نایب رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان دیروز نشست خبری برگزار کرد و گفت « ... ما در این انتخابات دو کاندیدا نخواهیم داشت ... در نهایت شورای سیاستگذاری کمک می کند در مرحله نهایی یک نفر را معرفی کنیم...این کار با هماهنگی دو کاندیدا صورت می گیرد که چگونه کنار بروند».
از مجلس به وزارت کشور
63 سال پیش در شهر «مُهر» جایی در جنوب استان فارس و از توابع شهرستان «لار» زاده شد. پدرش از روحانیون سرشناس منطقه بود و مانند خیلی های دیگر دوست داشت لباس روحانیت را بر تن «عبدالواحد» هم ببیند. فرزند راه پدر را دنبال کرد و تحصیلات حوزوی را تا خارج فقه و اصول ادامه داد. در نخستین مجلس شورای اسلامی نماینده مردم «لار» بود و در مجلس سوم ، نماینده مردم تهران. در نخستین دولت اصلاحات معاون حقوقی – پارلمانی رئیس جمهور شد و در دوره دوم این دولت به وزارت کشور رسید. عضویت در شورای سردبیری روزنامه «سلام» ، مشاوره و ریاست کتابخانه ملی ، تدریس در حوزه علمیه قم و عضویت در «مجمع روحانیون مبارز» را هم لابد خبر دارید!
چرا موسوی لاری؟
اصلاح طلبی و عضویت در مجمع روحانیت مبارز تنها دلیل شهرت «موسوی لاری» نیست. همانطور که تنها همین دو بهانه ، دلیل گزارش از شخص نوشتن در باره اش نیست. اول وقت امروز وقتی داشتیم سوژه های ریز و درشت و بهانه های خبری و غیر خبری هرکدام را سبک و سنگین می کردیم، دیدیم چه کسی بهتر از «موسوی لاری» که هم سابقه وزارت کشور را دارد و متولی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بوده و هم نخستین انتخابات شوراهای شهر و روستا در دوره وزارت او برگزار شده است؟ تازه حوادث سال 78 در کوی دانشگاه ، نقطه نظرهای خاص او در جریان فتنه 88 و پس از آن ، تعاریفی که از کارکرد اصلاح طلبی و اصولگرایی دارد و ... خیلی چیزهای جالب دیگرهم پیدا می شود که هرکدام بتنهایی می توانند بهانه نوشتن از «موسوی لاری» باشند.
مشکل نداریم
بدیهی است که مدافع سرسخت و خستگی ناپذیر دیدگاههای اصلاح طلبانه است. چند سال پیش در پاسخ به انتقاد از عملکرد این جریان گفته بود : «وقتی جریانی اعلام میکند ما زیر چتر قانون اساسی و در چارچوب میثاق بین مردم و حاکمیت فعالیت میکنیم، طبیعی است در مقابل حاکمیت نیستند...مجموعه اصلاحطلبان هیچوقت نگفتند ما با ساختار نظام و قانون اساسی مشکلداریم و کارکرد و عملکرد این جریان نیز ساختارشکنانه نبوده و نیست؛ اما اگر منظور این باشد که با جریان اصولگرا مشکل داریم، درست است چون ما دیدگاههای آنها را قبول نداریم و برنامههای آنها را برای اداره کشور ناکافی میدانیم...».
نظریه «بال» و «وبال»
حتی از اینها فراتر ، موسوی لاری ، جریان اصلاح طلبی را « بال» نظام می داند . البته در عالم رقابت سیاسی ، مثلاً ، مرام می گذارد و همانطور که از نقش مهم چند صدایی در جامعه می گوید، سهمی برابر هم برای جریان رقیب قایل می شود: «نظام دو بال اصلاح طلبی و اصولگرایی دارد... شما اگر دیوار آهنی جلوی اصلاحطلبان بکشید که نیایند و وارد فعالیت نشوند، آن جریان مقابل هم نمیتواند کار کند... شما یک بال نظام که اصلاحات هست را ببندید حتماً با آن بال دیگر که اصولگرا هست، زمینگیر خواهد شد...».
