اختصاصی قدس آنلاین؛ «من ۱۸ ساله که بیخانمانم؛ توی میدلزبورو، ادینبورگ، منچستر و ... اما وست مینستر بدترین جاییه که تا حالا توش بودم. توی شمال پیدا کردن جای خواب و دسترسی به کمکهای کلیسا خیلی راحتتره. پناهگاه هم هست که البته سرده. اما توی جنوب تنها چیزی که ازت پشتیبانی میکنه یه کارگر نخاله ست که هر چند وقتی یک بار میاد سراغت که ببینه هنوز زندهای یا نه. چرا دولت همه اقامتگاهها رو بسته؟ اقامتگاه اصلی توی کاونت گاردن بسته است. دین استریت کنار مرکز NHS بسته است. اقامتگاه خیابون پارکر که ۱۰۰ تا تخت خواب داشت اونم بسته ست. به همین خاطره که الان بی خانمانها از هر زمان دیگهای تعدادشون بیشتره.
من به خاطر آسیب به سرم دچار صرع شدم. توی نیوکاسل سرم ضربه خورد به همین خاطرنمیتونم درست کار کنم. من عملا ناتوان به حساب مییام اما دردسرهای اداری برای گرفتن یه جای خواب باورنکردنیه. باید هزارتا فرم پر کرد...»
این حرفهای یکی از بیخانمانهایی است که شبشان را زیر آسمان وست مینستر روز میکنند بدون این که امنیت سقفی را بالای سرشان حس کنند. بریتانیا از لحاظ تعداد بیخانمانهایش معروف است و با توجه به این که یکی از ثروتمندترین کشورهای اروپاست، این مسئله نقطه ضعف بزرگی برای تشکیلات حکومتیاش به حساب میآید. وست مینستر شهری است که بیشترین جمعیت بیخانمانها را در بریتانیا دارد.
بیخانمانی معضلی است که از نگاه اسکات لی، مدیر تامین مسکن شهروندان فاقد سرپناه در اسلو صرفا منوط به کشورهای در حال توسعه نیست و شاید از معدود معضلات بزرگی است که هم کشورهای توسعهیافته و هم جهان سوم با آن روبهرو هستند.
براساس آخرین آمارها در حال حاضر بیش از ۱۰۰ میلیون بی خانمان در سرتاسر جهان وجود دارد و ۱.۶ میلیارد نفر فاقد سرپناه کافی هستند.
در اتحادیه اروپا ۳۰ میلیون شهروند خانه مناسبی ندارند و از این میان ۴۱۰۰۰۰ نفر اساسا فاقد خانه و کاشانهاند. از جمله چالشهای جدیدی که اروپا در این زمینه با آن رو به روست این است که پروفایل جمعیت بی خانمانها در این منطقه تغییر کرده و در حال حاضر بیشتر افراد جوان و کودکان، مهاجران، اقلیتها، زنان و خانوادهها هستند که در معرض خطر بیخانمانی قرار دارند. هزینه اجتماعی بالا ناشی از عدم ساماندهی بیخانمانها خصوصا در اراتباط با مسئله سلامت و تامین خدمات رفاهی و فقدان اطلاعات مقایسهای که میتواند به پایش این پدیده در اروپا کمک کند از دیگر چالشهای پیش رو در این منطقه است.
بیخانمانی در بیشتر بخشهای اروپا در حال افزایش است و میتوان گفت فنلاند تنها کشوراروپایی است که با کاهش بیخانمانی رو به روست.
در بریتانیا در طول یک سال گذشته، جمعیت افرادی که سرپناه مناسب برای خواب نداشتهاند ۳۰ درصد افزایش داشته و پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۲۰ هر سال تقریبا ۸۰۰۰۰ خانواده به جمع افراد بیخانمان بپیوندند.
در اسپانیا به ازا هر ۱۰۰۰۰۰ شهروند دست کم ۷۱ فرد بی خانمان وجود دارد. در بارسلون حدودا ۳۰۰۰ فرد بیخانمان زندگی میکنند. در این شهر ۷۹.۲ درصد از بیخانمانها از بیماریهای مزمن جسمی یا روحی رنج میبرند و نیمی از آنها قربانی تجاوز یا جنایت هستند.
