به گزارش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ «من خودم را بدون هیچ طمعی برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) حاضر کردم. شاید برای خودسازی در زندگیام، موقعیت بهتر از این به دست نمیآوردم و به این حرفم یقین کامل دارم؛ هدفم از آمدنم به اینجا فقط خدمت است، خدمتی که خداوند توفیق آن را به من بدهد. من از پدر و مادر خود که محبت فرزندی با من را کنار گذاشته و به من فرصت دادند تا خودم را بر ثانی زهرا (س) قربانی کنم، تشکر میکنم. مادرم همیشه میگفت من همه بچههایم را به بیبی زهرا (س) سپردهام، به مادرم افتخار میکنم».
این بخشی از وصیتنامه «سید عدیل حسینی» تک تیرانداز لشکر مجاهدین پاکستانی در سوریه، زینبیون، است. صحبت کردن از خانواده شهید عدیل یعنی سخن از پاراچنار، سند و پنجاب پاکستان، سخن از سرزمینی که پر است از زینبهای مکرر و مظلومیت شیعیان، خانواده عدیل نمونهای از صدها خانوادهای است که به عشق امام خمینی (ره) و کسب معارف دینی از دیارشان هجرت کردند و راهی قم شدند.
«سید مظهر همدانی» پدر شهید عدیل به خبرنگار ویژه نامه بیت المقدس، میگوید: خانواده من اصالتاً از همدان ایران هستند که به پاکستان مهاجرت کردند و به عنوان شاه همدان در این کشور معروف شدند.
با پایان تحصیلات و کسب لیسانس در پاکستان و با مطالعه کتابهای آیتالله طباطبایی و شروع انقلاب اسلامی به ایران آمدم تا بهتر با معارف تشیع آشنا شوم و از این رو بود که فرزندانم هم در این مسیر گامهایی در کسب معارف دینی برداشتند.
انقلاب اسلامی را به عنوان یک معجزه قرآن میدانم چرا که توانست بر فرهنگ غربی که بر این کشور حاکم بود، پیروز شود. آمدن ما به ایران با جنگ تحمیلی همراه شد و زمانی که آموزشهای لازم برای حضور در جبهههای نبرد را دیدم، به دلیل بیماری نتوانستم در خط مقدم حاضر شوم و حسرت حضور در میادین نبرد در دلم باقی ماند تا اینکه فرزندم عدیل در جبهههای محور مقاومت در سوریه حضور یافت و توانست با شهادتش از ما سبقت گیرد.
این پدر شهید با تمجید از شهید «جاوید حسین» نخستین شهید زینبیون در سوریه که در سال ۹۲ به شهادت رسید، میگوید: اکنون زینبیون دهها شهید تقدیم اسلام کرده اند و فرزندم عدیل توانست با اعتقاد کامل به مسیر مقاومت برای همیشه نامش را جاودانه سازد.
همدانی می افزاید: عدیل از همان کودکی اعتماد به نفس خاصی داشت حتی زمانی که برای مدرسه او را ثبتنام کردیم در انتخاب معلمش دقت میکرد. یک روز دیدم مدرسه نمیرود وقتی علتش را جویا شدم، گفت: اساتید با بچهها رفتار خوبی ندارند و اگر ادامه دهم اخلاق و رفتار من هم خراب میشود.
در پیدا کردن دوستانش وسواس خاصی داشت و اول صفات آنها را بررسی میکرد وقتی بداخلاقی دوستانش را میدید، به آنها تذکر میداد. غیرت دینی خاصی داشت، همیشه در غذا خوردن احتیاط میکرد که حلال باشد تا در نمازش تأثیر منفی نگذارد. وقتی به ایران آمد ۲۰ سال داشت، به امور نظامی و رزمی آشنا بود و بارها اعلام کرده بود که شهید میشوم و شاید به این دلیل هم ازدواج نمیکرد.
این روحانی پاکستانی ادامه داد: چند سال درس حوزوی را در ایران دنبال کرد تا اینکه به عنوان تک تیرانداز در محور مقاومت و لشکر زینبیون پذیرفته شد. شش ماهی در میادین نبرد حضور داشت و با وجود اینکه مرخصی داشت، نوبتش را به دیگر دوستانش میداد. حتی در آخرین تماسهایش هم به فکر به روز کردن تجهیزات نبرد در سوریه بود و میگفت اگر دوربین بهتری داشته باشم، اهداف را بهتر میبینم، با تسلطی که به امور فنی و نظامی داشت، مطالعاتی بر روی سلاحهای کشورهای مختلف انجام داد تا بهتر بتواند در مقابله دشمنان ایستادگی نماید. خوشا به سعادتش که توانست در میادین نبرد، کارآمد و سربلند باشد و به آرزویی که شهادت بود، دست یابد.
پدر شهید عدیل در پاسخ به این سوال که شما به عنوان یک محقق دینی و پدر شهید مدافع حرم چه تحلیلی نسبت به انقلاب اسلامی و اندیشههای امام خمینی (ره) دارید؟، گفت: قبل از انقلاب، از تشیع در منطقه فقط اسمی بود و این وضعیت راضیکننده نبود اما با آمدن امام خمینی (ره) و ایجاد انقلاب اسلامی، مردم راه را شناختند و شیعه توانست در مسیر خود قرار گیرد. برخی کشورهای منطقه میگفتند هلال شیعی در حال شکلگیری است ولی اکنون همانند خورشیدی تابان شده و این جای خوشحالی است، این خط همفکری و همراهی اگر ادامه و توسعه یابد، کسی نمیتواند جلوی مسلمانان بایستد./
روح الله فرقانی فدافن
انتهای پیام
ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما