قدس آنلاین - «بی نظمی و تکوین نظم جدید جهانی»، ویژگی مهمی است که این روزها نقطه عزیمت بسیاری از بحث ها در حوزه روابط بین الملل اســت؛ نظم ســاختاریافته پس از جنگ جهانــی اول و دوم، آشــکارا در حال تغییر است و مبانی و پایه های تحکیم کننــده آن نظم نیز میل بــه دگرگونی دارد؛ در این شــرایط سیال، قدرت ها می کوشند با آشکارسازی و به رخ کشیدن مؤلفه های قدرت و نقاط قوت خود، ســهم بیشــتری از قدرت و تمام کنندگی را در نظم در حال تکوینِ آینده برای خود دســت و پا کنند.
در طول سال های اخیر، رهبر انقلاب اسلامی با تبیین این شرایط جدید و مهم، در مقاطع مختلف نقاط قوت و ضعف کشور را تفکیک و این واقعیت را مکرر گوشزد کرده اند که ملت ایران راهی ندارد جز آنکه قوی شود، زیرا ضعیف ماندن در شرایطی که جهان به سمت نظم جدید در حرکت است -آن هم در چنین منطقه حساس و ژئوپلیتیکی- نتیجه ای جز راه باز کردن برای پذیرش ســلطه و تحمیل قدرت ها نخواهد داشت.
البته در فرآیند قوی شدن و تولید قدرت ملی، تکیه رهبر انقلاب اســلامی تنها بر جنبه نظامی به عنوان نقطه قوت نبوده است، بلکه ایشان با خواندن دســت طرف مقابل از حدود ۲۰ سال قبل و با تشخیص اقتصاد به عنوان نقطه تمرکز دشمن، بر قواعد مصون سازی و تبدیل تهدید به فرصت و قــدرت از این ناحیه تأکید کردند و به عنوان نمونه در سال های اول دهه ۷۰ خطاب به کارگزاران دولت وقت دستور دادند «کاری کنید که ما هر وقــت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاه های نفت را ببندیم» هشدارهایی که متأسفانه جدی گرفته نشد و تکنوکرات هایی که آن روزها کار را در دست داشتند و از قضا برخی از آن ها امروز نیز عهده دار همان مسؤولیت ها هستند، به جای اقدام و عمل، لبخند «انکار» و «ما نمی توانیم» تحویل دادند.
اتفاقاً محل اصلی بحث نیز همین جاست، یعنی روحیه «ما نمی توانیم» و «احساس ضعف» که به مراتب از خود «ضعف» مخرب تر و زیانبارتر است، زیرا اگر فرد یا مجموعه یا کشوری ضعیف باشــد اما ضعف خود را درست تشخیص دهد و روحیه حرکت و ســازندگی نیز داشــته باشد، شرایط کنونی جهان و نظم شکل نگرفته جهانی، بهترین فرصت برای آشکار کردن قدرت و ترمیم نقاط ضعف اســت.
در مقابل نیز همین شرایط و بی نظمی جهانی، با احســاس ضعف و نشــان دادن آن، می توانــد بزرگ ترین تهدیدها را برای کشــور تولید کند، زیرا در موقعیتی که رقابت و کشمکش قدرت ها در تقسیم و تثبیت قدرت و منافع وجود دارد، به مجرد نشــان دادن ضعف و ایجاد خلأ، زمینه برای از دست دادن قدرت حتی از طریق دخالت و تهدید نظامی فراهم می شود.
این همان قاعده کلی اســت که رهبر انقلاب ۲ روز پیش به آن اشاره کردند و گفتند: «احساس ضعف شما، موجب تشــویق دشمن به حمله به شماســت. اگر می خواهید دشمن را از تهاجم به خودتان منصرف کنید، سعی کنید اظهار ضعف نکنید. نمی گویم به دروغ بگوییم قوی هستیم، [بلکه] می گویم قوّت خودمان را آشــکار کنیم. ما نقاط قــوّت زیادی داریم، ایــن نقاط قوّت را آشکار کنیم.»
متأسفانه جریان وابسته گرا که با روحیه «ما نمی توانیم» پیشرفت را تنها در سایه غرب و آمریکا ممکن می داند، با اظهار ضعف در مقاطع حساســی همچون مذاکرات هسته ای و بیان مسایلی همچون خالی بودن خزانه، دشمن را به کارآیی فشــارها و مؤثر بودن حربه تحریم برای باج گیری از ملت ایران امیدوار کرد.
احساس ضعف در مقابل دشمن اما یک ریشه درونی مهم دارد و به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی، «اگر از سیم خاردار می خواهی رد بشــوی، اوّل باید از ســیم خاردار نفْست عبور کنی. وقتی گرفتار خودمان هستیم، نمی توانیم کاری انجام بدهیم.» البته در این شرایط، انتظار تولید قدرت ملی و نقش آفرینی در نظم جدید جهانی و احســاس و اظهار ضعف نکردن از سوی افراد و جریان هایی که پشت سیم خــاردارِ نفْس و ترس از قدرت ها مانده اند، انتظار واقع بینانه ای نیست.
نظر شما