قدس آنلاین - حادثه در آتش سوختن و فروریختن ساختمان قدیمی، برج یا آسمان خراش پلاسکو باعث شگفتی مردم تهران شد. گزارش مفصل شهردار تهران در جلسه شورای شهر تا حدودی قانع کننده بود.
این ساختمان که حدود ۵۴ سال پیش در سال ۱۳۴۱ ساخته شده بود یکی از آسمان خراشهای دوازده گانه اولیه تهران در دهه ۱۳۳۰ و اوایل دهه ۱۳۴۰ به شمار میرفت که مانند آسمان خراش دوازده طبقه متعلق به سپهبد حاجیعلی کیا رئیس مقتدر اداره دوم ارتش در سال های ۱۳۳۲- ۱۳۴۰ در خیابان شریعتی کنونی و کوروش آن زمان، ساختمان علی اکبر علمی در خیابان شاه آباد، ساختمان شرکت ملی نفت در خیابان تخت جمشید، ساختمان آلومینیوم، ساختمان بانک کار در خیابان حافظ، و چند آسمان خراش آن زمان سیمای تهران را در اواخر دهه ۱۳۳۰ و دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ تغییر دادند و در دهههای پس از انقلاب اسلامی بویژههای طی سال های دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ آنقدر برج و آسمان خراش در تهران ساخته شد که بناهایی چون باشگاه افسران و برجهای پلاسکو و آلومینیوم و ساختمان وزارت نفت کهنه و فرسوده به نظر میرسیدند.
گزارش آقای شهردار تهران در موارد بسیاری کاملاً معقول و منطقی بود. او گفت که آتش نشانی تهران اکنون بالغ بر ششصد و اندی اتومبیل آتش نشانی در اختیار دارد. فرمانده آتش نشانی شریفزاده که فردی صاحب نظر، متخصص و دارای تجارب حرفهای زیادی است گفت که قوانین و مقررات قدیمی دست و پای شهرداری را بسته است و اشاره کرد که دغدغه بیکار شدن عده زیادی از کسبه آسمان خراش پلاسکو را داشته است. هر کس متن گزارش شهردار به شورای شهر تهران را خوانده هرگاه انصاف داشته باشد حق را به او میدهد که در حرارت ۳۰۰ تا ۵۰۰ درجه احتراق چه از دست او برمیآمده که نکرده است. به نظر من آنچه به مخالفان شهردار فرصت داد، عدم دایر کردن سریع یک مرکز تحقیق و خبررسانی از داخل ساختمان و ارایه گزارشهای لحظه به لحظه از حیطه حریق بوده است. جلوی ساختمان دوربین تلویزیون را کاشته بودند. هر کس میآمد و خبری میداد که بلافاصله پخش میشد. حتی سخنان سخنگوی آتش نشانی متناقض و براساس حدس و گمان و شایعه بود. طی دو هفته گذشته شایعات عجیب و غریبی در فضای بی در و پیکر مجازی نشر یافت. خندهآورترین آن این بود که چون بنیاد مستضعفان میخواسته این مستأجران را براند و آسمان خراش ۵۰ طبقه بسازد دستور داده آنجا را بمبگذاری کنند، زیرا بنا روی هم فرو ریخته و صدای انفجار هم آمده و طبقات پایین یکی پس از دیگری منفجر شده است. این شایعه را صدای آمریکا نشر داد و یکی از رانده شدگان هم حتی مواد منفجره را تشخیص داد. هیچ متخصصی را پای دوربین تلویزیون نیاوردند که این شایعات احمقانه را تکذیب کند. آخر مگر بنیاد مستضعفان سازمان جنگی است؟ برای تخلیه مستأجران به آن همه ید و بیضایی که بنیاد دارد چه نیاز به این کارهای احمقانه و جنایتآمیز است؟
به جای استفاده از افراد متفرقه بهتر بود چند کارشناس مجرب آتش نشانی مقابل دوربین صدا و سیما میایستادند و توضیحات کافی میدادند در هر حال این بار صدا و سیما به وظیفه خود عمل کرده همین استقرار خبرنگار و دوربین مانع از آن شد که ابتکار عمل خبررسانی به دست بیگانگان افتد.
در گزارش شهردار چه به مجلس و چه به شورای شهر نکات مهمی خودنمایی میکرد. اول اینکه با گسترش کلان شهر تهران امکانات آتش نشانی باید بیشتر شود. به نظر من هیچ ایرادی ندارد شهرداری همت کند و از کشورهایی چون سوئد، ژاپن، کره جنوبی، کانادا، استرالیا و هر کشوری که دارای امکانات آتش نشانی خوبی است مانند فرانسه و آلمان و چین چند هیأت کارشناسی به تهران دعوت کند گشتی در محلات و برجهای تهران بزنند و نظرات کارشناسی ارایه کنند که در مورد بروز حوادث فوقالعاده و سهمگین چه باید کرد.
شهرداری و پدافند غیرعامل باید حرکات نمایشی و مانورهای مدارس را کنار بگذارند. حدود بیست سال پیش شادروان دریا دار اشکبوس دانه کار از دوستان من در نیروی دریایی که در مجلات هم قلم میزد طرحی برای رویدادهای فوقالعاده مانند آتش سوزی گسترده، سیل، زلزله، حمله هوایی دشمن تهیه کرد. در طرح او همه امور پیشبینی شده بود حتی تعداد چادر و کانتینر، بیمارستان ها و درمانگاه های صحرایی، وسایل اسکان، پایگاه های غذا و هر آنچه برای پس از آن لازم بود.
در دوران جنگ جهانی دوم، شهر آبادان مرکز پالایشگاه نفت از نظر انگلیسیهای صاحب امتیاز نفت یک منطقه رده اول جنگی به شمار میرفت که بویژه در سال های نیمه دوم ۱۳۱۸ تا پایان نیمه اول سال ۱۳۲۰ احتمال میدادند نیروی هوایی آلمان درصدد حمله به آبادان برآید. به همین دلیل مقررات زمان جنگ در آبادان اجرا میشد و پس از اشغال ایران که آلمانیها نزدیک اسکندریه رسیده بودند و ایتالیایی از شمال شرق آفریقا هواپیماهای خود را چند بار برای بمباران جزیره بحرین فرستاده بودند آبادان شب ها در تاریکی غرق میشد و آتش نشانان با چهل دستگاه اتومبیل آتش نشانی مرتباً در حال تمرین برای فرونشاندن آتش ناشی از یک بمباران هوایی فرضی بودند و هیچ وقت هم بمبارانی انجام نشد. در تاریخ شهرهای دنیا همچون حریق رم در عصر باستان، حریق لندن در قرن هفدهم و حریق هامبورگ در سال ۱۹۴۳ و حریق آسمان خراشهای عظیم در آمریکا دیده شده است. می توان از آمادگی و تمرینات مکرر و تجارب ناشی از تاریخ طولانی حریقها و بویژه حریق اخیر درس گرفت.
شهردار تهران مرد لایق و دلسوزی است و تسویه حساب های سیاسی با او کار مناسبی نیست. من وقتی در تهران گشتی میزنم متوجه میشوم در دوران تصدی شهرداری تهران بوسیله قالیباف چقدر این شهر توسعه یافته، فضاهای سبز آن افزون شده و چه بستانها و شاهراه ها و بزرگراه ها و پل عظیم صدر بر تهران افزوده شده است.
به شهردار محترم نیز توصیه میکنم همزمان با پرداختن به امور فرهنگی و هنری و زیباسازی شهر تهران دستور فرمایند عمارت کهنه و در شرف و زشت خیابان های تهران ترمیم شود و به صاحبان آن ساختمان اخطار شود ساختمان های را نوسازی، یا تخریب کنند و بناهای زیبا و شکیل متناسب با شهر تهران بسازند. در قسمت قدیمی شهر بناهای بر حال خود رها شده با پنجرههای شکسته یا عمارات کثیف و رنگ و روی رفته بسیاری دیده میشود. شهرداران مناطق یا نواحی باید بناهای خطرناک و در شرف ریزش یا از نظر ظاهر زشت و نازیبای شهر را شناسایی کرده و اخطار لازم را به صاحبان آن ها بدهند. سال هاست تالار سینا رکس و سینما ایران به حال خود رها شدهاند. شهرداری میتواند این ابنیه را از وراث صاحبان آن خریداری و تبدیل به موزه یا کتابخانه یا فروشگاه کند چرا این کار را نمیکند؟ چرا باید شهر تهران ملغمهای از ساختمان های کهنه و مندرس و خطرناک در کنار ساختمان های شکیل و زیبا باشد.
نظر شما