قدس آنلاین - متن پیش رو حاصل گفت وگو با حجت الاسلام و المسلمین رئیسی است که از سابقۀ آشنایی با مرحوم واعظ در پیش از انقلاب تا آخرین دیدار قبل از ارتحال ایشان را مرور کرده ایم.
به عنوان اولین سؤال بفرمایید که آشنایی شما با مرحوم آیت الله واعظ طبســی از چه زمانی شکل گرفت؟
ابتدای آشــنایی بنده با آقای واعظ طبســی به سالهای ۵۰ و ۵۱ برمی گردد. بعد از ورود به حوزۀ علمیه مشهد با ایشان آشنا شــدم، آن زمان آقای طبســی در مسجد حاج ملا هاشم درس معالم می دادند و در میان طلاب به عنوان چهرۀ انقلابی شناخته می شدند. ایشان پیرو و دنباله رو اندیشه و تفکر امام (ره) بودند. به ویژه بعد از سالهای ۵۲ و ۵۳ در بین طالب جوان و تازه وارد، آیت الله واعظ طبسی، حضرت آیت الله خامنه ای و مرحوم شهید هاشمی نژاد به عنوان چهره های انقلابی پرجاذبه شناخته و مطرح شــده بودند. قبل از انقلاب اسلامی به همراه آقای احمد مروی که الان در دفتر مقام معظم رهبری مشــغول هستند به خانۀ مرحوم مهامی -که نماینده و وکیل امام در خراسان بودند و مردم وجوهات را از طریق ایشان برای امام می فرستادند- رفتیم؛ آن روز این بزرگواران جلسه ای داشتند و ما به همین مناسبت خدمت آقای واعظ طبسی هم رسیدیم. تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی بنده در زمینۀ تظاهرات، تحصن هــا و اقداماتی که علیه دولت شاهنشاهی انجام می شد ارتباط کاری با ایشان نداشتم، ولی آن بزرگوار را به عنوان یک چهرۀ انقلابی و معتقد می شناختم. البته در ســال های ۵۶ و ۵۷ در قم بــودم و ارتباط ما در حد همان پیگیری سخنرانی های ایشان بود که مثل پدرشان یکی از وعاظ خوب مشهد بودند.
اولین ارتباط کاری شما با یکدیگر از چه زمانی بود؟
در زمان پیروزی انقلاب اســلامی بنده چند روزی در مشهد بودم و اولین رو در رویی من با ایشان در اتاق پشت مسجد کرامت بود که می توان آن را به عنوان ستاد هدایت انقلاب مشهد دانســت. بعد از پیروزی انقلاب اســلامی به مدت ۳-۲ ماه در کمیته انقلاب اسلامی فعالیت می کردم که ایشان نیز رئیس این کمیته بودند.
چه ویژگی های شــخصیتی برجسته ای از مرحوم آیت الله واعظ می توان نام برد؟
آقای واعظ طبسی به عنوان شخصیت انقلابی و آشنا به مواضع اســلام و انقلاب با کسانی که با اندیشــه و مواضع امام ضدیت داشتند بسیار با حساسیت برخورد می کردند. ایشان یک انقلابی باصلابت بودند و در مورد مقولۀ انقلاب کاملا انعطاف ناپذیر عمل می کردند.
در آن مقاطع آیا موضع گیری یا سخنرانی خاصی هم از ایشان به خاطر دارید؟
اوایل انقلاب بعضی از آقایان بودند که مواضع ضد امام می گرفتند و در حرف های خود تعریض به امام داشــتند، آقای طبسی در برخورد با آنها بســیار باصلابت برخورد می کرد و چه بسا که به همین دلیل نسبت به ایشان در مشهد فضاسازی شد، اما نسبت به آنها بی توجه بود و هدف ایشان فقط حفظ انقلاب بود. ایشان همچنین تلاش می کرد تا فضای عمومی مشهد را طرفدار امام، انقلاب و ارزش های انقلابی بکند و روحیۀ انقلابی در حوزه رواج پیدا کند. زمانی که ایشــان در آستان قدس مشغول به خدمت شــدند، به دنبال نام های از امام کسب اجازه کردند تا اگر ایشان موافقت کنند هویزه را مانند آستان قدس بسازند. احساس من این است که تلاش ایشان در مجموعه آستان قدس و مجموعه های مرتبط با آن پر رنگ جلوه دادن نقش امام و انقلاب بود.
آنگونه که در تاریخ انقلاب نقل شده، آیت الله واعظ طبسی، شهید هاشمی نژاد و آیت الله خامنه ای در مشهد به عنوان یک مثلث شناخته می شدند. لطفاً در مورد نقش هریک از این بزرگواران در پیروزی انقلاب اسلامی و انقلابی شــدن مردم مشــهد به طور جداگانه توضیحاتی بفرمایید.
مقام معظم رهبری به عنوان چهره ای که از یک طرف با حوزه ارتباط تنگاتنگی دارند و از طرف دیگر با جریان روشنفکری رابطۀ خوبی دارند، تلاش می کنند که جامعه را به ســوی دینداری و انقلاب ســوق دهند. نشست هایی که مقام معظم رهبری هنوز با بعضی از روشنفکران دارند یا بعضی از سخنان ایشان نشان دهندۀ تلاش بسیار در جهت سوق دادن مردم و افکارشان به طرف امام، انقلاب و ارزش های ایشان است؛ لذا در مجموعه جریان روشنفکری آن روز، مقام معظم رهبری را به عنوان روحانی مبارز انقلابی روشنفکر می شناختند. شهید هاشمی نژاد در حوزه منبرهای انقلابی یا پاسخ به سؤالات و شبهات اعتقادی فعال بودند؛ و مرحوم آیت الله واعظ طبســی تا جایی که ما شناخت داشتیم و دورادور از قم نظاره گر بودیم، ایشان کلاس های گرمی در حوزه برگزار می کردند. زمانی که بنده وارد حوزه شدم ایشان درس معالم داشتند، ولی بعد در اصول و فقه نیز شــروع به تدریــس کردند و به عنوان یک چهرۀ انقلابی در حوزه مشهد شناخته می شدند.
حضرت آقا در ارتباط با تهران و جریان روشنفکری بسیار فعالیت داشتند و دارند. زمانی که حضرت آقا را به ایرانشهر تبعید کردند من به همراه دوســت طلبه ام جناب آقای مــروی برای دیدن تبعیدی ها از قم به ســمت رفسنجان، ایروان و سپس به دیدن مقام معظم رهبری در ایرانشهر حرکت کردیم. همان شبی که ما منزل آقا رسیدیم شهید هاشمی نژاد و آیت الله واعظ طبسی نیز به دیدار ایشان آمده بودند. بعد از آنجا به دیدن آقای محمدجواد کرمانی رفتیم که ایشــان نیز به همین شهر تبعید شده بودند. شــب را در منزل آقا گذراندیم، صبح ایشان فرمودند که دیشب نیروهای امنیتی به اینجا آمده بودند و خواســتار رفتن شما به شهربانی بودند که من به آ نها اجازه ندادم و با آ نها مخالفت کردم؛ سپس ما به همراه یک راهنما -که از طرف ایشان مأمور شده بود تا ما را به سلامت از شهر خارج کند تا گرفتار نیروهای امنیتی نشویم- به طرف زاهدان به راه افتادیم. در مجموع این سه بزرگوار ارتباط تنگاتنگی با هم داشتند، به نحوی که می توان انقلاب مشهد و خراسان و حتی تا زاهدان و جاهایی که جزء این منطقه به حساب می آمد را مرهون تلا ش ها و فداکار ی های آنها دانست.
به دوران بعد از انقلاب برگردیم. نسبت به اقدامات مدیریتی و انقلابی ایشان در آستان قدس توضیحاتی بفرمایید.
بعد از شهادت شهید هاشمی نژاد و رفتن آیت الله خامنه ای به تهران، نقش آقای طبسی در مشهد محوری شد؛ لذا ایشان مسئولیت کمیته را داشتند. بعد از انحلال کمیته مسئولیت حوزه و سپس نمایندگی امام و نمایندگی آستان قدس را بر عهده داشتند و محور جریانات انقلاب در مشهد به شمار می آمدند. موضع گیر ی های ایشان در برابر منافقین، بنی صدر و گرو ه های منحرف و جریان های لیبرال بسیارقوی بود. ایشان بعد از رهبری حضرت آقا، با توجه به دوستی و قرابت سنی که با هم داشتند در نامه نگاری ها و یا کارها و برخوردها سعی می کردند از ایشان کسب اجازه کنند و کاملا خود را تابع ایشان می دانستند. شخصی ولایتمدار بودند و احساس میکردند که تمام عمر خود را باید در خدمت امام رضا علیه السلام باشند. من بعضی از نوشته هایی را که از ایشان در آستان قدس می دیدم حاکی از آن بود که می خواستند آستان قدس جایگاه بسیار والایی داشته باشد.
