تحولات لبنان و فلسطین

آشنایی خوبی هم از مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی داشت؛ ازاین‌رو وقتی به بیان خاطره‌ای از تولیت فقید آستان قدس رضوی پرداخت بغض کرد و گفت: ایشان (مرحوم واعظ طبسی) سرمایه‌ای بود که ما او را از دست دادیم. آنچه می‌خوانید متن گفت‌وگو با محمد هاشمی رفسنجانی است

آیت‌الله واعظ در زندگی شخصی اهل اسراف و تشریفات نبود

قدس آنلاین - محمد هاشمی رفسنجانی «رئیس اسبق سازمان صداوسیما، عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس دفتر مرحوم آیت‌الله هاشمی» از گفت‌وگو با ویژه‌نامۀ قدس پیرامون تشریح ویژگی‌های مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی استقبال کرد و گفت: محورهای گفت‌وگو را اعلام کنید تا زمان گفت‌وگو تعیین شود. پس از ارسال محورها، زمان گفت‌وگو ساعت ۱۱ و مکان خیابان جامی ساختمان مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شد.

پس از ورود به مجمع تشخیص و عبور از گیت به طبقه دوم رفتم. آیت‌الله هاشمی هنوز زنده بود و برادرِ این یار دیرین انقلاب در حال پیگیری امور دفتر بود. آنچه در دفتر او جلب توجه می‌کرد عکس‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بود.

کارهای دفتر انجام و گفت‌وگو آغاز شد. شمرده سخن می‌گفت، آشنایی خوبی هم از مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی داشت؛ ازاین‌رو وقتی به بیان خاطره‌ای از تولیت فقید آستان قدس رضوی پرداخت بغض کرد و گفت: ایشان (مرحوم واعظ طبسی) سرمایه‌ای بود که ما او را از دست دادیم. آنچه می‌خوانید متن گفت‌وگو با محمد هاشمی رفسنجانی است:

‌با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید به‌عنوان اولین سؤال، دیدگاه خود را دربارۀ نقش آیت‌الله واعظ طبسی در نهضت امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی بفرمایید.

آیت‌الله واعظ طبسی از یک خانوادۀ روحانی-مبارز بودند، پدر ایشان از علما و منبری‌های مشهد بودند که در زمان رضاخان مبارزه می‌کردند و آن‌گونه که گفته شده، ایشان در سفری که به تهران برای سخنرانی علیه رضاخان داشتند در جاده تصادف و مرحوم یا شهید شدند. بیشتر این‌گونه مطرح شده که این تصادف عمدی بوده است و در حقیقت ایشان (پدر آیت‌الله واعظ طبسی) را به شهادت رساندند. آیت‌الله واعظ طبسی در چنین خانواده‌ای بودند و از ابتدای جوانی آن‌طور که خودشان نقل می‌کردند با شهید نواب صفوی آشنا شدند.

در سفری که شهید نواب صفوی به مشهد رفته بود، آنجا آیت‌الله واعظ طبسی به‌عنوان طلبۀ جوان با ایشان آشنا می‌شوند و تحت تأثیر افکار نواب صفوی قرار می‌گیرند؛ چراکه زمینه‌های خانوادگی و میراث پدر را هم داشتند و این باعث می‌شود که ایشان در مسیر مبارزه قرار بگیرند.

در مشهد و آن‌طور که باز در زندگی‌نامۀ ایشان آمده و خودشان فرمودند: تقریباً دو، سه نفر در جبهۀ روحانیت نقش فعالی ایفا می‌کردند؛ مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی، مقام معظم رهبری و شهید هاشمی‌نژاد این حلقۀ سهنفره را تشکیل می‌دادند و آن‌ها به‌عنوان محور، برنامه‌های مبارزاتی را در مشهد پیگیری می‌کردند. البته در یک زمانی ایشان می‌گویند که من مشهد تنها بودم، نه آقای خامنه‌ای بودند نه آقای هاشمی‌نژاد و ایشان تنها بودند. بعد از ۱۵ خرداد به تهران می‌آیند و در قم که می‌روند با امام (ره) که آن موقع به ایشان حاج‌آقا روح‌الله می‌گفتند آشنا می‌شوند و در جمعی که در محضر امام تشکیل شده بود مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی پیرامون حادثه و واقعۀ ۱۵ خرداد سخنرانی می‌کنند. صحبت بسیار تحلیلی و عمیقی انجام داده بودند که بعد از آن سخنرانی امام به ایشان می‌فرمایند (نقل به مضمون است) من به دو دلیل شما را دوست دارم و به شما علاقه‌مندم؛ اولاً به خاطر پدرتان -همان‌طور که گفتم پدر ایشان از علمای مبارز مشهد بودند- و ثانیاً به خاطر خودتان.

