تحولات منطقه

۲۶ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۳
کد خبر: ۵۱۹۸۴۳

این سال ها بیشتر جوانان تحصیل کرده، بدنبال پشت میز نشینی و کارهای مدیریتی هستند. فاجعه اما اینجاست که بسیاری از این افراد وقتی به خواسته شان نمی رسند دیگر تن به هر کاری نمی دهند و وقتی از آن ها سوال کنید چرا بیکار هستید می گویند "کار نیست . چکار کنیم ؟برویم بیل بزنیم ؟"

دست تشکل های کارگری در جیب دولت
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

این سال ها بیشتر جوانان تحصیل کرده، بدنبال پشت میز نشینی و کارهای مدیریتی هستند. فاجعه اما اینجاست که بسیاری از این افراد وقتی به خواسته شان نمی رسند دیگر تن به  هر کاری نمی دهند و  وقتی از آن ها سوال کنید چرا بیکار هستید می گویند "کار نیست. چکار کنیم؟ برویم بیل بزنیم؟ "

بررسی‌های کارشناسان مسایل اجتماعی ایران نشان می‌دهد که فرهنگ کار در جامعه ما  هنوز نهادینه نشده و در مقایسه با جوامع پیشرفته در سطح پایین‌تری قرار دارد.

حال پرسش اینجاست که چرا فرهنگ کار در ایران که در گذشته زبانزد دیگر ملت ها بود به این حال و روز افتاده است؟ این خمودگی از چه زمانی شروع شده است؟ ریشه ها یا موانع تحقق نهادینه شدن فرهنگ کار که نقش بسزایی در افزایش تولید ملی و به تبع آن رفاه اجتماعی دارد، کدامند؟ و خلاصه این که برای رفع مشکل یاد شده و نهادینه کردن فرهنگ کار در کشور چه باید کرد؟

*کار؛ برای امرار معاش

احسان خبازیان؛ دانشجوی ترم چهارم دانشکده داروسازی دانشگاه تهران در این باره به قدس می گوید:خانواده، مدارس و دانشگاه ها چندان روی فرهنگ کار کردن تاکید نمی کنند و بچه ها و دانش آموزان را درباره ضرورت کار و تلاش توجیه نمی کنند. در واقع در حال حاضر والدین بیشتر حمایت های مالی و عاطفی از فرزندانشان دارند. یعنی این موضوع را به سیستم آموزشی کشور سپرده اند که متاسفانه نظام آموزشی کشور توفیق چندانی در این زمینه نداشته است.

علی؛ دانشجوی دانشکده علمی – کاربردی در خیابان کارگر تهران نیز چنین نگاهی دارد و می گوید : به ما از کودکی فرهنگ کار و تلاش را یاد نمی دهند  اساساً  به درستی گفته نمی شود که چرا باید کار کنیم. در واقع  ما کارکردن را تنها وسیله ای برای امرار معاش خود  می دانیم.

 حسین دوستی، مدیر یک موسسه آموزش انفورماتیک در تهران نیز معتقد است  خانواده ها و مراکز آموزشی نتوانسته اند انتظارات را در این بخش برآورده کنند.

وی با اشاره به این که فرهنگ کار خیلی از سوی خانواده ها و مدارس و دانشگاه ها آموزش داده نمی شود، می افزاید:با این وجود در دانشگاه ها بویژه آن هایی که بیشتر فنی و در ارتباط کار یدی هستند بر این موضوع تاکید بیشتری می شود اما از آنجایی که در مقطع متوسطه روی این امر چندان کار نمی شود تلاش دانشگاه ها نتیجه  لازم را بدنبال نداشته است.

* به بهانه درس از مسئولیت فرار می کنند

مجید ابهری؛ پژوهشگر و متخصص علوم رفتاری نیز در گفت و گو با قدس از روحیه پشت میز نشینی و کارگریزی جوانان ایرانی انتقاد می کند و با ابراز تاسف از این که بخش قابل توجهی از جوانان ایرانی بویژه نسل های ۶۰ به بعد، کارگریز و مسئولیت گریز بار آمده اند، تصریح می کند:والدین از واگذاری مسئولیت به فرزندان هراس دارند و یا فرزندان به بهانه درس از مسئولیت فرار می کنند؛ در نتیجه  کارگریزی شکل می گیرد و رشد می کند.

