تحولات لبنان و فلسطین

۱۷ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۹
کد خبر: 517373

زلزله دیروز در استان خراسان رضوی، موضوع بلایای طبیعی را به موضوع روز تبدیل کرده؛ موضوعی که در آینه هنر و ادبیات نیز بازتاب‌های زیادی داشته است، به‌خصوص ساخت فیلم درباره حوادث طبیعی که کشش دراماتیک و جذابیت قصه‌گویی زیادی دارد. سینمای ایران هم از این قاعده مستنثنی نبوده و به فراخور اتفاقاتی که این سرزمین را تحت‌تأثیر قرار داده، فیلم‌هایی ساخته شده است.

فیلم‌هایی که سینما را لرزاند
قدس آنلاین -  اگرچه فیلم‌هایی که با محوریت زلزله جلوی دوربین رفتند، تعدادشان از انگشتان دو دست هم تجاوز نمی‌کند، اما برخی از آن‌ها آثار تأثیرگذار و ماندگاری در سینمای ایران شدند.
اولین و تنها سه‌گانه زلزله را مرحوم عباس کیارستمی ساخت. «خانه دوست کجاست»، «زندگی و دیگر هیچ» و «زیر درختان زیتون» سه‌گانه کیارستمی با محوریت زلزله بود. اولین فیلم این سه‌گانه در سال ۶۵ و در شهرهای شمالی و با نام «خانه دوست کجاست» ساخته شد. کیارستمی این فیلم را با مشارکت کانون پرورش فکری ساخت. البته داستان این فیلم ربطی به زلزله ندارد و به‌خاطر اینکه دو فیلم بعدی در ادامه این داستان است، یکی از فیلم‌های سه‌گانه محسوب می‌شود. 
داستان دوم به نام «زندگی و دیگر هیچ» که یک‌سال بعد از زلزله مرگبار رودبار ساخته شد، داستانی درمورد همان زلزله است. داستان این قسمت به قسمت قبلی مربوط می‌شود. یعنی پدر و پسری، سه‌روز بعد از زلزله خرداد ۶۹ به گیلان می‌روند تا بازیگران فیلم قبلی را که در رودبار زندگی می‌کردند، پیدا کنند، ولی با راه‌بندان شدید مواجه می‌شوند. در آخر داستان پدر و پسر به آن دونفر نمی‌رسند، ولی از سلامت جسمی‌شان مطلع می‌شوند. آخرین و سومین قسمت از این سه‌گانه، دو سال بعد یعنی در سال ۷۲ با نام «زیر درختان زیتون» ساخته ‌شد. بازهم داستان در مورد رودبار است. این قسمت درامی عاشقانه دارد درمورد علاقه پسری به دختری در همان روستا. اما خانواده دختر و خود دختر با این ازدواج مخالف‌اند، تا اینکه زلزله می‌آید و پدر و مادر دختر از دنیا می‌روند، ولی بازهم دختر تن به ازدواج با پسر نمی‌دهد. در این میان گروهی برای فیلم‌برداری به رودبار می‌روند و از این دونفر به‌عنوان بازیگر غیرحرفه‌ای دعوت می‌کنند. کارگردان که به علاقه پسر به دختر پی می‌برد، به داستان آن‌ها علاقه‌مند می‌شود و می‌خواهد داستان آن‌ها را جلوی دوربین ببرد.
فیلم سینمایی «دل بی‌قرار» به کارگردانی قربان محمدپور اثر دیگری بود که درباره زلزله رودبار ساخته شد و اگرچه تلاش داشت واقعه زلزله شامگاه 30 خردادماه سال 69 در منجیل و رودبار را به تصویر بکشد، اما اثر چندان موفقی از آب درنیامد.
پس از زلزله رودبار و منجیل، زلزله بم در اوایل زمستان ۸۲ اتفاق افتاد که یکی از سهمگین‌ترین زلزله‌ها در ایران بود. «بیدار شو آرزو» به کارگردانی کیانوش عیاری روایتی از این زلزله بود. عیاری برای ساخت این فیلم، فیلم‌برداری «روزگار قریب» را نیمه‌کاره رها کرد و به بم رفت؛ فیلمی که به‌گفته او برای بیداری مسؤولان ساخته شد و تا یک‌سال پس از پایان فیلم به‌دلیل تلخی‌های بسیاری که در آن وجود داشت، عیاری که حاضر به جریحه‌دار کردن احساسات مردم نبود، به اکران عمومی آن رضایت نداد. داستان فیلم درمورد یک زندانی است که شب زلزله مرخصی می‌گیرد تا به خانواده سر بزند که ناگهان زلزله می‌شود و همسر، مادر و دخترش(آرزو) زیر آوار از دنیا می‌روند. در این میان اتفاقاتی می‌افتد که این فیلم را بسیار تلخ می‌کند. در آخر هم زندانی دوباره به زندانش برمی‌گردد.
«مینای شهر خاموش» به کارگردانی امیرشهاب رضویان فیلم دیگری بود که زلزله بم سوژه‌اش را به‌دست فیلم‎ساز سپرد. این فیلم زندگی یک پزشک ایرانی را روایت می‌کند که ۳۳ است در آلمان زندگی می‌کند و تصمیم می‌گیرد به کشورش برگردد. او که زندگی چندان خوبی نداشته، درطول زمان برگشتش به ایران به زادگاهش بم می‌رود.
«خاک سرد» به‌ کارگردانی رضا سبحانی فیلم دیگری است که روایتگر داستان زندگی خانواده‌ای است که بعد از زلزله بم باید با سختی کویر دست و پنجه نرم کنند تا بتوانند زنده بمانند. 
درکنار این فیلم‌ها، در ششمین جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت در یک بخش ویژه‌ به نمایش مستندهای مرتبط با زلزله استان آذربایجان شرقی پرداخته شد که طی آن، هشت فیلم مستند با موضوع زلزله آذربایجان به نمایش درآمد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.