 شما می‌دانید مشهد یکی از کانون‌های مبارزه علیه نظام پهلوی در دورۀ رضاخان و محمدرضاشاه بود و آیت‌الله واعظ طبسی از دوران جوانی وارد صحنه شدند و علیه ظلم و ستم مبارزه کردند و در طول دوران حیات خود همیشه با انقلاب و انقلابیون بودند و در این راه مبارزه کردند. حقیقتاً ایشان سهم خوبی را در دوران مبارزه از اول تا پیروزی انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب داشتند؛ به همین جهت امام خمینی (ره) در همان سال ۵۷ حکمی برای آیت‌الله واعظ طبسی صادر و ایشان را به‌عنوان سرپرست آستان قدس رضوی منصوب و بعد از دو سال این حکم تبدیل به تولیت آستان قدس رضوی می‌شود. سؤال‌های بعدی شما شاید به خدمات مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی در آستان قدس اختصاص پیدا کند که در آنجا به خدمات و نوع مدیریتی که ایشان در این مکان مقدس انجام دادند اشاره می‌کنیم.

قبل از پرداختن به مدیریت آیت‌الله واعظ طبسی در آستان قدس اگر موافق هستید نسبت به خدماتی که ایشان در حوزۀ علمیۀ مشهد هم انجام دادند توضیح دهید.

حوزۀ علمیه مشهد آن‌طوری که در مدارک و اسناد موجود است به‌عنوان سومین حوزۀ علمیه در ایران مطرح شده و این تلاش زیاد و مدیریت بسیار خوبی می‌خواهد و به دلیل شخصیتی که آیت‌الله واعظ طبسی، علما و طلاب داشتند و با مدیریتی که ایشان (مرحوم واعظ) اعمال کردند، توانستند حوزۀ علمیه مشهد را در جایگاه و مقام سوم قرار دهند و بعد هم در کنار حوزه، ایشان مدرسه‌ای تشکیل دادند که در آنجا هم تحصیلات دانشگاهی و هم تحصیلات حوزوی انجام می‌شد، در حقیقت مثل حوزه و دانشگاه بودند؛ طلابی که از آنجا فارغ‌التحصیل می‌شدند هم به علوم قدیم و علوم حوزوی و هم به علوم جدید مجهز می‌شدند و این یک کار ابتکاری بود که از حوزۀ علمیه مشهد شروع شد و بعد از آن جاهای دیگر هم تشکیل شد. در زمان ایشان در مشهد، دانشگاه رضوی هم شکل گرفت و ازاین‌جهت بسیار مؤثر بودند.

‌به خدمات مرحوم واعظ طبسی در آستان قدس اشاره کنید. به نظر شما شاخص‌های مدیریتی ایشان چه بود؟

 وقتی به مشهد می‌رفتیم، می‌دیدیم که در اطراف حرم ثامن‌الحجج تکاپوی کافی برای زوار نبود، چون تعداد زواری که می‌آمدند زیاد بود و ظرفیت‌ها هم کافی نبود؛ بنابراین آیت‌الله واعظ طبسی توسعۀ مسیر دادند و آن‌طور که در اسناد دیدم توسعۀ چشمگیری پیدا کرده است؛ قبلاً در حد ۱۲ هکتار بود و در زمان حیات ایشان (اواخر عمرشان) توسعه پیدا کرد و رواق‌های مختلف ساخته شد و همچنین صحن‌ها توسعه پیدا کرد، به‌طوری‌که هم‌اکنون حرم مطهر گنجایش زوار را دارد و برای زوار تسهیلات خوبی هم فراهم شده و می‌توانند به‌راحتی به زیارت بپردازند که این هم در نوع خود یک گام بی‌نظیری است، حتی کم‌نظیر نمی‌گویم کاملاً بی‌نظیر است؛ چون از ابتدایی که حرم ثامن‌الحجج در خراسان رضوی و در مشهد احداث شد به یک عدد خاصی رسیده بودند که ۱۲-۱۰ هکتار بود، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در زمان تولیت مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی به ۹ برابر وضع موجود تبدیل شد و این نشان‌دهندۀ تلاش زیاد، هزینه و مدیریتی است که ایشان در آستان قدس رضوی انجام و امکانات زیادی برای زوار فراهم کردند.