در جناح مقابل اما بودند کسانی که نه تنها اهل مرام گذاشتن نبودند بلکه بر خلاف نظریه «بال» موسوی لاری ، به تئوری «وبال» اعتقاد داشتند! «حمید رضا مقدم فر» در پاسخ به این گفته وزیر کشور دولت اصلاحات گفته بود: « هر ظرفیت و بازیگری که در راستای اهداف نظام فعالیت و مجاهدت داشته باشد میتوانند بالی باشد برای پرواز و ارتقای نظام؛ اما اگر آن بازیگر و آن جریان فکری دچار اعوجاج، انحراف، براندازی یا همسو شدن با دشمنان نظام بشود دیگر نمیتواند بال باشد و در واقع تبدیل به «وبال» نظام میشود».
لباس شخصی ها
دوره وزارتش پُر است از حوادث ریز و درشت سیاسی و اجتماعی. رویدادهای نه تلخ و شیرین که تنها تلخ! از آشوب 18 تیر در کوی دانشگاه تهران بگیرید تا ناآرامی ها و رخدادهای «لامرد، سنندج ، سمیرم و خراسان» ، ترور سعید حجاریان ، ظهور پدیده لباس شخصی ها و... . منتقدانش معتقدند ریشه بیشتر این ماجراها به مدیریت غلط و ناکارآمد «موسوی لاری» بر می گردد. خودش اما در دفاع از عملکردش می گوید : در دوره من مشکل بزرگی بود به نام لباس شخصی ها...اگر این پدیده را دنبال کنید به ریشه بسیاری از مسایل آن زمان پی می برید...آنها معتقد بودند نباید بگذارند دولت وقت کارش را انجام بدهد...آنها امکانات داشتند، تجهیزات داشتند، هرجا مراسمی بود بر هم می زدند ... قوه قضاییه باید دستگاهی که این جریان را سازماندهی می کرد شناسایی می کرد که متأسفانه آنها را ریشه کن نکرد...».
البته شایعه زمین خواری اش هم مدتی سر زبانها بود اما در پاسخ آنها گفت : بنده هیچ زمانی متهم به زمینخواری نشدم و آقای وزیر کشاورزی گفتند که موسویلاری برای یک دانشگاه و مؤسسه سال 74 یک زمین گرفته اما نه برای شخص خودش ...این موضوع را مطرح کردند تا بهرهبرداری انتخاباتی کنند که بعد آمدند عذرخواهی کردند... این زمین را برای دانشگاه رسمی و قانونی گرفتم و الان دانشگاه آنجا دایر است و دانشجو دارد.
صراحت ؟
28 آبان سال 94 وقتی برای سخنرانی در یک همایش به ورامین رفته بود از سوی عده ای که خبرگزاری ها آنها را افراطی نامیدند مورد حمله قرار گرفت. با این وجود سخنرانی کرد و البته حرفی از لباس شخصی ها و نیروهای خودسر نزد و به جایش گفت: « تفکری که بگوید فقط باید از من پیروی کنی، تفکری داعشی است. راهی را نرویم که چهره جمهوری اسلامی را همچون داعش جلوه دهیم».
در باره تقلب در انتخابات 88 به صراحت می گوید در سازوکار انتخاباتی ایران امکان تقلب وجود ندارد و بعد اضافه می کند « اگر مکانیسم های قانونی رعایت شود»!
وزیر کشور دولت اصلاحات همانطور که دیروز و در نشست خبری حاضر نشد به صراحت بگوید از میان دو نامزد جریان اصلاح طلبی کدامیک به نفع دیگری کنار می رود ، چند سال پیش هم وقتی خبرنگاری از او پرسید آیا در انتخابات 88 تقلب صورت گرفت؟ پاسخ داد : این سؤالات شما شبیه بازجوهاست و دنبال این هستید که من بگویم بالاخره در آن زمان تقلب صورت گرفت یا خیر، من در مورد سال 88 اصلا نمیخواهم صحبت کنم!
نظر شما