به گزارش قدس آنلاین به نقل از فارس، به تدریج به فصل انتخابات نزدیک میشویم و در همین راستا در کنار انتخابات ریاست جمهوری در اردیبهشت سال 96، انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز برگزار خواهد شد تا پنجمین دوره این شورا فصل جدیدی را برای عرصه سیاسی و اجتماعی کشور رقم بزند.
در این میان شورای شهر تهران از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتوان آن را یکی از سیاسیترین شوراهای کشور دانست که رقابت شدیدی میان جناحها برای تسخیر کرسیهای سبز آن در خیابان بهشت شکل میگیرد. شوراهای شهر از این قدرت برخوردارند که شهردار را نیز انتخاب کنند و در این سیستم پارلمانی مینیمال،قدرت سیاست گذاری و نظارت بر اقدامات شهردار نیز بر عهده آنهاست. شهرداری پایتخت به دلیل گستردگی شهر و جمعیت بالای آن و همچنین موقعیت سیاسی- اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی اش، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
در چهار دوره اخیر شورای شهر تهران، شاهد انواع مجادلات و حتی ترور نیز بودهایم. دوره اول سیاسیترین و پرحاشیه ترین دوره در تاریخ نزدیک به 18 ساله شورا بود که غاطبه آن در اختیار اصلاح طلبان نام آشنایی مانند عبدالله نوری، سعید حجاریان، ابراهیم اصغرزاده و ... بود. درآن زمان تهران شاهد 3 شهردار در طول سه سال بود و در نهایت نیز عاقبت شورا ختم به خیر نشد و راه انحلال را پیمود.
کارنامه پرحاشیه شورای نخست بر پایتخت نشینان چرا گران آمد که در دورههای بعدی هیچ اقبالی به اصلاح طلبان نشان ندادند و شهر نیز در بیش از یک دهه اخیر است که شاهد رشد چشمگیر در توسعه زیرساختها و خدمات متنوع اجتماعی و فرهنگی بوده است. هرچند در همین سالها نیز اصلاح طلبان خیزهایی برای تسخیر شورای شهر تهران برداشتند ولی هرگز نتوانستند به حدنصاب لازم دست یابند تا در نتیجه آن شهردار مورد نظر خود را برگزینند. در آخرین دوره شورا، رقابت میان محسن هاشمی و محمدباقر قالیباف به نفع قالیباف رقم خورد. امری که بازهم در زمان انتخابات با حاشیه سازیها مرسوم رسانهها و فعالین سیاسی اصلاح طلب همراه بود. دیکتاتوری اصلاحات در آن زمان خود را به خوبی نشان داد و الهه راستگو به دلیل رای خود به قالیباف، مورد تندترین و بی رحمانه ترین حملات و تهمتها قرار گرفت.
محک شورای پنجم
پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و انتخاب حسن روحانی، یک دست کردن حکومت و در دست گرفتن قدرت در حوزههای دیگر از سوی حامیان دولت و اصلاح طلبان در دستور کار قرار گرفت. انتخابات شوراها و ریاست جمهوری همزمان برگزار شده بود ولی علی رغم تلاش اصلاح طلبان برای کسب حداکثری کرسیهای شورا، تلاش آنها به ثمر ننشیت. در تهران اصولگرایان پیروز شدند. در بیشتر مرکز استانها فهرصتهای اصولگرایان پیروز شد. در 60٪ مرکزها اصولگرایان، 23٪ مستقلان، 17٪ اصلاحطلبان بیشترین کرسیها را بردهاند. 17 نفر از شورای چهارم تهران را اعضای اصولگرا در اختیار داشتند و 13 نفر نیز اصلاح طلب و یک نفر مشترک در دو لیست بود. هرچند در سال نخست احمدمسجد جامعی، سرلیست اصلاح طلبان رئیس شورا شد اما در سالهای بعدی مهدی چمران، به عنوان رئیس انتخاب شد. ولی حساس ترین انتخاب این شورا، محمدباقر قالیباف به عنوان شهردار تهران بود. وی از سال 1384 تاکنون با انتخاب اعضای شورای شهر، شهردار پایتخت است. اصلاح طلبان تلاش فراوانی کردند تا محسن هاشمی را جایگزین وی کنند اما تلاش آنها راه به جایی نبرد تا زمان انتخابات مجدد شوراها فرا رسد.
