زن جوان از موتورسیکلت پیاده شد و آهسته آهسته به جمع دختربچه‌ها نزدیک شد، اطراف را زیر نظر گرفت. در کوچه به جز دختر بچه‌ها کسی نبود. به آن‌ها نزدیک شد و کنارشان نشست. دختربچه‌ها به محض آمدن زن جوان سکوت کرده و به او خیره شدند.

زن جوان با خونسردی به آن‌ها سلام کرد و یکی یکی اسم آن‌ها را پرسید، او در این هنگام به آن‌ها گفت که دنبال نشانی یکی از دوستانش می‌گردد و هر کس به او بگوید خانه آن‌ها کجاست جایزه می‌گیرد، زن دست در کیفش کرد و عروسک کوچکی بیرون آورد و به بچه‌ها نشان داد.

او سپس اسمی را بر زبان آورد، یکی از دختربچه‌ها گفت که او را می‌شناسد و خانه‌اش آن سوی کوچه است، دختر دیگری جای دیگری را نشان داد و دختر بچه‌ای که از همه بزرگ‌تر بود گفت اصلاً چنین زن جوانی در کوچه ما زندگی نمی‌کند.

زن جوان یکی از دختربچه‌ها را از جمع جدا کرد و اندکی آنسوتر برد، گفت می‌خواهد اسم برنده را در گوش او بگوید او سرش را به صورت دختربچه نزدیک کرد و سپس از او دور شد. دختربچه در حالی که عروسکی در دست داشت گریه کنان به طرف دوستانش برگشت. او سوزش شدیدی در ناحیه گوشش حس می‌کرد و بر شانه‌های لباسش خون چکیده بود، با فریاد دختربچه‌ها مادر یکی از دخترها از خانه خارج شد و فقط دید که زنی پشت موتورسیکلت نشسته و از کوچه خارج می‌شود.

دقایقی بعد مادر دختربچه هم خبردار شد، زن جوان گوشواره‌های دختربچه را که گران قیمت هم بود از گوشش درآورده و گریخته بود. آن‌ها راهی کلانتری شدند تا این سرقت را گزارش کنند.

فرمانده انتظامی شهرستان نیشابور در تشریح این خبر به خبرنگار ما گفت که پس از گزارش سرقت گوشواره‌های دختربچه سه ساله در محدوده شهرک قدس نیشابور موضوع به صورت ویژه در دستور کار پلیس قرار گرفت.

مأموران تجسس کلانتری 13 که پرونده این سرقت را در دست پیگیری داشتند پس از بررسی اولیه دریافتند که گزارش‌های متعدد دیگری از سرقت طلا و جواهرات همراه دختربچه‌ها در محدوده‌های دیگر شهر نیشابور رسیده است. در همه موارد هم سارق زن جوانی بوده که در جمع دختربچه‌ها حاضر شده و سپس در یک لحظه گوشواره‌ها یا سایر جواهرات همراه آن‌ها را سرقت کرده و گریخته است.

از دیگر سو تعدد این سرقت‌ها باعث ایجاد یک جو ناامنی در سطح شهر شده بود، به گونه‌ای که دیگر مردم حتی در رفت و آمد دختربچه‌هایشان به مهدکودک یا مدرسه ابتدایی نیز اطمینان نداشتند و همین امر مأموران بررسی کننده پرونده را به شدت تحت فشار قرار داده بود.

مأموران که دستورات جدی فرمانده انتظامی شهر نیشابور را دریافت کرده بودند در اولین مرحله تیم‌های گشت نامحسوس خود را عازم مناطق مختلف شهر کردند تا در جریان این عملیات گشت و کنترل نامحسوس بتوانند به سرنخ‌هایی از این زن سارق یا همدست موتورسوارش دست پیدا کنند.

بررسی‌های فنی هم حول جغرافیای زمانی و مکانی وقوع سرقت‌های انجام شده توسط این سارق ادامه یافت و توانست مأموران تجسس کلانتری را به سرنخ‌های خوبی برساند.

از دیگر سو تحقیقات مأموران کلانتری 13 قدس منجر به شناسایی سارقان شد. آن‌ها دریافتند که تمامی سرقت‌ها توسط یک زن و مرد جوان انجام شده که پس از سرقت سوار بر یک موتورسیکلت از محل سرقت دور شده‌اند، آن‌ها در عین حال دریافتند که باید دنبال زن و مرد موتورسواری بگردند که در ساعاتی خاص در خیابان‌های خلوت دنبال سوژه‌های جدید خود یعنی دختربچه‌ها برای سرقت می‌گردند. همین سرنخ‌ به تمامی گشت‌های محسوس و نامحسوس مخابره شد تا در فاصله زمانی نزدیک به ظهر یعنی حدود ساعت 11 و در خیابان‌های فرعی و کوچه‌ها مواردی مشابه را زیر نظر گرفته و تحت تعقیب قرار دهند.

زمان زیادی از مخابره این خبر نگذشته بود که یکی از تیم‌های گشت نامحسوس در محدوده خیابان‌های فرعی شهرک بسیج شهر نیشابور به یک دستگاه موتورسیکلت که یک زوج جوان بر آن سوار بودند مشکوک شد. گشت کلانتری به این موتورسوار نزدیک شده و دستور ایست دادند، اما زن و مرد موتورسوار بجای توقف اقدام به فرار کردند که همین امر شک مأموران را تبدیل به یقین کرد.

آن‌ها بلافاصله یک عملیات ضربتی را اجرا کرده و به سایر تیم‌های گشتی هم اعلام کردند تا سد راه موتورسواران فراری شوند که همین امر منجر به توقف و دستگیری این زوج جوان شد.

به گفته سرهنگ بیات مختاری فرمانده انتظامی شهرستان نیشابور، این زوج سارق که 23 و 25 ساله هستند خود دارای یک دختر 6 ساله می‌باشند و عجیب است که چطور راضی می‌شدند گوش دختران دیگر را زخمی و خون آلود کرده و طلاهای آن‌ها را به سرقت ببرند.

متهمان در مواجهه با ادله و مستندات پلیسی انکار را کنار گذاشته و به 16 فقره سرقت طلاجات از دختران خردسال سه تا شش ساله شامل النگو، گوشواره و سایر انواع جواهرات اعتراف کرده‌اند.

این زوج سارق همچنین به پلیس گفتند که پس از سرقت جواهرات آن‌ها را به یک طلافروشی در یکی از شهرهای مجاور برده و با این عنوان که طلاهای دختر خودمان است، می‌فروختند. این در حالی است که طلافروش باید از آن‌ها برگه خرید مطالبه می‌کرد که نکرده است، برای همین شناسایی و دستگیری این طلافروشی نیز به اتهام خرید مال مسروقه در دست اقدام است.

سرهنگ بیات مختاری گفت که متهمان پس از اعتراف به سرقت‌ها تمام صحنه‌های سرقت را در حضور مأموران پرونده بازسازی کردند که نهایت قساوت قلب آن‌ها را در برخورد با روحیه نازک و حساس دختربچه‌ها نشان می‌دهد.