به گزارش قدس آنلاین به نقل از فردا، اولش از معرفی دختر و پسرهایی که تک و توک در اطرافش میشناخت شروع شد. بچههای خودش هنوز کوچک بودند. دو سه تا دختری که توی فامیل میشناخت و مشخصات ریز آنها را میدانست، معمولا در جمعهای خودمانی زنانه معرفی میکرد. میگفت:«بهتر از اینها سراغ ندارم که چندین و چند هنر دارند و در خانمی تک هستند».
بعدش که پسرهای خودش بزرگ شدند و افتاد به دور گشتن و دنبال دخترِ خوب گشتن، تازه فهمید آدمها چقدر نیاز دارند به اینکه به آدمهای دیگر معرفی شوند. یک جایی این تلاقی خانوادهها لازم است. یک کسی باید خودش را خرج کند تا دو تا خانواده با هم آشنا شوند و بلکه رابطه، جوش بخورد. خودش هر دو تا عروسش را از واسطه گریِ دوستان و اطرافیانش داشت که معرفی کردند و جلسات خواستگاری، منتهی شد به انتخاب.
دختر و پسر هم در اطرافش کم نمیشناخت. یک روز نشست خصوصیات اینها را در دفتری نوشت. و هر وقت کسی میآمد و میگفت:«مورد خوبی سراغ نداری؟» زود دفتر را جلو میآورد و ورق میزد. کنار بعضی اسامی گل کشیده بود. یعنی این هم وصلتش جور شد. کنار بعضی ضربدر میزد. یعنی یا قصد ازدواج ندارد یا ازدواج کرده است. علامت سوال کنار اسامی هم برای این بود که اطلاعاتش را تکمیل کند و بتواند در معرفیهایش، جزییات بیشتری بگوید.
اینها روندِ واسطه گریِ خانم ح بود. حالا ساعت نه و نیم تا ده ونیم شب، مینشیند کنار تلفن. دو تا پوشهٔ بزرگ دارد. یکی اسامی و خصوصیات دخترها. دیگری هم برای پسرها. گاهی مادرِ دخترها خودشان زنگ میزنند و خصوصیات دخترشان را به خانم ح میگویند تا یادداشت کند. اغلب تماس گیرندگان، به طریقی آشنا هستند. یعنی خانم ح را از نزدیک یا دورادور میشناسند و نیمچه اعتماد اولیهای بینشان هست. خانم ح هم اگر طرف مقابلش را خوب نشناسد، مراتب احتیاط را رعایت میکند و هر شمارهای را به هر کسی نمیدهد. حالا در این سالها، دختران زیادی با پسران فراوانی وصلت کردهاند و خانم ح، خوشحال است که توانسته کمک کارِ اطرافیانش باشد.
خودش میگوید:«از اول میگویم که نیتم خیر است ولی در مورد دختر و پسرها، هیچ اتفاق و پیشامدی را گردن نمیگیرم. من فقط معرف هستم. معرفی میکنم و اگر شرایط دو نفر به هم خورد، و من تایید کردم، مراحل بعدی شروع میشود».
واسطهگری برای ازدواج بین معصومین علیهم السلام رواج داشته است
واسطهگری برای ازدواج، کاری است که از قدیم، بین مردم، مرسوم بود. یکی میآمد میگفت فلانی یک دخترِ دم بخت دارد. و مادرِ پسر، راهی خانهٔ آنها میشد برای خواستگاری. این معرفیها کار را خیلی جلو میبرد و سبکهای تازهای برای آشنایی خانوادهها فراهم کرد. امام صادق(ع) درباره ثواب این کار فرمودهاند:«هر فردی زمینه ازدواج مجردی را فراهم کند از افرادی است که خدا در روز قیامت به او نگاه [لطف آمیز] میکند».۱
این روایت را بخوانید: وقتی که جوانی به نام «جُوَیبِر» خدمت حضرت میآیند، حضرت نگاه مهربانی به او میکنند و میفرمایند که چرا ازدواج نمیکنی؟ او هم در پاسخ مشکلاتی را مطرح میکند. بعد حضرت همانجا او را راهنمایی میکنند و میفرمایند که «انْطَلِقْ یَا جُوَیْبِرُ إِلَی زِیَادِ بْنِ لَبِیدٍ فَإِنَّهُ مِنْ أَشْرَفِ بَنِی بَیَاضَة» ای جویبر! پیش زیاد ابن لبید برو و دختر او را خواستگاری کن.
یعنی در واقع واسطهگری برای امر ازدواج بین معصومین علیهم السلام نیز رواج داشته است.
پاداش واسطهگری در ازدواج بر اساس احادیث
امام کاظم(ع) میفرمایند:«سه گروه روزی که هیچ سایهای جز سایه خدا نیست زیر سایه عرش الهی قرار میگیرند: کسی که زمینه ازدواج برادر مسلمان خود را فراهم آورد یا به او خدمت کند یا راز او را بپوشاند.۲
ثوابی که برای فرد واسطهگر ذکر شده به اندازه یک سال عبادت است، آنجا که رسول خدا(ص) فرمودند:«هر فردی در ازدواج حلالی بین دو نفر اقدام کند تا این که خدا آن دو را گرد هم آورد، خداوند در برابر هر قدمی که وی در این راه برداشته و هر سخن ثوابی که گفته ثواب یک سال عبادت را به او میدهد».۳
همچنین امام علی علیهالسلام از وساطت برای ازدواج به عنوان بهترین وساطتها نام میبرند:«بهترین وساطتها این است که میان دو نفر در امر ازدواج وساطت شود تا سامان گیرند»۴
نظر شما