به گزارش «قدس آنلاین»، روزنامه تایمز آف ایندیا مطلبی را با عنوان مسلمانان هندوستان نقش منحصر به فردی را در حل بحران جهانی اسلام ایفا می کنند، منتشر کرده که توسط خانه فرهنگ ایران در بمبئی ترجمه و در اختیار ما قرار گرفته است؛
از آنجای که روی کار آمدن ترامپ زمان بر ملا شدن بسیاری از چیزها محسوب می گردد، گسستن نظم گذشته نیز چاشنی این روزهاست. در هیچ کجا همانند جهان اسلام این گسستگی بیشتر نمود نداشته است، جایی که دیر زمانی الهیات رادیکالی در آن گام های بلندی را بر داشته اند. توضیحات متعددی نیز برای این پدیده وجود دارد. از عقاید هانتینگتونی برخورد تمدن ها گرفته تا تئوری های به روز مشوش کردن جهان اسلام برای پیش قدم شدن در اصلاحات اعتقادی را می توان مثال زد.
برداشت های کنونی از زمانی بالا گرفت که ترامپ ورود مسافران ۷ کشور مسلمان را به خاک این کشور قدغن کرد. (در حال حاضر با حکم دادگاه به تعویق افتاده است.) این اقدام ناسیونالیسم افراطی است و با ارزش های آزادیخواه آمریکا در تناقض است. مشکلات اسلام به شدت در سراسر دنیا پراکنده شده است، زیرا هیچ شفافیتی در اصول اعتقادی که باید از آن پیروی شود وجود ندارد. مسئله رایج، نگاه منفی عمومی نسبت به مسلمانان است که به نظر می رسد یک دیدگاه جهانی باشد.
مسلمانان هندوستان با جمعیتی بالغ بر حدود ۱۸۰ میلیون نفر، بیشترین جمعیت اقلیت دنیا را تشکیل می دهند. دیدگاه مردم عادی در مورد اسلام چیست؟ معما زمانی پیچیده تر می شود که مردم به سختی بفهمند دقیقا با چه چیزی مخالفت می کنند. برای مسلمانان هند هم درک موقعیت منحصر به فردشان به همان اندازه حائز اهمیت است.
در میان مسائل مهم، پیشرفت متفاوت بین مسحیت در جهان غرب و هسته اصلی اسلام در خاورمیانه به قوت خود باقی است. همچنین سیستم های سیاسی اجتماعی حول ارزش های محافظه کارانه اسلامی و فقدان مدرنیته در تفکرات سیاسی آنها می چرخد.
مسلمانان سراسر جهان می بایست متوجه باشند که اختلافات فرقه ای تنها موجب محکومیت اسلام می گردد. تنازع بین شیعه و سنی هر دو گروه را مجبور می کند تا به شکل عمیق تری با مجموعه ای از افکار محافظه کارانه خود برای حفاظت از عقایدشان عقب نشینی کنند.
بحران در فرقه سنی به دلیل افزایش فرقه های فرعی تاریک اندیش محسوس تراست. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ شیعیان به دلیل داشتن ارتباط با ایران درگیر نزاع ابدی با آمریکا و هم پیمانان او شدند.
در خاورمیانه ژئوپولتیک با کشمکش های اعتقادی آمیخته شده است. سعودی ها از کاهش کنترل خود به عنوان پاسداران اسلام واهمه دارند. این ترس به دو دلیل است: اولا، آمریکا به دلیل پروفایل های تغییر یافته، حکایت منابع انرژی در سراسر دنیا و تکنولوژی و تقاضا دیگر اهمیت استراتژیک سابق را به سعودی ها نمی دهد. ثانیا، افزایش جاه طلبی ایران که منجر به تسلط بیشتر و بالقوه او به شام شده است، حضور حزب الله، احتمال پیروزی بشار اسد در سوریه و تسلط شیعیان عراق به شمال این کشور از نگرانی های دیگر عربستان سعودی است.
تمام موارد بالا معدود و پیچیده اند. در این میان اروپا و مشکلات آن با مهاجرت های قدیمی وجدید هم قدعلم کرده است. مهاجران مسلمان قدیمی با مشکلات نسلی مواجه اند که مانع همبستگی جوانانشان با مسلمانان می شود. در همین زمان تبلیغات گروه دولت خلافت اسلامی برخی از آنها را گمراه کرده و بر علیه غرب شورانده است. در ترکیه اردوغان هم یک جنبش ضد انقلابی و مخالف سکولار و اسلام خوش طینتی که کمال آتاتورک یک قرن پیش آن را ترویج داده است را شاهد هستیم.
بنابراین اوضاع اسلام به شدت نابسامان به نظر می رسد. حتی می بایست به مشکلات آسیای میانه و جنوبی هم اشاره ای کرد. به افغانستان وعده داده شده بود که تنها تا زمان تضعیف طالبان درگیر نزاع داخلی خواهد بود ولی حضور آمریکا فقط باعث وخامت اوضاع شد. اما با به روی کار آمدن ترامپ اوضاع اندکی آرام شد. در جامو و کشمیر هم درگیری ها، بیشتر سیاسی است تا ایده ایدئولوژیک و تفاوت های اعتقادی به آرامی تلمبار می گردد.
اردوگاه جدایی طلبان هیچ تردیدی در مورد استفاده از ایمان به جای اسلحه ندارد. پاکستان هم به عنوان یک وزنه تعادل هم برای شیعیان ایرانی و هم ترویج دهندگان درگیری های مذهبی در کشمیر یک کانون اسلام رادیکالی باقی مانده است. اهمیت استراتژیک پاکستان هم همچنان حمایت چین و آمریکا را به خود جلب می کند.
بنگلادش از خشونت های داخلی بسیار عصبانی است و اظهار می کند : «که برخی از بنگلادشی ها تحت نفوذ داعش هستند و هنوز هم به شدت درگیر مشکلات منطقه ای در جامعه ای هستیم که ناسیونالیسم فرهنگی علیه اسلام رادیکالی مردم را به چند دسته تقسیم کرده است.»
در این میان مسلمانان هندوستان کجا ایستاده اند و چگونه باید موقعیت جهان اسلام را درک کنند؟ آنها باید در نظر داشته باشند که از مزایا و حقوق کاملا دموکراتیک بهره می برند، حال آنکه هم مذهبان آنها در سراسر دنیا کمتر شانس تجربه و برخورداری از این موهبت را دارند.
مسلمانان برای رسیدن به توازن در خاورمیانه و سایر مناطق مبارزه می کنند و مسلمانان هندوستان پیشتر به این توازن رسیده اند و می بایست جهان اسلام را هم به آن معطوف کنند. با وجود اینکه کسی نمی تواند این حقیقت را انکار کند که تلاش های بسیار برای تغییر دیدگاه مسلمانان هند هنوز هم ادامه دارد، اما آنها رادیکالیسم را تا حد زیادی رد کرده اند.
مسلمانان تحصیل کرده و متمدن هند باید به پا خیزند و با مسلمانان محافظه کاری که ترس هنوز هم در وجودشان رخنه کرده است سخن بگویند. بسیاری از مسلمانان هند به دلیل زندگی در شهرها و روستاهای کوچکتر منزوی شدند و همچنان گرفتار فقر بوده و خود را باور ندارند. از آنجا که اسلام شاهد جنگ های فرقه ای در قلمرو خود و نقاط دیگر است، مسلمانان هند باید به این درگیری ها خاتمه دهند، با فقر مبارزه کنند و سایر مسلمانان را از لحاظ اجتماعی توانمند سازند. مسلمانان هند نباید خود بازیچه بازی های بزرگتر سایر ملت ها شوند.
تصمیم والدین برای ماندن در هندوستان و هندی بودن باید عمیقا مورد احترام قرار گیرد. این وظیفه روحانیون مسلمان هند است، که از جامعه خود در مقابل نفوذ و تاثیرات منفی محافظت کنند. آنها الگوی پیروان اسلام هستند و عاقبت اینکه این الگوهای واقعی اسلام است که می توانند با عنایت به چارچوب اسلام اصلاحاتی صورت دهند.
نظر شما