آقای هاشمی شما به تبیین خدمات و تلاش‌های مرحوم واعظ طبسی در حوزۀ علمیۀ مشهد و آستان قدس پرداختید، حال این سؤال مطرح می‌شود که تولیت ایشان برای آستان قدس با چه دستاوردهای اقتصادی همراه بود؟

حرم امام رضا (علیه السلام) دارای موقوفات بسیار زیادی است، در سراسر کشور و در جاهای مختلف موقوفه دارند و مردم ارادت داشتند و دارند؛ اما در گذشته، موقوفات ظاهراً صرف توسعه و گسترش حرم نمی‌شد و از آن استفادۀ بهینه نمی‌شد و یا دست کسانی بود که تشرع کافی نداشتند و از آن سوءاستفاده می‌شد و یا صرف کارهای دیگری می‌شد. در زمان آیت‌الله واعظ طبسی این امور سامان‌دهی شد و موقوفات در مسیر خود هزینه و به کار گرفته شد؛ بنابراین پیرامون حضرت امام رضا (علیه‌السلام) و با استفاده از موقوفات، مراکز خدماتی زیادی تشکیل شد، مثل بیمارستان رضوی و... امکاناتی که برای پذیرایی از زوار وجود دارد.

در حقیقت کاری که ایشان کردند، آمدند این موقوفات را تبدیل به یک هلدینگ کردند. در بعضی از منابعی که منتشر شده و در کتاب وجود دارد، آمده: هلدینگ موقوفات مشهد الآن جایگاه سوم را دارد و بسیار هلدینگ معتبر و بزرگی است و مدیریت و سازمان‌دهی شده و از سوءاستفاده نیز جلوگیری شده است. به‌هرحال، مردم بسیار به حضرت امام رضا (علیه‌السلام) علاقه‌مند هستند و نتیجۀ این علاقه‌مندی موقوفات متعددی است که در بستر زمان در سال‌های گذشته انجام شده و در این زمان سازمان‌دهی شده و درآمدهای آن صرف توسعۀ حرم و یا زمینه‌هایی که مورد نظر واقف بوده، در آمده و در همان زمینه مصرف شده است؛ و این خود نشانه‌ای از مدیریت بسیار خوب مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی است که اسمش را می‌گذاریم «مدیریت اسلامی»؛ چون وقتی یک روحانی مثل ایشان در رأس کار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مردمی قرار می‌گیرند و می‌توانند از ابعاد گوناگون هم نظارت قوی در مسائل و تأمین منابع داشته باشند تا به ‌جای خود هزینه شود، این موارد خود حاکی از مدیریت است؛ بنابراین معتقدم با توجه به ویژگی‌های شخصی مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی می‌توانیم مدیریت او را به‌عنوان یک مدیریت اسلامی نام ببریم.

‌با توجه به خدمات مرحوم واعظ طبسی، چرا ایشان در زمان حیات خود به اشرافیگری متهم می‌شدند؟

