عباسعلی سپاهی یونسی:امروز بر هیچ شخصی پوشیده نیست که گردشگری میتواند یکی از پولسازترین صنعتها باشد. این ادعا را البته آمار و ارقام جهانی هم تأیید میکنند؛ چرا که بر اساس آمارها پس از صنعت نفت و صنعت خودرو سازی، گردشگری سومین صنعت پول ساز جهان است.
البته، وقتی به آمارها مراجعه میکنیم، میتوانیم جایگاه جهانی کشورها را هم در این حوزه ببینیم و باز هم بر اساس آمارها مؤسسات معتبر جهانی در این حوزه، بسنجیم که ایران ما در این میان چه جایگاهی دارد.
بگذارید قبل از پاسخ به این بخش نقل قولی را از ماهاتیر محمد، نخستوزیر اسبق مالزی ذکر کنم که برگرفته از یکی از سفرهایش به ایران است. او گفته بود: «اگر مدیریت جاذبههای توریستی استان اصفهان در اختیار مالزی قرار گیرد،سالانه برابر با ارزآوری نفت برای ایران سودآور خواهد بود». این صحبتها اظهارنظر یک فرد عادی نیست که غیر کارشناسانه ابراز شده باشد او پایهگذار اقتصاد نوین مالزی است و سهم مالزی از سومین صنعت پولساز جهان هم مشخص است.
حالا برگردیم به موضوع سنجش ایران در این صنعت جهانی و بسیار مهم. بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، ایران در ردیف ۱۰ کشور برتر دنیا در زمینه گردشگری قرار دارد، اما سهم کشور ما از این صنعت سودآور چه به لحاظ تعداد و چه به لحاظ گردش مالی ناچیز است. اصلاً وقتی این اماها درباره آمارهای کشور ما به میان میآید همه چیز خراب میشود وای کاش این اماها نبودند و یا لااقلای کاش کاری میکردیم برای برداشتن این اماها در حوزههای مختلف، اما چه باید کرد؟ چرا ایران با این همه داشتههای تاریخی در شرق و غرب و شمال و جنوبش نمیتواند یک مقصد گردشگری مهم در جهان باشد و ما دلمان را خوش کردهایم به این که هر از گاهی چند توریست به سرشان بزند و به ایران بیایند.
به عنوان یک ایرانی بارها به این نکته فکر کردهایم چرا کشورهایی که از نظر ما برخی از آنها تاریخی چند صد ساله و نه چند هزار ساله دارند توانستهاند مقصد اول گردشگران جهان باشند و ما با این همه بناهای تاریخی ریز و درشت در هر استان و هر شهر و حتی ده کورههایمان نتوانستهایم از این تنور داغ برای خودمان نانی برداریم و با آسایش و آرامش بخوریم؟
مشکل کجاست که کشور ما ترجیح توریستها نیست و برای برطرف کردن این معضل چه کردهایم که هنوز بعد از این همه سال نتوانستهایم سهمی در این ماجرا داشته باشیم؟
پاسخ این پرسش ساده اما اساسی با آنهایی که در همه این سالها تریبون دار و دارای مسئولیت بودهاند، هر چند تنها پاسخ کافی نیست و شنیدن حرفهای مختلف لااقل در این سالها دوا کننده هیچ دردی نبودهاند.
نظر شما