دست این کشورها می افتد به داعش روی می آورند، شاید بتوان گفت برخی دیگر هم دولت هایشان را فاسد تصور می کنند و از این رو پیوستن به داعش و خلافت نو ساخته اسلام را انتخاب می کنند و گمان می برند که اسلام واقعی در این گروه به ظاهر حاکم است. اما نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرد اقتصاد برخی از کشورها است برخی کشورها دارای اقتصاد فقیری هستند و مردم آن جوامع به تصور اینکه از فقر آزاد می شوند به داعش می پیوندند. عامل دیگر اینکه در برخی از کشورها یک تصور رمانتیکی از جنگ وجود دارد و رویای قهرمان پروری را در ذهن می پرورانند. مثلا جوانان اندونزیایی به تصور اینکه می توانند به قهرمان تبدیل شوند به داعش می پیوندند. حتی خانم هایی در این عرصه برای ازدواج با آنها اعلام آمادگی می کنند و این گونه می اندیشند که با این گونه ازدواج ها شاید بتوانند اسلام را حمایت کنند.
با تحلیلی که در خصوص پیوستن افراد مختلف به گروه های تروریستی تکفیری داشتید چه راهکاری برای تغییر این گونه نگرش ها دارید؟
بهترین راهکار برای مقابله با ایدئولوژی این گونه گروه های تروریستی این است که دانشمندان، علما و امامان مساجد کاملا جلوی توسعه و گسترش این تفکر و ایدئولوژی را بگیرند. راه حل دیگر اینکه دولت های کشورهای اسلامی به رفاه و اشتغال جوانان و مردم خود اهمیت دهند و اجازه ندهند تا نارضایتی در خصوص تحصیل، اشتغال و خدمات رفاهی برای مردم ایجاد شود.
سرنوشت گروه تروریستی داعش و مانند آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
هر چند ما امیدواریم گروه های تروریستی تکفیری از بین بروند ولی این احتمال هم وجود دارد که در قالب یک کشور باقی بمانند.
بعضی کشورهای منطقه با همکاری برخی قدرت های بین المللی تلاش می کنند تا این گروه تروریستی از بین برود چرا که معتقدند این گروه باعث ایجاد تفرقه در منطقه می شوند و از نظر ژئوپولتیکی هم مضر هستند. اما تلاش جدی باید از سوی علما و اندیشمندان صورت گیرد و بهتر است ایدئولوژی تکفیری نابود شود.
شما به عنوان یک جامعه شناس برجسته سنگاپوری، چه پیشنهادی برای جلوگیری از نفوذ و توسعه تفکر تکفیری در جنوب شرق آسیا دارید؟
اگرچه شاهد برخی فعالیت های گروه تروریستی داعش در جنوب شرق اسیا هستیم ولی می توان گفت به اندازه خاورمیانه سازمان یافته نیستند و تاثیرات چندانی بر تحولات این منطقه ندارند.
چرا داعش برای انجام اقدامات تروریستی خود از تاریخ و روایات اسلامی سوء استفاده می کند؟
استفاده گروه تکفیری داعش برای توسعه اقدامات تروریستی خود از روایات اسلامی به منظور توجیه اقداماتشان است.
مثلا در جایی پیامبر(ص) اجازه کشتن یهودی ها را دادند چرا که کافر بودند؛ داعش هم با استفاده از این روایات کارش را توجیه می کند و می گوید ما هم می توانیم کافرها را بکشیم. باید تلاش و روشنگری کنیم تا استفاده نابجا از گفتار و اعمال پیامبر اکرم(ص) صورت نگیرد.
با این طرز تفکری که داعش دارد، چرا با رژیم صهیونیستی مبارزه نمی کند و ملت فلسطین را نجات نمی دهد؟
اکنون برخی از مردم جوامع مختلف به دلیل مبارزه با رژیم صهیونیستی و نابودی اسرائیل به گروه داعش پیوستند و اینگونه فکر می کنند که می توانند با عضو شدن در گروه داعش در صف مبارزه با صهیونیست ها قرار گیرند؛ داعش هم به این موضوع خوب آگاهی یافته و اگرچه می داند که اسرائیل یک خطر برای اسلام است ولی بودن این رژیم صهیونیستی را برای خودش هم خوب و مناسب می داند چراکه به این بهانه می تواند افراد زیادی را جذب گروه داعش کرده و اهداف تروریستی خود را دنبال کند./
انتهای پیام
گفت وگو از: روح الله فرقانی فدافن
ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما