به گزارش قدس آنلاین به نقل از الف، حضور ترامپ در کاخ سفید و تحولات ژئوپلیتیکی در اقصی نقاط دنیا به یکدیگر پیوند خورده است و فشارهایی که از طرف ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا به وی وارد می شود، باعث می شود در تصمیم گیری های خود تا حدودی جانب اعتدال را در پیش بگیرد. بحران مسکن در آمریکا میلیون ها صاحب خانه را در آمریکا اجاره نشین کرد و همین سبب شد تا 50 درصد درآمد ماهیانه خود را صرف اجاره مسکن کنند.
دیپلماسی ایرانی: اکثر افرادی که در این بحران دچار سرخوردگی و عقده های روانی شدند، به ترامپ گرایش پیدا کردند. این مسئله در ترکیب با افراط گرایی مذهبی و حملات تروریستی داعش به اروپا تأثیر خود را بر انتخابات آمریکا گذاشت و سبب شد به واسطه نارضایتی شدید مردم از فضای داخل آمریکا، فردی مانند ترامپ به به کاخ سفید راه پیدا کند. صهیونیسم بین الملل نیز در انتخاب ترامپ نقش اساسی داشت. اوباما در دوران ریاست جمهوری خود حمایت نظام مند آمریکا از رژیم صهیونیستی را تا حدودی برهم زده بود.
لذا رژیم صهیونیستی با توجه به فضای رسانه ای ضد خود، روی موج بحران رکود مسکن و نارضایتی مردم در آمریکا سوار شد و بر آتش تخریب هیلاری کلینتون با مستمسک قرار دادن ایمیل های او دمید. ترامپ شخصیت لمپنی دارد که صرفاً راهبرد میهن پرستانه را تبلیغ می کند، درحالی که هیچ راهبرد مشخصی ندارد. بی اطلاعی مشاور امنیت ملی آمریکا از اقدامات و مواضع ترامپ گواه این مدعاست. اقدامات ترامپ به حدی نابه جاست که یک قاضی فدرال فرمان اجرایی او را لغو می کند.
نباید به سادگی از کنار این اتفاقات عبور کنیم. این اتفاقات تحولات ژئوپلیتیکی عظیمی را با خود به همراه دارد. اولین تحولی که رخ می دهد بی ثباتی و بی اعتمادی است که در طول تاریخ و از جنگ جهانی اول تا کنون بی سابقه است. هیچ کس نه در داخل و نه در خارج از آمریکا نمی داند که چه کار می بایست انجام دهد. جمهوری خواهان آمریکا قطعاً الآن به این فکر افتاده اند که چه راه حلی پیش روی خود دارند تا بدون سر و صدا ترامپ را از ریاست جمهوری برکنار کنند. مشکلی که در برابر این تصمیم جمهوری خواهان وجود دارد، جمعیت عظیم بی سواد، کم سواد، ملی گرا و ضدرنگین پوستی است که به ترامپ رأی داده اند و هر نوع اقدامی در حذف ترامپ این جمعیت را تحریک می کند. وقوع بحران در نظام بین الملل از دیگر تحولاتی است که ممکن است بروز کند.
برای اولین بار رییس جمهوری آمریکا بر خلاف روسای جمهور پیشین تلاش می کند بریتانیا را از اتحادیه اروپا خارج کند و از بریتانیا می خواهد تعاملات فراآتلانتیکی اش را تقویت کند و رسماً اعلام می کند که اتحادیه از هم می پاشد. این نوع موضع گیری ترامپ سبب شده تا برخی دولت های اروپایی که عضو اتحادیه هم هستند به دنبال انعقاد قراردادهای تجاری با روسیه باشند. به عنوان نمونه مجارستان چند روز پیش قرارداد حدود 12 میلیارد دلاری با روسیه بسته است؛ با این تصور که با تقویت روابط آمریکا با روسیه، مجارستان می تواند هم با ایالات متحده و هم با روسیه روابط حسنه برقرار کند و خود را از حمایت های مالی سختگیرانه اتحادیه رها کند. فرانسوی ها کاملاً سکوت کرده اند، آلمانی ها برای این که پیوند مودت آمیزی که بعد از جنگ جهانی دوم با روسیه برقرار کرده اند، تحت تأثیر قرار نگیرد، سکوت کرده اند و برای این که ترامپ را راضی کنند، هر از گاهی علیه ایران موضع گیری می کنند.
ترامپ به دنبال این است که در شرق دور میان متحدان و رقبای آمریکا اختلاف ایجاد کند. بنابراین از ژاپن و تایوان در برابر چین حمایت و تلاش می کند که متحدان خود را با چین درگیر کند. البته کشورهای متحد آمریکا در شرق دور کاملاً حواسشان به اقدامات ترامپ جمع است و با احتیاط عمل می کنند. این کشورها می دانند که احتمال این که ترامپ بتواند چهار سال دوره ریاست جمهوری دوام بیاورد، کم است و در صورت درگیری با چین، ممکن است در آینده از حمایت کافی برخوردار نباشد. چین به راحتی می تواند مواضع کره شمالی را تغییر دهد و برای همین از کره شمالی به عنوان ابزار ژئوپلیتیکی استفاده می کند.
عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی به شدت شیفته ترامپ شده اند و او را تشویق می کنند تا رفتارهای تندی در قبال ایران داشته باشد. پشت پرده تمام این مسائل رژیم صهیونیستی است. رژیم صهیونیستی به شدت از مقاومت نگران است. فشارهای ترامپ و حرف هایی که تحت تأثیر عربستان و رژیم صهیونیستی علیه ایران بیان می کند، تماماً سیاسی است. او تلاش می کند تا پرونده مقاومت را ببندد. به همین دلیل ترامپ در اظهاراتی در روزهای گذشته گفت که بیایید با هم باشیم و اگر با هم باشیم با برجام کاری ندارم. این نشان می دهد ترامپ راهبرد ندارد، بلکه درصدد است تا تهدید را از رژیم صهیونیستی دور کند. تنها مشکل رژیم صهیونیستی در منطقه مقاومت است و برای این منظور حاضر است برجام را در ازای حذف مقاومت معامله کند. حتی حاضر هستند بیشتر از برجام و حتی عراق را که حوزه نفوذ ایران محسوب می شود، بدهند ولی در مقابل تهدید از سر این رژیم برداشته شود.
ترامپ به هیچ وجه نمی تواند با روسیه متحد شود، به این دلیل که نه جمهوری خواهان و نه دموکرات هایی که در کنگره حضور دارند، به هیچ عنوان اجازه نمی دهند که روسیه تقویت شود و متحدان اروپایی آمریکا ضعیف شوند. اگر ترامپ به مواضع خود اصرار کند مطمئناً کنگره با وی برخورد خواهد کرد. از روز گذشته، روسیه هم موضع گیری اش را نسبت به ترامپ صریح کرده، هر چند هنوز تندی نکرده است. روس ها از ترامپ مأیوس شده اند، چون تنها شعار همکاری با روسیه را داده، اما عملیاتی اش نکرده، مثلا در بحث تحریم ها هنوز هیچ تحریمی را علیه روسیه لغو نکرده است.
ساختار سیاسی ایالات متحده مانع اصلی در برابر ترامپ محسوب می شود. اقدام قضات آمریکایی ضربه بزرگی به ترامپ وارد کرد. رفتار ترامپ در برابر این ساختار اهمیت به سزایی دارد. اگر وی هجومی اقدام کند به شدت از طرف ساختار سیاسی آمریکا تحت فشار قرار می گیرد، اما اگر کوتاه بیاید که اتفاقا شواهد نشان می دهد که رویکرد تهاجمی خود را کنار گذاشته است، کمتر تحت فشار ساختار سیاسی قرار می گیرد. مصاحبه اخیر وی با فاکس نیوز شاهدی بر این مدعاست. اما عقب نشینی ترامپ از شعارهایی که داده، خودکشی محسوب می شود، به این دلیل که افرادی که به وی رأی داده اند، خواسته هایی دارند و بر اساس شعارهایی که داده است به وی رای داده اند. به تعبیر دیگر، ترامپ در حال حاضر میان ساختار سیاسی آمریکا و مردمی که به وی رأی داده اند، گیر افتاده است. ایران برای مقابله با تهدیدات ترامپ، باید اروپا را با خودش همراه کند. اگر ایران بتواند همچون قانون داماتو، اروپا را با خود همراه کند، می تواند در برابر ترامپ به خوبی ایستادگی و از خطر عبور کند.
*متن سخنرانی در نشست «تحلیل آمریکای ترامپ» در شورای راهبردی روابط خارجی
نظر شما