در استرالیا نیز در حال حاضر ۱۰۵۲۳۷ بیخانمان وجود دارد. در این کشور۴۹ نفر از هر ۱۰۰۰۰ نفر افراد جمعیت بیخانمان هستند که ۰.۵ درصد از کل جمعیت را در بر میگیرد. ۵۶ درصد از بیخانمانهای این کشور مرد و ۴۴ درصد آنها زن هستند.
بیشتر کشورهای در حال توسعه اطلاعات اندکی در ارتباط با افراد بیخانمان دارند یا اساسا فاقد این گونه دادهها هستند.
به گزارش قدس آنلاین؛ بیخانمانها مرتبا مورد اذیت و آزار، خشونت و سو استفادههای جنسی قرار میگیرند یا به زندان میافتند. اغلب آنها از مشکلات جسمی رنج میبرند و عمدتا به بیماریهای تنفسی و گوارشی مبتلا هستند. آنها بیشتر قربانی جنایت هستند تا این که در این گونه اعمال مشارکتی داشته باشند. غالبا از مردان تنها تشکیل شدهاند اما شمار زوجین بیخانمان و خانوادههای فرزند دار در حال افزایش است.
خانه به دوشی هیچ گاه به پایان نمیرسد. وضعیت بیخانمانها با گذشت زمان بدتر و بدتر میشود. «برو یک شغل برای خودت پیدا کن» جمله آشنایی است که بیخانمانها بارها میشنوند. با این وجود این نصیحت کاملا بیجاست چرا که افراد بیخانمان بنا به دلایل واقعی خانه یا شغلشان را از دست میدهند و نمیتوانند به زندگی نرمال بازگردند. بیخانمانی میتواند دلایل متعدد و مختلفی داشته باشد. برخی از آنها به خود شخص مربوط اند و برخی به جامعه.
فجایع و حوادثی که منجر به از دست رفتن اموال و دارایی میشود یکی از متداولترین دلایل بی خانمانی است. این حادثه میتواند زلزله (مثل مورر مربوط به زلزله ژاپن در سال ۲۰۱۱)، طوفان (همچون طوفان نیواورلئان)، سیل، سونامی و غیره باشد. در عین حال میتواند فاجعه یا حادثهای با ابعاد کوچکتر اما بسیار مهم و تاثیر گذار باشد. یک مسئله فوری پزشکی، حادثه خودرو، مرگ یکی از اعضا خانواده و حوادثی از این دست باعث میشود افراد نتوانند منازل مسکونی خود را نگه دارند و مجبور به فروش خانه شوند. آتشسوزی هر سال صدها منزل مسکونی را از بین میبرد. اگر تشکیلات آتشنشانی سازمان دهی نشده و نتواند به موقع به محل برسد، افراد آسیبهای جدی میبینند. بیخانمانهایی که قربانیان این گونه حوادث هستند معمولا کارت شناسایی، اسناد مربوط به اموال، کارتهای اعتباری، داراییهای نقدی و تقریبا همه چیز را از دست میدهند. بازیابی این مدارک ماهها و یا حتی سالها به طور میانجامد و همیشه هم دوستان و وابستگان تمایلی به کمک ندارند یا قادر نیستند به آنها کمک کنند.
طلاق و ارتباطات سو جنسی از مهمترین عواملی هستند که منجر به بیخانمانی افراد میشوند. افراد جوان معمولا به دلیل درگیریهای خانوادگی از جمله طلاق، غفلت و سورفتار بیخانمان میشوند.
یکی دیگر از دلایل بیخانمانی خشونتهای خانوادگی است. براساس نتایج یک مطالعه در آمریکا، بیش از ۸۰ درصد از مادران بیخانمان تجربه خشونتهای خانگی داشتهاند و ۳۸ درصد از کل قربانیان خشونتهای خانگی در بخشی از زندگیشان خانه به دوشی را تجربه کردهاند. این گونه افراد ترجیح میدهند که در خیابان زندگی کنند تا این که در یک رابطه نامطلوب باقی بمانند و مورد سو استفادههای خشونت آمیز قرار بگیرند. هر چند معمولا فرض بر این است که زنان بیش از مردان در معرض خشونتهای خانوادگی قرار دارند اما این درست نیست.
پیش زمینه سازمانی و نهادی افراد نیز میتواند منجر به این شود که در نهایت زندگی خود را در خیابان (یا پناهگاهها) به سر ببرند. افرادی که در نیروی انتظامی خدمت میکرده و در درگیریهای جنگی شرکت داشتهاند به دلیل استرس پس از آسیب دیدگی نمیتوانند از زندگی نرمال و معمولی برخوردار باشند. آنها نمیتوانند با محیط صلح آمیزی که در اطراف آنها جریان دارد کنار بیایند و دست آخر به خیابانها پناه میبرند. گروه دیگری از افراد که میتوانند مستعد بیخانمانی باشند زندانیان سابقه دار هستند. یک زندانی الزاما پس از آزادی از زندان یک تبهکار باقی نمیماند. علاوه بر این این افراد ممکن است مرتکب جنایات کوچک و کم اهمیت شده یا حتی به خاطر بی عدالتی سر از زندان درآورده باشند. با این حال شهروندان عادی و غیرمجرم معمولا به اینگونه افراد شانس دوبارهای نمی دهند و آنها در نهایت به جمع بی خانمانها میپیوندند.
در کشورهای در حال توسعه بیخانمانی عمدتا محصول شکست و نقص سیستم تامین مسکن است. این سیستم نمیتواند نیازهای جمعیت شهری به سرعت در حال رشد را تامین کند. در این کشورها افراد بیخانمان عمدتا از روستاییانی تشکیل شده که به شهرها مهاجرت کردهاند تا از فقر فرار کنند یا با کار در مناطق شهری بتوانند نیازهای معاش روستایی خود را تامین نمایند. آنها عمدتا به کارهایی با دستمزد بسیار پایین و بدون نیاز به مهارت خاص میپردازند. ترجیح میدهند در خیابان بخوابند تا این که برای تامین جای خواب پول بپردازند تا به این ترتیب پول بیشتری برای خانوادههایشان بفرستند.
اصلیترین دلایل بیخانمانی در کشورهای در حال توسعه، فقر خصوصا در روستاها، ناکارآمدی سیستمهای تامین مسکن، عوامل اجتماعی، طلاق و جدایی، خشونتهای خانوادگی، زوال خانوادههای بزرگ سنتی و سازو کار اجتماعی دولت است.
به گزارش قدس آنلاین؛ کشورهای جهان سوم در خوشبینانهترین حالت کمتر از یک درصد از کل بودجه کشور را به مساله تامین مسکن و سامانبخشی به افراد بیخانمان اختصاص دادهاند در حالی که میانگینهای جهانی حداقل چهار تا هفت درصد و در برخی کشورهای اروپای غربی تا ۱۰ درصد را نشان میدهد.
در بسیاری کشورها کارتن خوابها و افراد بیخانمان وجه قانونی ندارند. آنها به نحوی از جامعه حذف میشوند زیرا برای ساکنان شهر آزاردهنده تلقی میشوند یا جذابیت بصری شهر را کاهش میدهند. در این کشورها این که دولت از قدرت خود برای بیرون انداختن افرادی که نه پول کافی و نه قدرت کافی برای دفاع از خود دارند استفاده کند، به امری کاملا متداول تبدیل شده است. در هند براساس قانون پیشگیری از گدایی وقتی رخداد مهمی در پیش است خیابانهای بمبئی را از این افراد پاک میکنند. بسیاری دیگراز کشورها قوانین و برخوردهای پاکسازی مشابهی دارند.
تجربه سکونتگاه های جمعی برای ساماندهی این افراد نشان داده که خود این راهکار در برخی موارد میتواند مشکلزا باشد. در زیمباوه کمپهایی برای اسکان افراد بیخانمان تهیه شده از جمله کمپ «پورتا فارم» که بیش از ۳۰۰۰۰ بیخانمان را در خود جای داده است. شرایط این کمپها به شدت فقیرانه است و نرخ مرگ و میر بیخانمانها در این کمپها بالاتر نرخ مرگ و میر کارتن خوابهایی است که در خیابانها به سر میبرند. در کمپ دیگری همچون «هاتکلیف اکستنشن» وضع آنقدر اسفبار است که به ازا هر۲۰۰۰ نفر تنها یک دستشویی وجود دارد.
البته نمونههای موفقی از این گونه پناهگاههای جمعی وجود دارد که عمدتا توسط NGO ها ساماندهی میشوند. به عنوان مثال میتوان به Aashray Adhikar Abhiyan در دهلی اشاره کرد که برای افراد بیسرپناه خدمات رفاهی و پزشکی فراهم میکند.
