قدس آنلاین - سالانه در کشور ما کتابهای زیادی در زمینه شعر، داستان و خاطره با مضمون انقلاب اسلامی منتشر میشود که میتوان تمامی آنها را ذیل عنوان بزرگتر «ادبیات انقلاب اسلامی» گنجاند. درباره محتوای مکتوب ادبی انقلاب اسلامی، اینروزها از زوایای مختلفی میتوان صحبت کرد؛ از شمارگان تا چاپ و توزیع و نویسندگانی که به این مسأله توجه و یا بیتوجهی میکنند. اما وجه مشترک در این میان، بزرگی و غیرقابلکتمان بودن این پدیده است که باعث شده مایه داستانی بسیاری از نویسندگان معاصر و حتی نسل پنجم از نویسندگان و شاعران اینروزهای ایران، مسأله انقلاب اسلامی باشد.
سال ۱۳۹۵ از این منظر رهاورد اتفاقی عجیب و بهنوعی استثنایی در زمینه انتشار آثار داستانی با موضوع انقلاب اسلامی بود. بسیاری از ناشران بخش خصوصی که شاید تا پیش از این در میان آثارشان کمتر اثری میتوانست یافت که در آن رد و نشانی از انقلاب اسلامی و ادبیاتی شکلگرفته در حاشیه این اتفاق باشد، دست به انتشار آثاری زدند که نهتنها حوادث منجر به پیروزی انقلاب، که روزهای پس از پیروزی و بسیاری از حوادث تاریخی مهم ذیل آن از جمله دفاع مقدس، بهشکلی مشهود و به دور از سیاهنماییهای رایج در آنها دیده میشد. بهعبارت دیگر شاید گذر چهاردهه از انقلاب اسلامی، بستر و فرصت مناسبی را پیش روی نسل جوان نویسنده ایران قرار داد تا در حاشیه یک رویداد تاریخی نوستالژیک، مهم و سرنوشتساز برای نسل خود و نسل پیش از خود، دست به تألیف داستان بزنند.
در این میان اما اتفاق مهم دیگر در زمینه نشر این آثار، دور شدن نویسندگان از کلیشهنویسی رایج در آثار داستانی و تلاش برای روایت بکر و دستنخورده از انقلاب اسلامی بود که طلیعه آن در سال جاری و ماههای منتهی به آغاز آن نیز ادامه داشت. رمانهای «مارون» نوشته بلقیس سلیمانی و «شاهکشی» اثر ابراهیم اکبریدیزگاه که توسط نشر چشمه و شهرستان ادب روانه بازار کتاب شدهاند، دو نمونه قابلتوجه از تحولی است که اینروزها کتاب و ادبیات انقلاب اسلامی بر قامت خود میبیند.
ظاهر به مثابه مکمل متن
یکی از مهمترین اتفاقات رویداده در زمینه انتشار کتابهای داستانی و حتی شعر انقلاب اسلامی، توجه قابلتأمل ناشران به کتابآرایی و طراحی جلد آن است. تغییر قطعهای کتاب و نزدیکشدن آن به قطع پالتویی، اصطلاح فونت و خلق فونتهای سفارشی، استفاده از المانهای گرافیکی جذاب در طراحی جلد که از هنر مدرن و پستمدرن برگرفته شدهاند، درکنار تلاش برای خلق آثار انتزاعی بهمثابه جلد کتاب، و درکنار همه این موارد استفاده از کاغذهای سبک، غیر سفید و مورد علاقه و پسند مخاطب نشان از این دارد که ناشر بهطور مشخص متوجه شده است که برای عرضه مطلوب این دست آثار باید مکملهای مناسبی برای محتوای آن مهیا کند تا بتواند متن را راحتتر و ماناتر در ذهن مخاطب بگنجاند.
محتوا، برگ برنده ادبیات انقلاب
با وجود آنچه از آن سخن گفتیم، اتفاق ویژهای که آثار ادبی خلقشده در زمینه ادبیات انقلاب را به برترین بخش ویترین کتابفروشیها و کتابخانههای افراد روانه کرده، جسارت نویسندگان در پرداختن به بخشهای کمتر دیدهشده فرهنگی و اجتماعی ناشی از انقلاب اسلامی است.
در رمان «مارون» که بهتازگی بهقلم بلقیس سلیمانی از نویسندگان شناختهشده معاصر ایران منتشر شده، این جسارت مثالزدنی بهخوبی قابلمشاهده است. او مانند بسیاری از داستانهای خود مارون را در روستایی به همین عنوان در حوالی کرمان روایت میکند و در آن انسانهایی را به تصویر میکشد که در دل مناسبات زیستی انسانی خود که حتی معمول این منطقه نیز هست، بهدنبال یک تحول اجتماعی برای بهتر شدن اوضاع زیستی خود هستند و از دل این تحول است که پدیدهای به اسم انقلاب با تمامی اتفاقات تلخ و شیرین در مسیر تحقق و تداوم آن، جایش را به میان مردم روستا باز میکند و بهطبع برای آنها آوردههای بهظاهر تلخ و شیرینی نیز دارد.
اما در رمان «شاهکشی» نویسنده ما را به دل یک خانواده انقلابی و زخمخورده از دژخیمان پهلوی میبرد که از قضا با چهره کلیشهای خانوادههایی از این دست در ادبیات داستانی پیش از خود تفاوت دارد. این خانواده پدری روحانی دارد که در تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شهید میشود، اما فرزندانش نهتنها دل در گرو او ندارند، که برای مبارزه راه گروههای چپ مارکسیستی و نیز انتقامجویی شخصی را پیش میگیرند و حتی پسری از او که قهرمان این رمان است برای ترور شاه خود را به شیراز و محل برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله میرساند تا با استفاده از نفوذ دایی خود در برگزاری این مراسم انتقام پدرش را بگیرد.
دیزگاه درکنار این مسأله تصویری رئال از درهمریختگی یک جوان در آستانه انجام یک ترور انقلابی و نیز نگاه این ذهن آشفته بر آنچه بر خانوادهاش میرود را به زیبایی از جلوی چشمان مخاطبش میگذراند، بیآنکه بخواهد بهسان بسیاری از آثار متأخر ادبی انقلاب، مفهومی را با دست روشده به ذهن مخاطب القا کند.
مجموعه این اتفاقات را میتوان نشان از رخداد نوعی دگردیسی مطلوب و اجتنابناپذیر در اینگونه ادبیات و آثار آن دانست. دگردیسیای که متوجه شده برای بقا باید ظاهر و باطن را درکنار هم و برای هم ارتقا داد و در این راه هیچ مسأله فرعی و حاشیهای نباید بتواند راه را بهسمت جادههای خاکی با مقاصد نامعلوم و نامطلوب هدایت کند. این تنها راهی است که میتواند بهطور حتمی و دقیق، پایهگذار مکتب جهانی ادبیات انقلاب اسلامی ایران و زاینده کتابهایی با شناسنامه و هویت این ادبیات باشد.
نظر شما