در خصوص پرسشی که مطرح کردید دو مطلب وجود دارد؛ اولاً باید به زندگی شخصی و خصوصی نگاه کرد و ثانیاً باید جایگاه حقوقی افراد در نظر گرفته شود. در جایگاه حقوقی، ایشان تولیت آستان قدس بودند و امکانات خوبی پیرامون حرم مطهر امام رضا وجود داشته و به وجود آمده و ایشان در آن محل و در دفتر کارشان حضور داشتند و به‌اصطلاح آنچه در آنجا بود متعلق به شخص مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی نبود، بلکه متعلق به امام رضا (علیه‌السلام) بود و اگر فرض کنید تالار آینه بود، فرشی وجود داشت، این‌ها وسایل شخصی و امکانات شخصی نبود. آیت‌الله واعظ طبسی به‌عنوان تولیت در آنجا مشغول بودند و ملاقات داشتند و مسائل گوناگون را می‌دیدند؛ اما در همان مکان بنده بارها شاهد نحوۀ پذیرایی سادۀ ایشان از میهمانانشان بودم؛ مثلاً معمولاً از یک نوع یا دو نوع غذا که یک سوپ هم کنار آن می‌گذاشتند استفاده می‌شد، آن‌گونه نبود که خیلی اسراف کنند یا تشریفاتی برگزار کنند. دربارۀ آن جایگاه و دفتری که ایشان داشتند، بعضی می‌گفتند باید از ۱۵۰ متر بگذرید تا به ایشان برسید، درصورتی‌که این جایگاه متعلق به حرم است و برای خود آیت‌الله واعظ طبسی هم نبود. بالاخره ایشان متولی بودند و آنجا حضور و دیدارهایشان را برگزار می‌کردند.

 اما وقتی که وارد زندگی شخصی ایشان می‌شدید، با منزل شخصی ایشان که بسیار ساده بود روبه‌رو می‌شدید. منزل آیت‌الله واعظ طبسی کنار حسینیه‌ای بود و جالب آنکه از محله‌های عیان‌نشین مشهد هم نبود، تقریباً محلۀ قشر متوسط و یا فقیر بود و ایشان در آن محل ساکن بودند و حقیقتاً زندگی بسیار ساده‌ای داشتند. حتی من در زندگی ایشان دیده بودم همان حقوق یا سهمی که ایشان از موقوفات داشتند استفاده و حتی مابقی آن را صرف اقداماتی می‌کردند که بعداً به‌عنوان یک موقوفه‌ای از ایشان باقی بماند؛ بنابراین همۀ حقوق خود را مصرف نمی‌کردند، از مصرف زندگی برمی‌داشتند و مازاد آن را برای امام رضا (علیه‌السلام) هزینه می‌کردند. به همین جهت، زندگی ایشان را می‌توان از منظر اول به امکاناتی که از جایگاه تولیت آستان قدس متعلق به امام رضا (علیه‌السلام) و در اختیار ایشان بود اختصاص داد و در همین نگاه باید گفت ایشان حقیقتاً در مصرف هزینه‌ها رعایت می‌کردند و آن‌طور نبود که تشریفاتی عمل و یا اسراف کنند، بسیار رعایت می‌کردند، این یک وجهه است؛ اما بخش دوم، زندگی شخصی ایشان بود که وقتی در خانه‌شان می‌رفتیم، می‌دیدیم وضع ساده‌ای داشتند و از حد متوسط مردم مشهد هم پایین‌تر بود (من از نزدیک دیده بودم) .

‌با توصیفی که جنابعالی از ساده زیستی مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی بیان کردید، چرا ایشان در مظان تخریب‌ها و اتهامات قرار داشتند؟

بالاخره یک‌سری می‌خواستند امکانات متعلق به امام رضا (علیه‌السلام) را به ایشان نسبت دهند و بدین‌وسیله آیت‌الله واعظ را تخریب کنند؛ ولی ایشان آن‌قدر متدین و وارسته بودند و پاسخ این موارد را کم می‌دادند و با این مسائل برخوردی نمی‌کردند. چون ایشان یکی از شخصیت‌هایی بودند که در نظام جمهوری اسلامی جایگاه ویژه‌ای داشتند و مورد اعتماد امام و رهبر انقلاب هم بودند، دشمن روی این قضیه هدفمند حرکت می‌کرد و حرکت می‌کند. وقتی قصدشان تخریب انقلاب، نظام، تشیع و مکتب اهل‌بیت باشد، چیزی که ببینند از آن سوژه برای تخریب درست می‌کنند، درحالی‌که به شخص ایشان ارتباطی نداشت.

 حرم امام رضا (علیه‌السلام) مجلل و دارای لوستر، فرش، صحن، رواق و ... است. آنجا مجلل درست شده و فرش‌های دستباف برای زوار استفاده می‌کنند، از مصالحی در شأن امام رضا استفاده می‌کنند و در بعضی جاهای دیگر همین‌طور است؛ اما وقتی دشمن می‌خواهد تخریب و حمله کند، یک جایی را دست می‌گذارد که از نظر ظاهر ممکن است چهارتا جوان ناآگاه این را ببینند و بگویند با خود چه کرده، درصورتی‌که امکاناتی که در حرم مطهر وجود دارد مربوط به امام رضا (علیه‌السلام) است مربوط به تولیت آنجا نیست.

آیت‌الله واعظ طبسی هم از نظر علمی و حوزوی شخصیت بالایی داشت و هم اینکه یک شخصیت مبارز بود، شخصیتی بود که مورد عنایت امام بود و امام ایشان را قبول داشتند و پس از امام هم مورد نظر مقام معظم رهبری بودند، ضمن اینکه مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی ازهرجهت خاری در چشم دشمنان بودند؛ بنابراین برای تخریب نظام فکری و تشییع و اهل‌بیت ایشان را هدف قرار می‌دادند.

ایشان از نظر اخلاقی واقعاً آدم متخلق به اخلاق اسلامی و بسیار مؤدب بود، رفتارش با مردم و دوستان خوب بود، به طوری برخورد می‌کردند که آدم تصور می‌کرد آیت‌الله واعظ طبسی اصلاً هیچ خصلت بدی ندارد، وقتی می‌نشستی با او صحبت می‌کردی واقعاً به انسان آرامش می‌داد. در دین ما اخلاق جایگاه بسیار بالایی دارد تا آنجا که حضرت رسول (صلی‌الله علیه و آله) می‌فرمایند بعثت حضرت رسول برای تکامل اخلاق است. من سالیان طولانی (از اوایل پیروزی انقلاب تا اواخر عمرشان) با ایشان بودم. در شرایط گوناگون چه مسئولیت داشتیم چه نداشتیم همیشه با ایشان ارتباط داشتیم. من حتی یک بار ندیدم در جمع‌هایی که بودیم ایشان غضب و خشم کند، همیشه با آرامش بود و بسیار هم کم سخن می‌گفت. مصداق این بودند «کم گوی و گزیده گوی»، واقعاً آدم پرحرفی نبود که بخواهد در آن مجلس فضل خود را نشان دهد، اگر سؤالی می‌شد جواب می‌دادند. ویژگی‌های شخصی ایشان انصافاً ویژگی‌های بالایی بود و بسیار عاشق اهل‌بیت بود و قلب رئوفی داشتند. نسبت به اهل‌بیت خیلی زود در مجالس عزاداری یا مجلس ذکر اهل‌بیت تحت تأثیر زیاد قرار می‌گرفتند و حالت ایشان جمع را متأثر می‌کرد.

‌شما ارتباط و تعامل خوبی با مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی داشتید، آیا خاطره‌ای از ایشان دارید؟

من خاطرات زیادی از ایشان دارم، ایشان را چند بار در سال می‌دیدیم. آیت‌الله واعظ طبسی «عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام» بودند؛ ازاین‌رو، دو هفته یک بار تشریف می‌آوردند و خیلی منظم هم بودند. ما هم سالی ۳-۲ بار به مشهد برای زیارت مشرف می‌شدیم و حتماً ایشان را می‌دیدیم. به بیان خاطره‌ای که خیلی در من اثر گذاشت و تأثیر داشت، می‌پردازم.