ناگفته یا دست نوشته یا موضع خاص یا دستور ویژ ه ای از ایشان هست که برای ما بفرمایید؟
یکی از خصلت های ارزشمند ایشان مسئلۀ حق تولیت بود که در اموال آستان قدس است و ایشان می خواستند در جهت توسعۀحرم مطهر یا بخش های فرهنگی به مصرف برسانند؛ مثلاً ساخت حسینیۀ امام رضا (علیه السلام) و یا توسعۀ بعضی از صحن ها از حق تولیت ایشان بوده است.
زمانی که تولیت آستان قدس رضوی از طرف مقام معظم رهبری به شما محول شد در آن جلسه موردی در رابطه با مرحوم آیت الله طبسی ذکر نکردند؟
حضرت آقا از پدر ایشان حاج غلامرضا واعظی تمجید بسیارکردند، از خود ایشان حتی در دوران قبل از طلبگی و همچنین از سلامت نفس و سلامت در زندگی شخص ایشان تمجید کردند. حضرت آقا فرمودند زمانی که به منزل ایشان رفتم همان مبلمان زمان عروسی را داشتند. برخی ها اگر کم وکاستی هایی را هم ذکر می کنند، از نظر بنده در تمامی کارهای اجرایی با این حجم و وسعت امکان بروز این کم و کاستی ها وجود دارد. البته این ضعف ها و کاستی ها حتماً دلایلی هم داشته است؛ ولی آنچه ما می دانیم و می بینیم ایشان تمام تلاش خود را در جهت ولایت مداری و انقلابی بودن فضا و مجموعه به کار برده است.
در جایگاه تولیت آستان قدس رضوی چه کارهای شاخصی ایشان انجام دادند که شما نیز قصد ادامۀ آن را دارید؟
یکی از کارهای شاخص ایشان در زمینۀ فعالیت دانشگاهی بوده که بنده در جهت گسترش دانشگاه علوم اسلامی رضوی تلاش خواهم کرد و تصمیم دارم مشهد را به یک مرجعیت علمی برسانم. نکتۀ دوم تلاش ایشان جهت حفظ وقف و موقوفات بوده و در این رابطه با تمام وجود تلاش کردند که آنچه در کشور مربوط به آستان قدس بوده حفظ و نگهداری شود. زمانی که من در قوۀ قضاییه بودم ایشان هر بار یک پروندۀ موقوفاتی داشتند و توصیه می کردند تلاش کنید حق آستان قدس ضایع نشود و حتی درصحبت با آقای لاریجانی نیز بر این امر تأکید میکردند، در زمان آقای شاهرودی نیز وضع به همین منوال بود. بنده نیز انشاءالله این رویه را ادامه خواهم داد. هر شخص آشنا به فقه که بر سر کار آید همین رویه را دنبال خواهد کرد و البته ما همین رویه را با یک کار اضافه که قبلا خدمت مردم نیز عرض کردم دنبال خواهیم کرد. موقوفه باید در جهت نیت واقف اداره شود. در تولیت تفاوتی نیست، اما ممکن است در اعمال مدیریت تفاوت هایی وجود داشته باشد. تلاش ما این است آنجایی که بین مردم و آستان قدس اختلاف است با حفظ حقوق آستان آنها را حل و فصل نماییم؛ یعنی بعضی از اختلافات سی سال های که برخی از مردم مشهد یا دیگر شهرها دارند ادامه پیدا نکند و در مدت کوتاهی حل و فصل شود.
به عنوان سؤال پایانی بفرمایید که آخرین دیدار شما با ایشان چه زمانی بود؟
چند ماه قبل از فوت آقای طبسی از طرف ایشان جهت سخنرانی ۹ دی و ۲۲ بهمن دعوت شده بودم که همان جا بعد از اتمام سخنرانی از من خواستند که در سرکشی های آستان قدس به ایشان کمک کنم، ولی من به دلیل مشغله های کاری که در قوۀقضاییه داشتم، نتوانستم در خدمت ایشان باشم. آخرین دیدار من با ایشان در آخرین اجلاس مجلس خبرگان رهبری بود که با شرایط بسیار سخت حضور یافتند. در زمان بیماری ایشان نیز بنده چند باری تلاش کردم که به دیدن ایشان بروم، اما وضعیت ایشان به گونه ای نبود که کسی را بشناسند.
* این مطلب در ویژه نامه «یار صادق انقلاب» به چاپ رسیده که به مناسبت نخستین سالگرد ارتحال آیت الله واعظ طبسی توسط روزنامه قدس منتشر شده است.
*جهت دریافت ویژه نامه اینجا کلیک کنید
نظر شما