وی با اشاره به این که فرزندان ما از همان کودکی مشتاق پزشکی و مهندسی می شوند، می گوید : انگار قرار نیست که کسی در این کشور تعمیر کار، آتش نشان یا پلیس شود و این یک مصیبت است. در واقع روحیه پشت میز نشینی و قرار گرفتن در جمعیت یقه سفید ها باعث شده فرهنگ کار در جامعه ما تبدیل به فرهنگ بیکاری شود چرا که فرزندان ما به جز کارمندی و پشت میز نشینی به هیچ شغل دیگری رضایت نمی دهند و اینجاست که بیش از سه میلیون تحصیل کرده بیکار روی دست جامعه می ماند.

حسن صادقی؛ معاون دبیر کل خانه کارگر اما انگشت اتهام را متوجه پیدایش و استخراج نفت، ضعف مدیریت ها و اجرای نادرست قوانین می کند و می گوید: اساس بهم ریختن فرهنگ کار در ایران به زمانی بر می گردد که اقتصاد نفتی اقتصاد رانتی است. یعنی از این دوره به بعد ایرانی ها کم کم کار یدی و یا کار عملیاتی را رها می کنند این در حالیست که انگلیسی ها  مشغول کار یدی در بخش نفت ایران بوده و از نیروی کار ایران به عنوان نان خور استفاده می کردند.

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری از ضعف مدیریت به عنوان عامل دوم بهم ریختگی فرهنگ کار در قرن اخیر یاد می کند و می گوید:فرهنگ کار یک پکیج است و آنرا باید در ابعاد مختلفی مثل تعهدکاری، بهره وری، منافع ملی و  انگیزه کار ارزیابی کرد و این که در حال حاضر محصولات ایرانی با برند شرکت های ترکیه ای در بازار ایران عرضه شود نشان دهنده این است که ما نسبت به فرهنگ کار ایرانی بیگانه شده ایم.

وی در خصوص نقش تشکل های صنفی در ارتباط با فرهنگ کار می گوید:این تشکل ها نه تنها فرهنگ سازی نمی کنند بلکه در حال متزلزل کردن بنیان فرهنگ کار در کشور هستند.

وی با اشاره به این که از ۱۶ سال پیش دست تشکل های کارگری در جیب دولت است، تصریح می کند:این تشکیلات  که در ابتدا  قرار بود با حق عضویت کارگری فعالیت کنند تا مستقل بمانند و فرهنگ را در ابعاد مختلف پیاده کنند دیگر نمی توانند این نقش را ایفا کنند چرا که دستشان در جیب دولت است.

وی  از ضعف  قوانین به عنوان یکی دیگر از عوامل زیر سوال رفتن فرهنگ کار در ایران یاد می کند و می گوید:قانون کار ما کامل اجرا نشده و به همین دلیل ضد فرهنگ کار شده است. ضمن این که عده ای از کارگران قانون کار را  قبول دارند و عده ای که از قرارداد موقت کار متضرر شده اند آنرا قبول ندارند و این نشان می دهد از طریق قانون نیز نتوانستیم در این بخش فرهنگ سازی کنیم.

صادقی می افزاید:قانون کار برای ایجاد فرهنگ کار تدوین شده اما در حال حاضر کارفرما و کارگر هرکدام فقط شیرینی قانون کار را می خواهند و تلخی آنرا که منافع ملی است پس می زنند. در حالی که باید شیرینی و تلخی یک قانون را با هم چشید.

سلمان خدادادی رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نیز زیر سوال بودن فرهنگ کار در ایران اذعان دارد و به قدس می گوید:در مدارس و متون کشورهای صنعتی دنیا از نقش موثر کار در زندگی مردم این کشورها گفته می شود. مثلاً دانش آموز ژاپنی از همان نخستین سال های تحصیل یاد می گیرد که کشورش در جزیره ای فاقد منابع معدنی قرار دارد و آن ها برای تامین نیازهای زندگی خود  جز کار و تلاش در همه ابعاد راهی دیگری ندارند. اما به جامعه ما از همان کودکی تلقین می شود که ایران کشوری ثروتمند است و آن ها نیاز به کار و تلاش ندارند.

وی نبود پیوستگی بین مراکز علمی و بازار کار را یکی دیگر از عوامل ضعف  فرهنگ کار در ایران می داند و می گوید:در دنیا ارتباط تنگاتنگی بین بازار کار و مراکز علمی و دانشگاهی وجود دارد. در واقع آنچه بازار کار نیاز دارد مراکز علمی در راستای برآورده کردن آن ها حرکت می کند و آموزش های لازم را می دهد ولی در ایران هیچ ارتباط اینچنینی بین بازار کار و مراکز علمی وجود ندارد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.