به دست گرفتن مسند شهردار توسط اصلاح طلبان از دو جنبه حیثیتی و سیاسی برخوردار بود. شکست در این پروژه بر اعتماد به نفس آنها در شورای شهر تاثیر بسیاری گذاشت و از آن به بعد بود که بیشتر تلاشهای آنها بر سیاسی سازی و مباحث حاشیهای متمرکز شد.
هدفی که از آن پس از سوی اصلاح طلبان دنبال شد نه نگاه تخصصی و فنی به مباحث شهری بلکه رویکردی سیاسی برای به حاشیه بردن عملکرد شهردار تهران به عنوان یک شهردار اصولگرا و انقلابی بود تا در انتخابات دوره بعد با تکیه بر این موج سازی، عملکرد و کارنامه مدیریت شهری و حامیان اصولگرای آن را در شورای شهر زیر سوال ببرند و افکار عمومی را برای انتخاب گزینه های اصلاح طلب در دوره پنجم قانع سازند.
شلیک پی در پی به بدنه مدیریت شهری حتی شامل موضوعات نخ نمایی میشود که در سالهای قبل به صورت عادی مورد ارزیابی کارشناسان شهری قرار می گرفت ولی در یک سال اخیر به ناگهان تبدیل به چالشهای سیاسی علیه شهردار تهران شدهاند. برای نمونه ترافیک تهران که معمولا در فصل سرد و روزهای کوتاه این فصل، سنگین میشود به یک معضل سیاسی از سوی رسانهها و اعضای اصلاح طلب شورا تبدیل می شود و مدیران شهری را متهم به ترافیک سازی مصنوعی می کنند!
فضاسازیهایی که در ماههای پایانی سال شدت گرفته حتی به ابتذال نیز کشیده شد و در هم نوایی امواج داخلی و خارجی تخریب شهردار تهران، به خانواده وی نیز رحم نشد. عروسی دختر قالیباف در شبکههای اجتماعی به عروسی میلیاردی تعبیر شد و با جعل تصاویر و در کنارهم قرار دادن چند دروغ، در رسانههای اصلاح طلب به آن دامن زده شد. به هر حال این فضاسازی به حدی شدت گرفته که هرگونه پاسخ کارشناسی مدیران شهری در موضوعات خاص شهری، محلی از اعراب در قانع سازی تخریب گران ندارد.
آتش سوزی پلاسکو و تخریب آن به موج جدیدی از تخریب شهردار تهران تبدیل شده و اعضای اصلاح طلب شورای شهر نهایت تلاش خود را به کار گرفتهاند تا وی را مقصر اول و آخر پلاسکو معرفی کنند. موفقیت در این پروژه میتواند برگ برنده آنها در انتخابات شورای شهر بعدی و حتی ریاست جمهوری باشد و به همین خاطر است که علی رغم مشخص شدن مسئولان واقعی پلاسکو براساس قوانین و مصوبات هیات دولت، بازهم مرغ آنها یک پا دارد و برهمان موضع یک طرفانه خود اصرار دارند.
بنابراین انتخابات شورای پنجم تهران از اهمیت ویژهای برخوردار است و هدف اصلی اصلاح طلبان نیز بر آن است به هر نحوی شده در این دوره اکثریت کرسیها را به دست آورند هرچند در بازیهای سیاسی خود برای این هدف، از انواع و اقسام دروغ ها، تهمت ها و انحرافات بهره بگیرند!
نظر شما