تحولات لبنان و فلسطین

افزایش کوچ از مناطق روستایی و سوق یافتن این جمعیت به شهرنشینی از جمله مشکلات موجود در شرایط فعلی برای اقتصاد ایران است. موضوعی که اگرچه عده ای خیلی سهل با آن برخورد می کنند اما اگر آثار غیر مستقیم و پنهان از بین رفتن زندگی روستایی بررسی شود خواهیم دید که در نظام چینش جمعیتی متمرکز فعلی، ما شاهد هزینه های بسیار سنگینی هستیم که بر گرده اقتصاد چه بر بخش خصوصی و چه بخش مردمی و دولتی اقتصاد تحمیل شده است.

بازگشت به توسعه روستایی تنها راه مبارزه با ازدحام جمعیت / ۸۰ درصد منابع کشور هزینه تبعات ازدحام جمعیت می شود

اختصاصی قدس آنلاین- نقش جهادسازندگی در محرومیت زدایی:جهاد سازندگی به عنوان یکی از پایه های  اصلی انقلاب اسلامی در راستای محرومیت زدایی و برنامه ریزی منطقه ای برای تعادل و آمایش سرزمینی و توسعه کشاورزی؛ در سال های اول انقلاب نهاد مهمی به شمار می رفت. نهادی که به اذعان عمده کارشناسان ذیربط به رغم سنگ اندازی های بسیار زیاد افراد و شخصیت های غیر انقلابی و دارای تفکرات لیبرال در کنار محدودیت هایی که از سوی برخی دستگاه های بالادست مانند سازمان برنامه و بودجه ایجاد می شد کارنامه قابل قبولی از خود به جای گذاشت و تا حدود زیادی  درتمام فعالیت های صورت گرفته خود موفق بود.   اگر هم برخی از این فعالیت ها تداوم پیدا نکرد تنها به این دلیل بود که ابزارهای مورد نیاز جهت انجام آن کار از اختیار این نهاد خارج شد. برای مثال با گذشت زمان؛ دیگر منابع مالی مورد نیاز جهت تزریق به بخش کشاورزی و توسعه روستایی در اختیار جهاد سازندگی نبوده یا وظیفه و امکان اشتغالزایی از این نهاد گرفته شد. موارد فوق عملا باعث شد جهاد در موارد بسیاری با دستانی بسته با مسائل روبه رو شده و به قول معروف دستش برای انجام بسیاری از امور بسته باشد.  

افزایش مهاجرت به شهرها: افزایش کوچ از مناطق روستایی و سوق یافتن این جمعیت به شهرنشینی از جمله مشکلات موجود در شرایط فعلی برای اقتصاد ایران است. موضوعی که اگرچه عده ای خیلی سهل با آن برخورد می کنند اما اگر آثار غیر مستقیم و پنهان از بین رفتن زندگی روستایی بررسی شود خواهیم دید که در نظام چینش جمعیتی متمرکز فعلی، ما شاهد هزینه های بسیار سنگینی هستیم که بر گرده اقتصاد چه بر بخش خصوصی و چه بخش مردمی و دولتی اقتصاد تحمیل شده است. برای مثال وقتی جمعیت اقماری روستایی کاهش پیدا می کند این جمعیت به پدیده ازدحام و شهرنشینی تبدیل می شود. حال باید پرسید وجود این پدیده باعث ایجاد چه تبعاتی شده و خواهد شد؟

تبعات ازدحام جمعیت و شهرنشینی:طبیعتا آلودگی شهرها، آلودگی هوا، آب و... و. آثار بسیار زیادی در افزایش هزینه های جامعه دارد. به نظر می رسد هزینه های ناشی از بخش خصوصی و عمومی به دو دسته تقسیم می شود. یک بخش آن بخشی است که در مواجه با پدیده ازدحام بوده و چیزی بیش از ۸۰ درصد منابع را می بلعد و بخش دیگر نیز در جهت ایجاد فعالیت های نو و در اختیار تامین نیازهای نو و جدید قرار می گیرد. این ۸۰ درصد از تبعات ازدحام جمعیت یعنی برداشته شدن و محو  جمعیت های روستایی و تراکم این جمعیت در کلان شهرها و ایجاد پدیده ای به نام ازدحام است. هزینه های بهداشتی و درمانی، ترافیک، ایجاد سکونتگاه های غیر رسمی، غذای ناسالم، افزایش هزینه های زندگی و درمان، مصرف بیش از حد حامل های انرژی و سوخت ناشی از پدیده ازدحام و به دلیل فراموش شدن توسعه روستایی و کشاورزی محور است که اگر چه در گذشته کلید توسعه کشور بوده است اما متاسفانه امروز به رغم پیشرفت علم مشکلات زیادی را ایجاد کرده است.  

غفلت از توسعه روستایی:اگر طبق الگوی دو دهه اول انقلاب، وظیفه برنامه ریزی منطقه ای نهادهایی مانند جهادسازندگی حفظ و برنامه توسعه روستایی برای تعادل بخشی منطقه ای یک وظیفه قاطع در برنامه ها می بود وزن پدیده ازدحام به مرز بحران کنونی در شهرهایی مانند تهران نمی رسید. توسعه روستایی یک برنامه تمام شمول راهبردی است چرا که این توسعه بر اساس اصالت زمین امکان مهاجرت به مناطق طعمه انداخته ای مثل تهران را منتفی می کند. برای این کار ایجاد فعالیت در مناطق بکر روستایی باید انجام شود  که استارت این کار نیز فراهم کردن آب در مناطق روستایی است تا در ابتدا زمین ها را بارور و در مرحله بعد فعالیت های کشاورزی دانش بنیان را بنا کرد تا از این طریق صنایعی که نیاز بخش کشاورزی را تامین می کند در اطراف آن جمع شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علي اصغر كريمي ۱۴:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۴
    0 0
    قانون برنامه بودجه 50 سال است كه كشور را به سياه چال سرمايه داري سوق داده است. سازمان بي برنامه 40 سال است كه پيام انقلاب را نگرفته است. هنوز سرلوحه كار اين سازمان كذايي رويه سرمايه داري است. عاقبت قانون هاي سرمايه داري به همين وضع و اوضاع نابسامان مي انجامد. رويه جهاد سازندگي منطبق با اسلام و انقلاب بود . اصالت به علم و دانشمند خداترس است. برنامه ريزي جهاد سازندگي منطقه اي جغرافيايي بود . اين روش برنامه ريزي واقعي و عيني است. اما سازمان بي برنامه فقط در حد آمار گيري كار مي كند. سازمان بي برنامه صلاحيت ندارد كه مديريت كشور را بدست گيرد. اميد است انقلابي ها بر اين تشكيلات غربزده تسلط يابند ان شاءالله