بیشتر خانوادههای بیخانمان با کمکهای نسبتا اندک میتوانند به سرعت از این وضعیت نجات پیدا کنند. آنها به وامهای کمکی، خدمات جایگزین منزل مسکونی، کمکهای شغلی و دیگر خدمات کوتاه مدت نیاز دارند تا بتوانند به استقلال و ثبات پیشین خود بازگردند.
مطالعه ۳۴۰۰ نفر از ساکنان پناهگاهها در هشت ایالت امریکا نشان داد که تامین مسکن اصلیترین نیاز نجات یافتگان از رفتارهای خشونت آمیز است که به بیخانمانی رو آوردهاند. ۸۴ درصد از این افراد عنوان کردهاند که برای یافتن منزل مناسب به کمک نیاز دارند.
آمار مربوط به افراد بیخانمان در سرتاسر جهان بسیار وحشتناک است با این حال سازمانهای زیادی برای کمک به بیخانمانها تلاش میکنند. در فنلاند بنیادهای خیریه از الگوی جدیدی به نام Housing First استفاده میکنند تا به افراد کمک کنند سرپناهی برای خود داشته باشند.
جوها کاکینن مدیر اجرایی بنیاد Y میگوید: در مدلی که برای ساماندهی بی خانمانها در فنلاند از آن استفاده میکنیم اولین هدف تامین مسکن برای آنهاست. در این مدل هدف این است که با سکونت دادن افراد در یک مکان ثابت و سپس حمایت از آنها، پدیده بیخانمانی در بلند مدت کاهش پیدا کند.
در سال ۲۰۱۶ این بنیاد با مشارکت شهرداریها و سازمانهای غیردولتی در مجموع ۶۶۷۵ آپارتمان در ۵۲ شهر و بخش فنلاند ساخت. این خانهها عمدتا در قسمتهای مرکزی شهر بنا شدهاند تا ساکنان به فرصتهای کاری و خدمات رفاهی نزدیکتر باشند.
این سازمان با ایجاد شبکهای واحد و درگیر کردن مقامات محلی و سازمانهای غیردولتی سعی میکند خدماتی به افراد بیخانمان ارائه دهد و در نهایت به آنها کمک کند مستقل شوند. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۰ دو سوم از ساکنان این خانهها مستقل شده و قادر به تامین زندگی خود باشند.
کاکینن میگوید: این روش از نظر اقتصادی به صرفهتر از راه حلهای موقتی همچون پناهگاه است و میتواند به ازا هر نفر ۱۵۰۰۰ یورو صرفه اقتصادی به دنبال داشته باشد.
بیخانمانها همه جا هستند. در هر کشوری در هر نقطه این سیاره سبز. ویژگی که این میان مشترک است این است که افراد بیخانمان- چه در وست مینستر باشند و چه در بمبئی، چه کودک باشند و چه بزرگسال و به هر دلیلی سر از خیابانها در آورده باشند - از سوی سیستمی که باید از آنها حمایت کند ترد شدهاند. آنها از سوراخهایی که در تور امنیت اجتماعی وجود دارد پایین افتادهاند و هر چه دست و پا میزنند نمیتوانند خودشان را بالا بکشند. برخی به دنبال جای خواب و اقامتگاه بهتر میگردند، برخی از بوروکراسی و کارهای اداری پایان ناپذیری که باید طی کنند ناامید شدهاند، برخی نیازهای ویژهای دارند که سیستم حمایت کننده در وضعیت فعلی قادر به تامین این نیازها نیست. با تمام اینها بیخانمانی پدیده حل نشدنی نیست.
منابع :
Arrels fundación
http://www.arrelsfundacio.org/
academic help
https://academichelp.net/
Family & Youth Services Bureau
https://www.acf.hhs.gov/fysb
social solutions
http://www.socialsolutions.com/
European Commission's DG for Employment, Social Affairs & Inclusion
http://ec.europa.eu
independent
http://www.independent.co.uk
Y-Foundation
https://www.bshf.org
http://www.endhomelessness.org
روزنامه نگارصلح
http://ruznamenegar.ir
Homelessness Australia
http://www.homelessnessaustralia.org.au
The India Homeless Resource Network (IHRN)
www.ihrn.org.in
نظر شما