قدس آنلاین - از زمان نخستین کتابی که مرحوم رشید یاسمی درباره «روش تحقیق در تاریخ» چاپ کرده است تااکنون، از حیث کمّی اگر بخواهیم حجم کارهای انجامشده در این حوزه را با رشتههایی دیگری مانند روانشناسی، جامعهشناسی و... مقایسه کنیم، کتابهای روششناسی در تاریخ بسیار اندک است.
از حیث کیفی هم شاید بتوان گفت، از کتاب مرحوم رشید یاسمی هنوز نتوانستهایم جلوتر برویم؛ یعنی سطحی که رشید یاسمی در آن کتاب در بحث «روش تحقیق در تاریخ» ارائه کرده است، به نظر من، خیلی بالاتر از کتابهایی است که بعدها درباره روش تحقیق نوشته شده است.
رشید یاسمی در کتاب خود، برای تبیین و تحلیل رویدادهای تاریخی، از منطق خیلی کمک گرفته است و همینطور از نقد. در واقع وی خیلی در قالبها و اشکال موارد صوری مربوط به روش تحقیق متوقف نشده است.
بنده وضعیت کتابهایی را که در حوزه روش تحقیق در تاریخ نوشته شده است، مطلوب نمیدانم. به نظر من، یکی از اشکالات خیلی جدی بسیاری از این کتابها این است که از کتابهای روش تحقیق در رشتههای دیگر الگوبرداری کردهاند. در حالی که روش تحقیق در تاریخ با اینکه میتواند ویژگیهایی مشترک با روش تحقیق در رشتههای مختلف داشته باشد، اما ویژگیهای درونرشتهای و مختص خود رشته تاریخ را هم دارد. ما این موضوع را در خیلی از کتابهای روش تحقیقی که چاپ شده است، ندیدیم. به همین دلیل، نسبت به موجودیت خودمان در این حوزه، نگاه خیلی مثبتی وجود ندارد.
اگر بخواهیم تا ۱۰ سال پیش را ارزیابی کنیم، به نظرم هر دو طرف این مشکل را داشتهاند؛ یعنی این دانش هم در میان عرضهکنندگان وجود نداشت که کار باکیفیتی ارائه کنند و هم تقاضایی برای آن وجود نداشت. دانشجویان و خود استادان به دنبال چنین متونی نبودند. خیلی از کارهایی که در این حوزه ترجمه شده، مربوط به سالهای اخیر است.
جدیترین کار مربوط به «ساماران» است که آستان قدس رضوی منتشر کرده است. البته اکنون وضعیت کمی تغییر کرده است. امروز مطالبه و تقاضا وجود دارد؛ یعنی دانشجویان و استادان و بعضاً محققان در حوزه تاریخ به این رسیدهاند که باید در دپارتمانهای تاریخی، روش را جدی بگیرند و روشمند کار کنند. ما امروز به این رسیدهایم که تاریخنگاری و تاریخپژوهی علمی هم وجود دارد و به این موضوع رسیدهایم که باید تاریخشناسی کنیم.
تاریخشناسی به معنای نوعی معرفت است و اگر میخواهد محصولات علمی ارایه کند، باید روش خاص خودش را داشته باشد. بنابراین به نظر بنده، اکنون مقداری وضعیت تغییر کرده است و تقاضا وجود دارد؛ یعنی از ما انتظار است که در حوزه روش، مقداری متفاوت صحبت کنیم و متفاوت بنویسیم، کلاسهای روش را متفاوت اداره کنیم و با بحثهای شکلی و قالبی و صوری پیش نبریم.
باید به این نکته توجه شود که با رشد مطالعات بینرشتهای، این تقاضا در بین دانشجویان تاریخ وجود دارد. حالا روش ما چیست؟ همه علوم از روش حرف میزنند. حال سؤال اینجاست که روش ما چیست؟ مهارتهای روشی که باید بیاموزیم چیست؟ اصلاً چرا ما برای خواندن تاریخ، به پشت میزهای دانشگاه آمدهایم؟
بنابراین اکنون این مطالبه وجود دارد، اما استادان ما آمادگی پاسخگویی به این مطالبه را ندارند. (نه همه استادان ما، منظورم فضای مسلط موجود است که آمادگی پاسخگویی به این پرسشها را ندارد، چون غافلگیر شده است.) عدهای هم خودشان را از این قطار پیاده کردهاند؛ یعنی همچنان بر این نکته تأکید میکنند که به روش خاصی نیازی نیست یا معتقدند روش به معنای همین حرفهای کلیشهای است که درباره تحقیقات تاریخی گفته میشود.
اکنون تقاضا وجود دارد و دانشجویان ما با روی آوردن به مطالعات بینرشتهای، تحت تأثیر برخی کتابها و تحت تأثیر برخی استادان، انتظار دارند در حوزه تاریخپژوهی و تاریخشناسی از روشهای خاص این دانش سخن گفته شود و عدهای از استادان به نوشتن متن در این حوزه روی آوردهاند یا در کلاسها این مسایل را مطرح و تلاش میکنند مقداری به این تقاضا پاسخ دهند، اما از حیث تولید متن، هنوز خیلی فاصله داریم.
*استاد تاریخ دانشگاه تهران
نظر شما