من هروقت به مشهد سفر می‌کردم به دیدن ایشان می‌رفتم، معمولاً هم با خانواده می‌رفتیم. در یکی از این دیدارها که با خانواده رفته بودیم نوۀ من هم که ۴-۳ سالش بود حضور داشت. از آنجا که ما در مراسم عزاداری زیاد شرکت می‌کنیم نوۀ من از کودکی با فرهنگ عاشورایی و فرهنگ اهل‌بیت عادت کرده بود؛ بنابراین یک‌سری شعر و مرثیه حفظ بود. وقتی خدمت آیت‌الله واعظ طبسی رفتیم، نوه‌ام همراهم بود، معرفی‌اش کردم و آیت‌الله واعظ طبسی اسمش را سؤال کرد. اسمش را گفت. سنش را سؤال کرد و او جواب داد. بعد من گفتم ایشان (نوۀ من) نوحه‌سرایی هم بلد است. نوه‌ام راجع به امام رضا (علیه‌السلام) متنی خواند که او را به جوادش قسم می‌داد که شفیع ما شود. دیدم وقتی نوه‌ام شعر می‌خواند، آیت‌الله واعظ طبسی خیلی اشک می‌ریزد و این برای من خیلی آموزنده بود که یک روحانی با این جایگاه و با این وضع از مرثیه‌ای که توسط یک کودک سه، چهارساله خوانده می‌شود گریه می‌کند؛ و کلی نوۀ من را تشویق کرد.

یا مثلاً وقتی که حرم می‌رفتیم (معمولاً سعی می‌کردیم شب‌های جمعه حرم باشیم) طبیعی بود که ایشان به‌عنوان تولیت امکانات و جایگاهی داشتند، اما آمده بودند یک گوشه‌ای از حرم و مثل زوار عادی به دیوار تکیه داده بودند، زیارت می‌کردند و اشک می‌ریختند و هیچ محافظی هم نبود.

 آیت‌الله واعظ طبسی خصلت‌های خیلی زیادی داشت، اخلاق خوبی داشت و این نشان‌دهندۀ اعتقاد ایشان به اهل‌بیت و خدا بود. حقیقتاً رفتار ایشان اخلاقی و خیلی خوب بود. شب جمعه حرم امام رضا (علیه السلام) بسیار شلوغ است، همه زوار هستند امثال ما که حرم می‌رفتیم. چهارتا مخالف و موافق سیاسی حرف می‌زدند، بعضی بد می‌گفتند و بعضی خوب می‌گفتند، می‌خواستند بحث کنند، ازاین‌قبیل برخوردها در حرم بود؛ ولی ایشان با آن جایگاه و مزیت تک‌ و تنها می‌آمد و کنار دیوار با فاصله از ضریح می‌ایستاد، تکیه به دیوار می‌دادند و زیارتشان را می‌کردند و می‌رفتند. این‌ها مسائلی است که ما واقعاً کمتر در افراد می‌بینیم. مسئولان اگر مسئولیتی داشته باشند هر جا که می‌خواهند بروند محافظ دارند، ولی ایشان خیلی مردمی رفتار می‌کردند. خدا رحمتشان کند.

به اعتقاد بنده، آیت‌الله واعظ طبسی را می‌توان به‌عنوان یک الگو برای جامعۀ اسلامی و جوانان معرفی کرد، الگویی که هم برگرفته از علم و دانش بود و هم از جایگاه مدیریتی بالایی برخوردار بود، نه یکی دو روز، بلکه به‌صورت طولانی در این سمت حضور داشتند؛ اما وقتی به زندگی او نگاه می‌کنیم از روز اول مسئولیت تا روز آخر هیچ تفاوتی نکرد.

 دنیا آیت‌الله واعظ طبسی را نگرفت که مثلاً بخواهد به گونۀ دیگری رفتار کند. بعضاً می‌دیدم که نسبت به دوستانشان مروت و نسبت به دشمنانشان مدارا داشتند. حقیقتاً ما یک سرمایه‌ای را از دست دادیم. وجود چنین کسانی در نظام جمهوری اسلامی باعث خیر و برکت است. ان‌شاءالله خداوند ایشان را رحمت و درجاتشان را عالی کند و به ما و جوانان توفیق دهد که بتوانیم راه ایشان را ادامه دهیم. باز به این نکته تأکید می‌کنم، آیت‌الله واعظ طبسی تا وقتی در مسند کار قرار گرفتند اصلاً خودشان را نباختند، تکبری نداشتند و متواضع و متدین بودند.

* این مطلب در ویژه نامه «یار صادق انقلاب» به چاپ رسیده که به مناسبت نخستین سالگرد ارتحال آیت الله واعظ طبسی توسط روزنامه قدس منتشر شده است.

*جهت دریافت ویژه نامه اینجا کلیک کنید

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.